اخباراخبار اهوازصدا و سيماى اهواز

زیر آوار تهدید و سرکوب؛ عبادان ده روز پس از فاجعه متروپل

علی شمخانی روز سه‌شنبه ۱۰ خرداد (۳۱ مه)، مراسمی در حسینیه شهدای شمخانی تهران برای یادبود کشته‌شدگان متروپل برگزار کرد و در آن، معترضان داغدار عبادان را تهدید کرد. شمخانی گفت علیه او و برادرزاده‌اش، موعود شمخانی، معاونت سابق عمرانی منطقه آزاد اروند، عملیات روانی به راه انداخته‌اند.

این در حالی است که حسین حمیدپور، شهردار فعلی عبادان، که جزو متهمان اصلی فاجعه متروپل است، در دوره اول شهرداری با حمایت موعود شمخانی، آغاز ساخت برج شماره دو متروپل را تایید کرد. صلاحیت او برای شهرداری، بدون سابقه موثر در وزارت کشور، با پیگیری علی شمخانی تایید شد.

حالا ۳۹ کشته و بیش از ۳۵ مجروح و دست‌کم دو برابر این تعداد، شمار احتمالی افراد مانده زیر آوار، آخرین رقمی است که مقام‌ها و خبرنگاران محلی در مورد فاجعه متروپل اعلام کرده‌اند. این آمار نشان‌دهنده عمق فاجعه‌ای است که علی شمخانی تلاش دارد آن را «عملیات روانی» علیه خانواده خود بنامد.

روز گذشته، رسانه‌های نزدیک به دادستانی اهواز فهرستی ۴۱ نفره از قربانیانی که پیکرهای آنان کشف ‌شده است، ارائه کرده بودند. این خبر پس از دقایقی حذف، و تعداد قربانیان ۳۶ نفر اعلام شد. همچنین، استاندار اهواز از احتمال پایان یافتن آواربرداری در پایان روز چهارشنبه ۱۱ خرداد و آغاز عملیات تخریب باقی‌مانده سازه سخن گفت.

این درحالی است که خبرنگاران مستقل و منابع محلی معتقدند که شمار پیکرهای جامانده زیر آوار بسیار بیشتر از تعداد اعلام‌شده است و روند آواربرداری و یافتن پیکر قربانیان نباید به این سرعت پایان یابد. اما فشارها از پایتخت ظاهرا خواهان چیز دیگری است.

آب‌گرفتگی طبقه‌های زیرین و نبود برنامه برای تامین تجهیزات لازم تفحص، سبب شده است که مسئولان بخواهند به هر قیمتی، مرحله یافتن پیکرها را تمام‌شده اعلام کنند و طبق آنچه گفته می‎‌شود، «قرارگاه خاتم» سپاه پاسداران تخریب باقی سازه را آغاز کند.

در این میان هیچ‌کس به فکر وضع روحی و چشم‌انتظاری خانواده‌هایی نیست که پیکر عزیزانشان هنوز زیر آوار است.

 

سوی دیگر ماجرا هم که ظاهرا در ستاد بحران دولت در عبادان اهمیت دارد، تداوم اعتراض‌ها در شب‌های بعد از حادثه است که نهادهای امنیتی تلاش دارند با تخریب سازه و جمع‌آوری آوار، هرچه سریع‌تر به آن خاتمه دهند.

از شب نخست ریزش برج متروپل تا روز ۱۱ خرداد که روز دهم فاجعه است، مردم عبادان و شهرهای اهواز در اعتراض به آنچه تبانی و فساد و دیر رسیدن تجهیزات و کم بودن نیروهای امدادی بود، در خیابان‌ها تجمع کردند.

شب اول و دوم شعارهایی علیه مدیران شهری ومنطقه ای سر داده شد، اما با انتشار خبر کشف جنازه مالک متروپل که در تناقض با خبر دستگیری او در روز قبل بود، افکار عمومی به اطلاع‌رسانی رسمی بی‌اعتماد شد و همین موضوع، هم‌زمان با انتشار اسنادی مبنی بر فساد گسترده و ارتباطات حسین عبدالباقی، مالک برج، با مقام‌های مختلف منطقه ای و کشوری، اعتراض‌ها را به تظاهرات علیه کارنامه چهل‌و‌چند ساله حکومت اخیردرایران تبدیل کرد.

