کودک اهوازی اسطوره طلب نیست آب میخواهد
دکتر جمال نصاری شاعر و منتقد عرب اهوازی در خصوص قیام مردم اهواز و جنبشی که در اهواز علیه بیآبی و سیاستهای کوچ اجباری ملت عرب از این سرزمین از سوی دولت اعمالشده است در گفتوگویی با سایت کلمه این حرکت را موردبررسی و تحلیل قرار میدهد.
نصاری در این گفتوگو با اشاره به مقاومت بیش از ده روزه اعتراضات مردم در اهواز در مقابل شلیکهای ممتد نیروهای امنیتی تصریح میکند «مقاومت در مردم اهواز نهادینه و ذاتی شده است، این جریان اتفاق جدیدی نیست دهههای بسیاری است که مردم اهواز در مقابل ستم مقاومت میکنند.ناامیدی از وضع موجود مقاومت مضاعف آورده است.هر چه بیشتر ظلم میکنند مردم بیشتر مقاومت میکنند چون این مردم دیگر چیزی ندارند که از دست بدهند».
وی با اشاره به پارادوکسی که همواره در مورد منطقه اهواز به کار میرود، « ثروتمندترین مردم، فقیرترین مردم» این پارادوکسی است که مردم به آن پاسخ میدهند ما که ثروتمندترین هستیم آب شرب هم نداریم و باید فریاد «وا عطشا» سر دهیم.
وی میافزاید: مسئله از وا عطشا هم فراتر است که نیاز به تحلیل دارد.
نصاری در تفسیر و تأویل از رفتار سیاسی این حکومت میگوید: این است که حکومت میخواهد بافت عرب اهواز را تغییر دهد و دگرگونی و دگردیسی در آن ایجاد کند یعنی درواقع کاری کند که مردم از سرزمین خود فراری شوند و امیدی در سرزمینشان نبینند .
وی ضمن متعجب بودن از مسئولان ایرانی که نمیتوانند درک کنند که مردم اهواز چه علاقهای به این سرزمین دارند، میگوید: حکومت سعی دارد با بستن آب و ناامید کردن مردم تغییر در بافت بومی مردم عرب این سرزمین ایجاد کند اما مردم این سیاست حکومت را پاسخ دادند و گفتند : «لن نهاجر» ما مهاجرت نمیکنیم و اضافه کردند نفت مال شماست یعنی من از حقی که در منابع نفتی دارم اغماض میکنم؛ اما حکومت جبران این جنایت را با جنایت دیگر پاسخ میدهد.وظیفه مردم اهواز این نیست که نقص نظام را برآورده کنند نظام سعی دارد مردم را از زادگاهشان و زیستگاهشان دور کند.سعی دارد با قطع آب آنها را از اهواز دور کند.
وی ضمن اشاره به پستهای کلیدی که به مردم بومی عرب در اهواز داده نمیشود تصریح میکند: نوع نگاه حکومت به اهواز، نگاهی «امنیتی» است. آنها به مردم ما ایمان ندارند و زمام امور را به مردم ما نمیدهد.
این منتقد میگوید: نگاه نظام به مردم اینگونه است که اعتقاددارند «من(نظام) ذهن تو هستم، من عقل تو هستم، و تو( مردم) زبان منی» یعنی حکومت «فکر» میکند اما مردم «حرف» میزنند درواقع مردم فقط متکلم هستند این برای مردم و هر هنرمند و روشنفکر و نویسندهای توهین است که اجازه فکر کردن ندارد.
وی توضیح میدهد که این نگاه عرب ستیزانه حکومت به مردم اهواز است که به هیچ روشنفکرعربی اعتماد ندارند همواره به مردم عرب حس خیانت دارند و همیشه نگرانند که «مبادا پشت دیوارها چیزی است».
این شاعر منتقد با اشاره به نافرمانیهای مدنی که همواره در بین مردم عرب اهواز رواج داشته است بیان میکند: مردم اهواز هرگز مراجع دینی قم را بهعنوان مرجع نپذیرفتهاند، آنها علمای نجف را مرجع خود میدانند، که این نیز یک «نافرمانی مدنی» است.
وی با اشاره به اخباری که حکومت در رسانهها منتشر میکند، میگوید: در عصر پسا مدرن نماینده ولیفقیه با استاندار اهواز ملاقات میکند که بگوید «چگونه با تانکر آب به مردم برسانیم؟» این بدان معنا است که نیازهای مردم اهواز را کوچک کردهاند، مردم رفاه ، آزادی، اقتصاد و کرامت ازدسترفتهشان را میخواهند، مردم منتظر نیستند که بشنوند «ما یکشنبه با تانکرآب میاوریم».
نصاری ضمن اشاره به تیراندازی های گسترده به سوی مردم معترض اهواز میگوید: در واقع شلیک کردن به مردم معترض برای حکومت خیلی ساده تر است تا اینکه زیر ساخت ها را ترمیم کند. پول ها را در جای دیگر خرج کرده اند، «ما برای نظام شهروند در جه یک نیستیم».
وی با اشاره به جشنواره ای در لبنان میگوید: «شاعر لبنانی منطقه صعب العبوری را به من نشان داد و گفت فقط ایران توانست برای ما برق بکشد.»
در پایان میگوید: « کودک اهوازی اسطوره طلب نیست آب میخواهد. حکومت خوب می داند چگونه برای آن منطقه صعب العبور برق بکشد اما نمی تواند به غیزانیه اب بدهد!؟»