اخباراخبار ايران

جزئیات تکان دهنده کشته شدن «نگار کریمیان» با تیراندازی نیروی حکومت تهران در الیگودرز

با گذشت زمان جزئیات جدیدی از نحوه کشته شدن نگار کریمیان در پی تیراندازی نیروی انتظامی حکومت تهران افشا شده است.

دایی نگار کریمیان ادعاهای فرمانده انتظامی شهرستان الیگودرز را رد کرد و گفت “خودوری این خانواده بدون اخطار ایست و از فاصله نزدیک مورد تیراندازی نیروهای انتظامی قرار گرفت.

به گفته وی وقتی خانواده از خودرو پیاده شدند، ماموران به آنها اعلام کردند که اشتباهی تیراندازی کردند. تیر از سمت چپ وارد پهلوی خانم کریمیان شد و از سمت راست پهلوی او خارج شده بود. ماموری که به سمت ماشین شلیک کرده‌ بود بازداشت شده اما اسم و فامیل او را اعلام نکردند.”

براساس این گزارش، بامداد روز جمعه نوزدهم اسفند‌ماه جاری «نگار کریمیان» به همراه اعضای خانواده از مراسم خاکسپاری دایی خود در روستای فرسش الیگودرز در حال بازگشت به اصفهان بودند که ناگهان از سوی یکی از ماموران نیروی انتظامی هدف گلوله قرار می‌گیرد.

در این میان تیر ابتدا از کنار دست پدر خانواده می‌گذرد و سپس به پهلوی این دختر جوان برخورد می‌کند. دست پدر خانواده مجروح می‌شود و نگار نیز پس از انتقال به بیمارستان تحت عمل جراحی قرار می‌گیرد، اما بعد از عمل هنگامی که به بخش‌ای‌سی‌یو بیمارستان منتقل می‌شود به خاطر خونریزی داخلی جانش را از دست می‌دهد.

فرمانده انتظامی شهرستان الیگودرز ۲۵ اسفندماه در رابطه با این اتفاق مدعی شد: “خودروی این خانواده بدون توجه به علائم ایست و بازرسی و اخطارهای مکرر ماموران برای ایست و بازرسی به‌طور غیرمجاز عبور کرده که ماموران به فرض اینکه این خودرو حامل مواد مخدر است، جهت توقیف خودرو اقدام به تیراندازی هوایی و در تعاقب به سمت لاستیک خودرو کردند که یکی از گلوله‌ها پس از اصابت به بدنه خودرو به یکی از سرنشینان که دختر جوانی به نام نگار کریمیان بود، برخورد و موجب جراحت او شد.”

این در حالی است که دایی این دختر جوان ادعاهای فرمانده انتظامی شهرستان الیگودرز را رد کرد و گفت: “مامور انتظامی اصلا ایست نداده است.

شوهر خواهر من چهل‌سال است که راننده اتوبوس است. چطور می‌شود ایست پلیس را متوجه نشده باشد؟! مگر تازه گواهی‌نامه گرفته بود که این حرف‌ها را می‌زنند.

الیگودرز که سیستان و بلوچستان نیست که ماموران در کمین باشند و یک ماشین هم فرار کند. حرف‌هایی که گفته شده صحت ندارد.”

مهدی رضایی، دایی نگار کریمیان در مورد جزییات این حادثه می‌گوید: “وقتی نگار به همراه پدر، دو خواهر و شوهر خواهرش سوار ماشین می‌شوند، صندلی جلو کنار پدرش می‌نشیند و دو خواهر دیگر او به همراه داماد خانواده صندلی عقب می‌نشینند.

وسط جاده فرعی نزدیک روستای چمن سلطان یکی از ماموران انتظامی که درجه استواری هم داشته به ماشین آنها که پژو ۴۰۵ نقره‌ای بود، شلیک می‌کند.

تیر از کنار دست شوهر خواهرم رد می‌شود و به پهلوی چپ نگار اصابت و سپس به ستون ماشین برخورد می‌کند.

آنها از ماشین پیاده و متوجه می‌شوند تیر به پهلوی نگار شلیک شده است. وقتی مامور نیروی انتظامی می‌بیند خانواده داخل ماشین بوده، سریع می‌گوید اشتباه شده است.

در حالی که چه اشتباهی؟! مگر در آن جاده چند ماشین بود که اشتباه شلیک شده باشد؟ می‌گویند شخصی به اشتباه به همان مامور خاطی گفته بود ماشینی که در حال گذر است، مواد مخدر حمل می‌کند.

البته این طوری به ما گفتند. خود من از قاضی کشیک پرسیدم این مامور از چه کسی دستور شلیک گرفته بود؟ قاضی کشیک هم گفت من دستور شلیک نداده بودم. ما متوجه نمی‌شویم مگر می‌شود بدون دستور مافوق، شلیک کرد!”

به گفته دایی نگار، نیم ساعت بعد از این حادثه خواهر نگار با او تماس گرفته و گفته که تصادف کردند، اما اصل ماجرا را برای او تعریف نکرده و داخل بیمارستان متوجه شده چه اتفاقی افتاده است.

رضایی می‌گوید که خواهر بزرگ نگار شب حادثه را برایش اینگونه تعریف کرده و گفته: “ما داشتیم در جاده فرعی می‌رفتیم و ماشین مامور نیروی انتظامی هم داشت از مقابل می‌آمد که یک دفعه صدایی شنیدیم. اول فکر کردیم چیزی به سمت ماشین پرت شده یا اینکه تصادف کردیم. پدرم ترمز کرد تا ببینیم چه اتفاقی افتاده است. همسرم در حالی که عصبانی بود از ماشین پیاده شد و به مامور گفت که چه کار کردی؟ در همین حین مامور نیروی انتظامی هم از ماشین پیاده شد و گفت؛ اشتباه شده است. بعد هم پرسید؛ همه سالم هستید؟! همسرم که متوجه تیراندازی نشده بود در جواب مامور از او پرسید، چطور؟ مامور هم گفت شلیک شده است.

وقتی مامور متوجه شد تیر به پهلوی نگار برخورد کرده، به ما گفت که فقط دنبال من بیایید. تا جایی رفتیم که نیروهای هلال احمر ایستاده بودند. آنجا نگار را سوار آمبولانس‌های آنها کردیم و خود مامور هم جلوی آمبولانس رفت تا به بیمارستان رسیدیم.”

مهدی رضایی می‌گوید: “پزشکان، نگار را سریع به اتاق عمل منتقل می‌کنند، اما بعد از جراحی وقتی به بخش ‌ای سی یو منتقل می‌شود با وجود اینکه چند واحد خون به او تزریق شده بود از شدت خونریزی تمام می‌کند. تیر از سمت چپ وارد پهلوی نگار شده بود و از سمت راست پهلوی او خارج و به ستون ماشین برخورد کرده بود.

کارشناسی که برای بازدید از ماشین آمده بود، اعلام کرد؛ وقتی تیر شلیک شده، فاصله زیادی با ماشین نداشته و تقریبا از فاصله نزدیک شلیک شده .

این اولین‌بار نیست که در این جاده چنین اتفاقی می‌افتد. چهار سال پیش هم ماموران نیروی انتظامی یک نفر به اسم شهرام رضایی را اینگونه کشتند و گفتند؛ تیر اشتباه شلیک شد. تیر به قلب شهرام رضایی برخورد کرد و او هم درجا جان باخت. او زن و بچه داشت. یک پسر و دختر. پسرش بعد از این اتفاق درس را رها کرد و رفت کارگری تا بتواند مخارج خانواده را تامین کند. بعد هم در توجیه تیری که به اشتباه به این مرد شلیک شده بود، گفتند او اعتیاد داشته و دیه‌اش را به خانواده پرداخت کردند. این‌بار هم که شلیک اشتباهی دامن خانواده ما را گرفت و دختر جوان‌مان جانش را از دست داد.”

وی افزود: “ماموری که تیراندازی کرده بود، بازداشت است. مامور درجه استواری داشته. هر کاری کردم که اسم و فامیل او را به من بگویند، نگفتند. فقط گفتند زن و بچه دارد، اما من زنش را ندیدم. به ما گفتند همان شب اول اسلحه او را گرفتیم و بازداشتش کردیم. اول گفتند مامور اشتباه شلیک کرده در صورتی که ماشین دیگری در جاده نبوده، اما بعد طور دیگری گفتند؛ گفتند گزارش شده بود ماشینی که در جاده در حال تردد بوده، حامل مواد مخدر بوده است. این مامور می‌توانست راه ماشین را ببندد نه اینکه در حین حرکت شلیک کند.”

 

موضوعات ذات صلة

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا