نسلکشی خاموش: مهاجرت اجباری بهخاطر کمبود امکانات و شرایط نامساعد زندگی
نسلکشی فقط به معنای ریختن بمب بر سر مردم یا سوزاندن آنها در کورهها نیست؛ بلکه وقتی زندگی را برای مردم دشوار و آنها را مجبور به ترک دیارشان میکنی، این هم نوعی نسلکشی است.
بهجای حل مشکل کمآبی و آلودگی آب یا فراهم کردن تسهیلاتی مانند دستگاههای خنککننده قوی در مناطق گرمسیر، هر روز شاهد قطع آب و برق در این گرمای شدید هستیم.
نتیجه این وضعیت، مهاجرت مردم به شهرهایی است که حداقل امکانات را دارند. تهران و سایر کلانشهرها از جمعیت در حال انفجارند. مردم از بلوچستان به یزد، کرمان یا شیراز، از اهواز به اصفهان و شاهینشهر، از بوشهر به یاسوج و شیراز، و از کرمانشاه و لرستان به تهران پناه میآورند. دلیل این مهاجرتها بیکاری، فقر، و نبود امکانات کافی است.
زندگی در شهری مثل تهران برای کسانی که سرمایه چندانی ندارند، یعنی کسانی که تنها سرمایهشان نیروی کارشان است، به معنای استرس و گرفتاری همیشگی است. یعنی هر روز در مترو هل دادن و له شدن، یعنی همیشه حس جا ماندن از بقیه و نگرانی. زندگی در شهرهای کوچک هم برای جوانان بیکار به معنای حسرت، حسرت و باز هم حسرت است.
نویسنده: سهیل عربی