اخباراخبار اهوازاخبار جهان عرب

رئیس کمیسیون اجرایی دولت اهواز: ما از رهبران جهان می خواهیم که «دولت اهواز» را به رسمیت بشناسند

منطقه اهواز از سال 1925 توسط حکومت تهران اشغال شده است، موضوعی که هنوز از دل و ذهن مسلمانان و دول عرب  مسکوت مانده است و فرقی بین اشغال اهواز و منطقه کشمیر تحت اشغال هند و فلسطین اشغالی توسط اسرائیل نیست.

به منظور روشن کردن نقاط تاریک آرمان‌های اهواز برای آزادی، ابوبکر ابوالمجد گفتگویی با دکترعارف کعبی، رئیس کمیسیون اجرایی دولت اهواز انجام داده است که شرح آن به صورت زیرآمده  است.

جناب دکتر کعبی جنبش کنونی جغرافیای ایران و تاثیر آن را بر مسئله اهواز چگونه می بینید؟

– واقعیت آنچه درجغرافیای ایران می‌گذرد این است که بین سه جناح درگیری برای قدرت وجود دارد، اولین جناح درگیری محافظه‌کاران هستند که به اصطلاح «اصلاح‌طلبان» و یا همان ناسیونالیست‌های فارس می‌باشند.

علاوه براین اصلاح طلبان گروه «مجاهدین خلق» می باشد که در جغرافیای ایران با انجام نزاع های مختلف علیه رژیم فعلی دومین جناح را شکل می دهند.

در مورد سومین جناح، اتحاد ملل غیرفارس جغرافیای ایران برای قیام علیه رژیم کنونی است و بنابراین این تضاد بین سه جناح همان چیزی است که به تداوم این تظاهرات کمک می‌کند و تا کنون پشتیبان اعتراضات سراسری د رجغرافیای ایران بوده است.

در مورد تأثیر و نتایج این امر درموضوع اهواز، ممکن است در کوتاه مدت تأثیری نداشته باشد. اما در میان مدت و بلند مدت برای اهواز بسیار مفید و موثرخواهد بود. زیرا این درگیری به هر سه نیروی متخاصم به ویژه نیروهای رژیم از سپاه تروریستی پاسداران و همچنین پلیس، ارتش و سرویس‌های اطلاعاتی حکومت آخوند تهران پایان می‌دهد و سپس نیروهای اهوازی را قادر می‌سازد تا آرمان خود را احیا کنند و برای احیای جغرافیای خود پیروز شوند.

جناب کعبی برای ما توضیح دهید که در حال حاضر در منطقه اهواز چه در داخل و چه در خارج ازآن چه می گذرد؟

– بر کسی پوشیده نیست که ما به صورت حزبی در این تظاهرات و این جریانات دخالت نکردیم و آنچه که در حال حاضر در اهواز می گذرد یک وضعیت نظارتی و انتظاری از سوی رهبران احزاب و گروههای اهوازی است و درحال حاضربسیاری از رهبران کشورهای مختلف صدای اهواز را به گوش جهانیان می رسانند.

در همین راستا در اهواز می توان گفت  آنچه که در حال رخ دادن است، ارزیابی و رصد کردن موضع راهبردی و پیش بینی تظاهرات و اعتراضات است که در مناطق فارس و همچنین کوردهای متحد و حامی آنها در جریان است.و این آخرین تحولاتی  است که توسط  اهوازی ها از طریق پشتیبانی و رصد کردن بدست آمده است.

سوال: آیا اهوازی ها را آنقدر متحد می بینید که با چالش رهایی ملی از چنگال حکومت آخوندی تهران مقابله کنند؟

– اگر همه متحد باشیم، برای هر تحولی که در جغرافیای ایران رخ دهد آماده‌ایم و مشروعیت و صلاحیت دفاع از حقوق تاریخی خود و در سرزمین خودمان را داریم.

پیشتر نیز در تاریخ ثبت شده است که ما توانایی فرمانروایی میدانی را برای کنترل هر حرکتی از شط العرب تا تنگه هرمز و باب السلام به طور کامل نشان داده‌ایم.

ما ممکن است اکنون در این راه متحد نباشیم. اما در نهایت ما متحد و آماده استفاده از فرصت های پیش رویمان هستیم.همه ما چه فرماندهان میدانی در میدان چه مخالفان و چه صدای آنها در خارج از اهواز در تمامی ائتلاف هایمان بال های یک هواپیما هستیم.اولین وظیفه ما این است که این هواپیمایی را که همه اهوازی‌ها بر آن سوار هستند را با آرامش در زمینی امن  یعنی در جغرافیای وطنمان، یعنی جغرافیای اهواز فرود بیاوریم.

 اهوازی ها برای پیروز شدن در گرفتن حق خود از کشورشان چه نیازی دارند؟

— آنچه ما نیاز داریم این است که منطقه اهواز را به رسمیت بشناسیم، سه راه با محور برای حرکت داریم و اولین محور یا اولین حرکت قانونی از طریق کمیسیون اجرایی دولت اهواز است که در لندن مستقر است.

در محور اول یا اولین بخش، از طریق اجرایی کردن دولت قانونی اهواز است و ما سعی داریم از طریق آن ثابت کنیم که آنچه در اهواز اتفاق افتاده یا آنچه در سال 1925 رخ داده است، اشغالگری و نقض تمام کنوانسیون های بین المللی است و در زمان کنونی ادغام در جامعه بین الملل و یا جامعه جهانی، این اولین گام است و البته این اولین راهبرد درنظر گرفته شده برای موضوع اهواز است.

در مورد مسیر دوم، محور گفتگوهای سیاسی است که از طریق آن با برادران عرب ارتباط برقرار کرده‌ایم و هدف از آن افتتاح  یک دفتر نمایندگی برای امورستادی اجرایی دولت اهواز است، همانطور که پادشاهی بلژیک به ما اجازه داده است. زیرا این امر ما را قادر می سازد تا به رسمیت شناخته شدن و وزنه شدن در جامعه بین المللی دست بیابیم و انشاءالله به زودی در کشورهای پیشرو عربی دفتر مرکزی خواهیم داشت.

در مورد آنچه که ما خواستار آن هستیم تا از آرمانهای اهواز حمایت کنیم، این است که مشروعیت دولت اهواز به عنوان یک دولت عربی توسط کشورهای عربی به رسمیت شناخته شود، در این دیدگاه علاوه بر اجازه گشایش دفتر نمایندگی دولت اهواز در کشورهای عربی با هدف استفاده ازاین مشروعیت نسبت به جامعه بین‌المللی،علاوه بر نقش رسانه‌ای آن در معرفی موضوع اهواز و اطلاع رسانی آن به مردم عرب است.

 پیامی به نخبگان، رهبران و ملت‌های عرب، و یا پیامی به غرب و در نهایت پیامی به متحدان حکومت تهران دارید؟

– البته در ابتدا از روسای جمهور عرب و رهبرانی که در اجلاس سران کشورهای عربی شرکت کردند و تشکر می کنیم که آنها تهدید حکومت تهران برای ملت عرب یا کشورهای عربی را به عنوان اولین موضوع بحث خود در نشست الجزایر، قرار دادند و بدون شک موضوع اهواز در امنیت ملی اعراب و برای امنیت ملی اعراب گره خورده است و این به معنای شروع خوبی است که نشان دهنده آگاهی رهبران کشورهای عرب از جدی بودن تهدیدات حکومت تهران است و بنابراین این امر موضوع اهواز را برای ملل عرب به موضوع مهمی برای ایستادگی در برابر تهدید حکومت تهران تبدیل خواهد کرد. ما آغاز و حافظ امنیت ملی اعراب در برابر جکومت تهران هستیم.

برای حفظ امنیت ملی اعراب و به دلیل اینکه شروع این امنیت واقعی با اهواز شروع می شود، از رهبران عرب می خواهیم که درهای سازمان‌های عربی و اسلامی مانند سازمان همکاری اسلامی و همه سازمان های عربی به ویژه اتحادیه کشورهای عربی را به روی ما باز کنند.

ما همچنین امیدواریم که نخبگان عرب که رابط بین رهبران و مردم هستند و هیچ رهبری تاکنون نتوانسته استراتژی خود را از نخبگان خود دور نگاه دارد، زیرا آنها مشاور هستند، آنها راهنما هستند و سودمند ، بنابراین امیدواریم که نخبگان عرب، به ما خواهند پیوست تا ما را در آرمان خود با هدف معرفی موضوع اهواز و از رساندن صدای آن به مردم ، مار یاری نمایند، این چیزی است که ما نیز به آن نیاز داریم و بسیار مهم و حائز اهمیت است.

در مورد مردم عرب، آنها از صمیم قلب با ما هستند، و به آنها می گوییم که ما اینجا از عربیت دفاع می کنیم و معتقدیم که بخشی جدایی ناپذیر از دول عرب هستیم.

و ما صریحاً می گوییم: پیروز شدن در پرونده  اهواز علیه حکومت نظامی تهران بدون مردم عرب و حمایت آنها غیرممکن است و امیدواریم که آنها از ما حمایت کنند، حتی با یک کلمه، حتی با یک توئیت، حتی با برگزاری سمینار و حتی با یک تظاهرات.

ما همچنین نمی‌توانیم اهمیت حمایت غرب را نادیده بگیریم، بنابراین در گفتگوی دائمی با غرب هستیم. اما غرب به دنبال منافع خود است و می داند که 85 درصد نفتی که از جغرافیای ایران به غرب و جهان صادر می‌شود از دل سرزمین اهواز  خارج می شود و همچنان از این موضوع می ترسمد و در خصوص موصوع اهواز می گویند که ما صلاحیت حفظ این ثروت و ماندگاری دسترسی و سرازیر شدن آن به بازارهای جهانی به ویژه کشورهای غربی را نداریم.

اما ما همیشه با آنها در حال بحث و مذاکره هستیم و تلاش زیادی می کنیم تا آنها را متقاعد کنیم که حمایت از آرمان اهواز به نفع آنهاست و بازگشت دولت اهواز کمک بیشتری به داشتن بازاری روانتر و بهتر شدن در بازار خواهد کرد.

حضور دولت اهواز به ویژه اینکه حکومت نظامی حاکم برجغرافیای ایران از نفت و انرژی به عنوان کارت فشار بر غرب و همچنین ملت عرب استفاده می کند و پس از آن مجدداً برمی گردیم تا تأیید کنیم که تأسیس اهواز بدون شک به نفع صلح و امنیت بین المللی و منطقه ای خواهد بود.

در مورد متحدان حکومت تهران، این متحدان شبه نظامیانی مانند حزب الله لبنان، نیروهای حشد شعبی در عراق و حوثی ها در یمن هستند. همه این شبه نظامیان متحد حکومت تهران هستند و ما باید یک کلمه مهم به آنها بگوییم و آن این است که این رژیم و این باند حاکم در تهران در ماه های آینده یا ظرف چند سال آینده سقوط خواهد کرد و شما باید به آغوش ملت هایتان بازگردید؛ چون شما در اول و آخر عرب هستید و بنابراین از مملکت هستید و اولاد شما از عرب هستند و شما عرب هستید پس مجبور نیستید از این پروژه آخوندی صفوی بر اساس نفرت از عرب‌ها و مسلمانان حمایت کنید مه موجب ایجاد فساد  در تمام دین  اسلام و عقاید مسلمانان چه سنی و چه شیعه شده است.

این هسته ها و اساس تأسیس پروژه ای است که خمینی ایجاد کرد، علاوه بر سخنی که خطاب به حشد شعبی عراق داریم، اصلاً لازم نیست به ندای این باند پاسخ دهید و به اهواز بیایید. تا برادران خود را در عربیت بکشید.

ما در ابتدا و انتها یک مردم هستیم و نباید به خاطر این باند تهران که از اعراب و مسلمانان متنفر است، مقابله کنیم و بجنگیم و  باید در میان خود متولد شویم.

بنابراین از همه شبه‌نظامیان، همه اعضای شبه‌نظامی یا از همه فرزندان عرب وفادار به تهران می‌خواهم که خود را مرور کنند، به عقل خود برگردند و مطمئن باشند که ما به عنوان عرب باید در برابر این باند که از عرب‌ها متنفر است، یک دست باشیم. باندی که علیه مسلمین بوده و آرزوی مرگ و نابودی آنها را دارد.

در مورد روسیه، کره شمالی، چین و ونزوئلا کشورهای نزدیک به حکومت تهران هستند و به سختی می‌توان گفت که روس ها، چینی ها، کره ای ها و ونزوئلایی‌ها متحدان حکومت تهران هستند. حکومت تهران یک کشور محاصره شده و منزوی است و این کشورها نمی‌توانند حکومت تهران را به عنوان شریک استراتژیک در نظر بگیرند و تنها کارت برنده آنها است برای فشار آوردن بر غرب و بهره مندی از ثروت یا راه های آن.

حتی این راهپیمایی‌ها راهی بود که روس‌ها می‌خواستند حکومت تهران را با غرب درگیر کنند تا حواس آنها را پرت کند، به همین ترتیب، حکومت تهران باید به هر خواسته روس‌ها پاسخ دهد، زیرا روسیه تنها کسی است که می‌تواند از دستاوردهای حکومت تهران در سوریه محافظت کند.

چین نیز سرمایه گذاری های بسیار بزرگی در اهواز به ویژه در حاشیه خلیج دارد که از تنگه هرمز شروع می شود و از باب السلام می گذرد.

بنابراین روابط این کشورها با حکومت تهران فقط به خاطر منافع سیاسی و اقتصادی است که آنها را هدف قرار داده‌اند.

موضوعات ذات صلة

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا