ملت بلوچ خواب پنبه دانه ای خامنهای را به کابوس تبدیل کردند؟
خامنه ای و سران سپاه قدس به این نتیجه رسیده بودند که با براه انداختن یک جنگ منطقه ای میتوانند قیام و انقلاب مردم را خاموش سازند، اما خروش روز گذشته مردم زاهدان این رویای خامنه ای را به کابوسی بی سرانجام تبدیل کرد.
خامنه ای مثل سلف خونریزش خمینی که جنگ ایران و عراق را با بهای کشتار یک میلیون ایرانی براه انداخته بود تا بتواند حکومتش را در ایران تثبیت کند و آزادی خواهی و دمکراسی طلبی را در ایران خاموش سازد، اکنون این جنگ را به سرحدات غزه مظلوم منتقل کند تا از خون آواره ترین و بی پناهترین خلق منطقه برای خود چتری برای بقا بسازد، توجهات مردم را از قیام به سمت کشتار بکشاند و مدتی به طول عمرش اضافه کند. اما قیام مردم زاهدان درست در ۱۴مین روز جنگ غزه صحنه را تغییر داد
هموطنانمان بلوچ در زاهدان روز جمعه۲۸مهر خیزشی دوباره برپا کردند و جوانان بلوچ با شعار «قسم بهخون یاران، ایستادهایم تا پایان» تعادل خودساخته ولی فقیه را برهم زدند.
تظاهرات و خیزش مردم زاهدان بهرغم آن بود که نیروهای سرکوبگر از صبح جمعه ۲۸مهر مناطق اطراف مسجد مکی و مصلای زاهدان را محاصره کرده بودند و با شلیک گاز اشکآور بهسوی تظاهر کنندگان یورش بردند و در خیابانهای اطراف مسجد مکی بهضرب و شتم و دستگیری گسترده مردم پرداختند.
خبرها حاکی از آن بود که مأموران سپاه و نیروی انتظامی با پاشیدن رنگ زرد روی تظاهر کنندگان، بعد از تظاهرات آنها را شناسایی و سپس دستگیر میکردند و با خودروهایی که در خیابانهای اطراف مستقر کرده بودند بهزندان منتقل کردند اما مردم با شعارهای «نترسید نترسید ما همه با هم هستیم» و با فریاد «بیشرف بیشرف»، ایستادند و با مزدوران درگیر شدند.
آن چه دیروز در زاهدان رخ داد بیانگر آن بود که مردم ضمن مرزبندی با هر نوع دیکتاتوری و استبداد، نشان دادند که زیر رگبار گلوله و گاز اشکآور و تحت فشار و شکنجه، از خون جوانان و دختران و پسرانی که در جریان قیام پاییز سال گذشته در خونشان غلتیدند نمیگذرند. آنان شعار میدادند: «بسیجی، سپاهی، داعش ما شمایید»، «برادر شهیدم خونتو پس میگیرم»، «زندانی سیاسی، آزاد باید گردد»…
آنچه بهخیزش و تظاهرات ۲۸مهر هموطنان دلیر بلوچ معنا و جلوهیی خاص بخشید، عمق آگاهی، میهنپرستی و مرزبندی خللناپذیر آنها با دجالگریهای جنگافروزانه و فریبکاریهای آخوندها است که در فریادها و پلاکاردهایشان خود را بهروشنی نشان میدهد.
آنان در پلاکاردهای خود نوشته بودند؛«سر مار ولایت در تهران را هدف قرار دهید»؛ «زاهدان مقاوم در مقابل سرکوب شاه و ولایت سکوت نمیکند»، «در مقابل ظلم شاه و شیخ سر خم قدغن»، «زاهدان سنگر مقاومت در مقابل دیکتاتوری شاه و شیخ است».
واقعیت آن است که پاسداران و عناصر امنیتی خامنهای طی یک سال گذشته در سرکوب مردم بلوچ از هیچ جنایتی فروگذار نکردهاند؛ از شلیک مستقیم و بهخاک و خون کشیدن تظاهر کنندگان، تا اعدام زندانیان بلوچ بهبهانههای واهی و از هدف قرار دادن سوختبران محروم تا خراب کردن خانهها و آلونکهای زحمتکشان بلوچ و تا بازداشتهای گسترده و بدون دلیل.
خامنه ای درحالی که این روزها زیر علم فلسطین سینه میزند و برای کودکان غزه اشک تمساح می ریزد، اما همینجا در کنار خیابان و در مقابل چشم مردم و دوربینها به کودکان محروم بلوچ شلیک می کند و خیابان شهر زاهدان را از خون شان رنگین می سازد.
بنابراین باید به این یقین داشت که ادامه قیام و خروش مردم بلوچستان، نتیجه جوشش خون دختران و پسران و شهیدان جمعه خونین ۸مهر سال ۱۴۰۱ زاهدان است. جوانان در شعار «برادر شهیدم خونتو پس میگیرم» با شهیدان جمعه خونین زاهدان تجدید عهد کردند و با سوگند بهخون یاران، عزمشان را برای رسیدن بهآزادی جزم کردند.
بنابراین باید به خامنه ای و سران سپاه یاد آوری کرد که دوران مفت خوری و از این ستون به آن ستون فرج است پایان یافته است، قیام مردم زاهدان نمادی از قیام مردم ایران برای آزادی و دمکراسی است و هرگز با ترفندهای حقیرانه پاسداران پایان نخواهد یافت و تا سرنگونی آخوندها و پایان دیکتاتوری فاشیزم مذهبی ادامه خواهد یافت.