عباس عبدی: منتظر یک میلیون آواره افغانی باشیم
عباس عبدی پژوهشگر اجتماعی، روزنامهنگار اصلاحطلب و فعال سیاسی-اجتماعی، در روزنامه اعتماد نوشته است که «یکی از بدترین ویژگیهای برخی از تندروها فقدان شفافیت یا وجود تناقض در برخی از مواضع آنان بویژه در امور مهم است. نمونه آن در روابط خارجی و به طور مشخص در این روزها، مسأله افغانستان و طالبان است.»
در این مقاله آمده است که «متأسفانه به نظر میرسد که آنان در یک راهبرد نانوشته مسیری را طی میکنند تا نشان دهند که حضور آمریکاییها در منطقه به طور مطلق شکست خورده است، و برای تحقق این هدف و سیاست، حاضر هستند به طالبان نیز خوشامد بگویند حتی آنان را جنبشی اصیل معرفی کنند. در حالی که عقل سلیم نشان میدهد که این نتیجه در برابر عوارض احیای دو باره طالبان در افغانستان اهمیت چندانی ندارد.»
وی همچنین گفته است: «درست است که آمریکاییها در آنجا شکست خوردهاند، ولی اثبات این فرضیه نیازمند سلطه دوباره طالبان بر افغانستان نیست. تا همین جا هم معلوم است که آمریکایی ها شکست خوردهاند. حضور رژیمی مثل طالبان در هر کشوری میتواند بذر ناامنی و تباهی را در همان کشور و کشورهای همسایه بکارد.»
در این مقاله آمده است که «طالبان جریان ارتجاعی است و غیر ممکن است که بتواند ثبات و آرامش را در افغانستان به ارمغان آورد. در گذشته و پیش از سقوط آنان به دست ایالات متحده، هم ثبات حکومتشان تا حدی مبتنی بر زور و بدون توسعه و پیشرفت بود.»
مسأله مهمی که در باره افغانستان یا هر کشور همسایه دیگر ایران، باید درک کنیم این است که توسعه هر کشور در دل توسعه منطقهای رخ میدهد، و نمیتوان شاهد توسعه منطقهای بود ولی کشورهای همسایه که دارای مرز زمینی هستند، توسعهنیافته باشند.
سرریز این وضعیتِ توسعه نیافتگی کشورهای همسایه را ضعیف میکند. فقر و ناامنی و توسعهنیافتگی مثل ویروس کرونا از مرزها منتقل و به کشور همسایه سرازیر میشود.
با پیشرفت طالبان ایران در خطر هجوم صدها هزار و شاید بیش از یک میلیون نفر آواره افغانستانی خواهد بود. دست مردم افغانستان از نزدیک در آتش طالبان است و میدانند که چه سرنوشتی در انتظار آنان است. این مردم به تحلیل های خوشبینانه ولی غیرواقعی اصولگرایان ایرانی باور ندارند.
چنین وضعی هزینه سنگینی را به لحاظ امنیتی و اجتماعی و اقتصادی به ایران و مردم ما تحمیلی میکند. بدتر از آن، یکی از بازارهای مهم صادراتی ایران را دچار اختلال میکند. شاید ایران نتواند به طور مستقیم و به تنهایی مانع از تحولات جاری افغانستان شود ولی چرا باید عدهای خواهان تسریع در این روند شوند؟
با چه زبانی باید اعلام کرد که افغانستان به عنوان یکی از مهمترین حوزههای تمدنی ایران در حال تغییر ماهیت است. کشورهای رقیب و حتی دشمن ایران در تقویت این فرآیند کوشا هستند و حتی هزینه میکنند.
باعث تأسف است که آمریکاییها در نهایت بیمسئولیتی یک کشور را برای 20 سال اشغال کردند و سپس آن را به مرحله پیش از اشغال برمیگردانند و آنجا را ترک میکنند. بعید میدانم ملتی مظلومتر از افغانستان در قرن 21 وجود داشته باشد.