در شب‌های پس از فاجعه متروپل، به دلیل نرسیدن تجهیزات و نیروهای تخصصی، روند آواربرداری کند پیش رفت و موجب ناامیدی خانواده‌هایی شد که بستگانشان زیر آوار بودند، اما حضور نیروهای سرکوب با سرعتی قابل‌ملاحظه افزایش داشت.

در همین ایام، مراسم حکومتی «سلام فرمانده» به‌صورت جشن در ورزشگاه آزادی تهران برگزار شد و علی خامنه‌ای هم در اقدامی نامعمول، تا روز چهارم پس از حادثه حاضر به صدور پیام تسلیت برای این فاجعه نشد.

حکومت تهران تلاش داشت ریختن برج متروپل و کشته شدن چند ده شهروند را موضوعی کم‌اهمیت و محلی جلوه دهد، اما این مردم عبادان و دیگر شهرهای اهواز بودند که با حضوری تاریخی، این برنامه را با شکست مواجه کردند و فاجعه متروپل را به موضوعی امنیتی و حیثیتی برای حکومت بدل کردند.

در آستانه هفتمین روز فاجعه و هم‌زمان با حضور معاون اول رئیس جمهوری در عبادان، شدت سرکوب افزایش یافت. از شب سوم تا نهم و طی نزدیک به یک هفته، آنچه ثمره حضور این نیروها قلمداد می‌شود، سرکوب گسترده‌ای است که تاریخ عبادان به خود ندیده بود.

شلیک مستقیم به معترضان، شلیک گاز اشک‌آور در میان زنان و کودکان، دستگیری نزدیک به ۶۰۰ نفر، و نیز حمله و بی‌احترامی به طوایف مختلف محلی که در عبادان حضور یافته بودند، نکته‌ای نبود که اهواز فراموش کند.

هم‌زمان، دادستان کل کشور، دادستان اهواز، فرماندار، و دیگر مقام‌های محلی، از زاویه همدلی به همان الگوی سرکوبگر برگشتند و به‌صراحت رسانه‌ها و خبرنگاران تهدید کردند که حق انتشار خبری غیر از اخبار تایید شده را ندارند. در این مدت، اینترنت همراه اول و ایرانسل نیز در اکثر ساعت‌های روز قطع بود و اینترنت خانگی با اختلال جدی مواجه بود.

با آغاز هفته دوم پس از حادثه، با انتشار اسنادی مشخص شد که مقام‌های عالی نظام و استان، هر یک به نوعی با «هلدینگ» ساختمان‌سازی عبدالباقی در ارتباط بوده‌اند. اما میان بازداشت‌شدگان تنها نام چند شهردار به چشم می‌خورد و نام شریعتی، استاندار سابق اهواز و از نزدیک‌ترین چهره‌های حکومت به حسین عبدالباقی، در میان دستگیرشدگان نبود.

حالا عبادان وارد روز دهم فاجعه متروپل شده است و با همبستگی بی‌سابقه میان مردم، بعید است حکومت تهران  بتواند با ترفند اعلام پایان یافتن آواربرداری و شروع مراحل تخریب باقی‌مانده سازه، موج خشم جامعه را کامل خاموش و کنترل کند.

در همین حال، به‌جای همدلی با مردم داغ‌دیده، با سناریوسازی‌هایی از جنس دیدار مقام‌ها با برخی از خانواده‌های قربانیان، گویی مطابق معمول بخشی از پروژه سرکوب بر عهده بازجو-خبرنگاران صداوسیما قرار گرفته است.

 

نویسنده: داریوش معمار روزنامه‌نگار / منبع:ایندیپندنت ‌فارسی

موضوعات ذات صلة

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا