تالاب هورالعظیم یا هور حویزه ؛ ازتالاب تا قتلگاه ساکنین بومی هور
تالاب هورالعظیم در اهواز، از تالابهای بزرگ در خاورمیانه است ساکنسن هوالعظیم مردم عرب اهوازی هستند. این تالاب که نقش بیبدیلی در کارکردهای اقتصادی و معیشت جوامع حاشیه تالاب دارد. این میکرواقلیم از نظر کنترل گرد و غبارها بسیار اهمیت دارد و بنابراین لزوم حفظ آن نیز غیرقابلانکار است.اما سیاست های نابودگر حکومت ایران این طبیعت خلیجی را تا مرز نابودی کشانده است و امروز نیروهای امنیتی در هور گشت می زنند و صیادان بومی هور را شکار میکنند.
حکومت ایران از بدو اشغال اهواز سعی داشته است منابع طبیعی اهواز را از بین ببرد. به بهانه های واهی حقآبه هور را قطع می کند و یا بخشی از ان را برا یافتن نفت خشک می کند اما هورالعظیم برای ساکنین اهواز بسیار ارزشمند است چرا که هورالعظیم، بزرگترین تالاب مرزی خلیج در مرز ایران و عراق است که با مساحتی بالغ بر ۱۲۰ هزار هکتار در منطقه دشت میسان قرار دارد.
ذخایر آب تالاب از رود کرخه و ۱۳ انشعاب آن تامین میشود که انشعاب اصلی آن را میتوان انشعابات مخزن شماره یک دانست.عمق آب مخازن تالاب نیز مختلف است؛ بهطوری که مخزن شماره یک در برخی نقاط خشک شده است و در برخی نقاط بین ۲۰ سانتیمتر تا حدود سه متر آب دارد. تصاویر هوایی از تالاب هورالعظیم بیفایده است؛ چراکه با وجود مشاهده آب، نمیتوان عمق آن را تشخیص داد که مسئله اصلی این تالاب است. در واقع با توجه به شرایط دمایی اهواز، عمق آب تالاب باید زیاد باشد و هر عمقی پذیرفتنی نیست.
۱۲۰ هزار هکتار از مساحت تالاب هورالعظیم به پنج مخزن تبدیل شده است و در حال حاضر آبگیری مخازن شماره یک، دو و سه تالاب از آب شیرین رودخانه کرخه و آب مخازن چهار و پنج از زهابهای کشاورزی اراضی بالادست تامین میشود. بر مبنای پایشهای تصاویر ماهوارهای، ۴۸ درصد از مخزن شماره یک خشک است؛ زیرا بهخاطر شیب تالاب، بخشهایی از آن در هیچ مقطعی از سال آبگیری نمیشود و بخشهایی نیز بهدلیل کمآبی اخیر اتفاق افتاده است.
مخازن شماره دو، سه و چهار بین ۸۰ تا ۸۳ درصد آبگیر هستند و مخزن شماره پنج نیز ۵۲ درصد آبگیر است. در مخازن دو، سه و چهار تالاب، برخی نقاط کمآب هستند و در برخی نقاط دیگر میزان آب تالاب بیشتر به چشم میخورد. با توجه به برداشتهای غیرمجاز در طول مسیر، آب بسیار کمی به تالاب میرسد. با تداوم تنش آبی، مرگومیر گسترده ماهیان رخ خواهد داد؛ موضوعی که بهواسطه عدم مدیریت آب و همزمانی آن با کشت شلتوک، به مرگ آبزیان رودخانه در محدوده شمال شهرستان حمیدیه تا مدخل تالاب انجامید. در واقع، با افزایش گرمای هوا و تبخیر زیاد، غلظت آب افزایش مییابد و اکسیژن آب پایین میآید که به مرگومیر گسترده ماهیها منتهی میشود.
تالاب هورالعظیم این روزها با نیزارهای زرد و سوخته و کمآبی شدید دستوپنجه نرم میکند. دلایل مختلفی از جمله خشککردن تالاب برای جادهسازی شرکتهای نفتی، کاهش بارندگیها و خشکسالی، وضعیت این تالاب را در شرایط وخیمی قرار دادهاند. بهعبارتی، تلفات گسترده ماهیان، آبتنی گاومیشها در برکههای لجن، خشکشدن زمینهای کشاورزی و بروز گرد و غبار و تولید ریزگرد، تنها گوشهای از این فاجعه زیستمحیطی هستند.
با این حال، مشکلاتی همچون هجوم گونه مهاجم تیلاپیا زیلی به تالاب هورالعظیم، صید بیش از حد ماهیان، خشککردن بخشهایی از تالاب و عدمرعایت حقابه آن، این تالاب را با معضل زیست محیطی مهمی مواجه کرده است که ریشه اصلی آن را باید در نبود رویکرد مدیریت اکوسیستممحور جستجو کرد.ادامه مرگ گونههای گیاهی، آبزی و بیآبی رودخانههای منتهی به هورالعظیم، تهدیدی مرگبار برای پرندگان و جانوران به حساب میآید، ضمن اینکه صیادان و کشاورزان منطقه را بیکار خواهد کرد.
اهالی منطقه که روزگار خود را از راه دامداری و کشاورزی میگذرانند، از این موضوع گله دارند و نمیدانند بدون آب چطور زندگی کنند. گسترش پرورش ماهی در قفس در سد سیمره و کشت برنج بهعنوان یک محصول آببر نیز از سوءمدیریت در این منطقه حکایت دارد.
تاسیسات نفتی بهعنوان یک واقعیت در هورالعظیم وجود دارند و نمیتوان تاثیر فعالیتهای نفتی بر تالاب را انکار کرد. بهعنوان مثال، ممکن است در اثر شکستن خطوط انتقال نفت، مشکلات و آلودگیهای نفتی گستردهای به وجود آید. در حال حاضر روزانه بیش از ۳۵۰ هزار بشکه نفت از مخازن مشترک استخراج میشود و از آنجا که این تاسیسات از گذشته وجود داشتهاند، اثرات سوء آنها باید به حداقل برسند. علاوه بر این، جادهسازیهای بیرویه، قطع ارتباط آبی بخشهای مختلف تالاب، حفاریها، ریختن پسماندها حفاری چاهها در آن، آسیبهای زیادی به این زیستگاه طبیعی وارد کرده است.
اما نبود مدیریت جامع و درست، به تشدید مشکلات و بروز بحرانهای زیست محیطی دامن زده است. بهخصوص که مسئولان هیچ برنامهای برای متناسبسازی الگوی کشاورزی با ظرفیتهای محیط و تغییرات اقلیمی ندارند. مرگومیر گسترده آبزیان و خشکی بخشهای وسیعی از تالاب مطمئنا تاثیر ماندگاری بر اکوسیستم آن خواهد داشت و حتی در صورت رعایت حقابه زیست محیطی، بازگشت به شرایط طبیعی میتواند دهها سال طول بکشد.
از آنجا که مدیریتهای گذشته و نگاه نادرست به اکوسیستم رودخانه و تالاب منجر به بروز بحرانهای فاجعهباری شده است. هورالعظیم، تالابی مشترک بین ایران و عراق است که دو سوم مساحت آن در عراق قرار دارد. این تالاب در غرب استان خوزستان و انتهای رود كرخه در منطقه مرزی دشت میسان واقع شده است. جغرافیای آن نیز شامل بخشی از زمین هورهای بینالنهرین در محل اتصال سه کشور عراق، ایران و کویت میشود.
هورالعظیم واژهای عربی به معنی تالاب بزرگ است؛ هرچند به این تالاب، هورالحویزه بهمعنای تالاب حویزه نیز گفته میشود.
ساخت سدهای متعدد روی شاخههای مختلف رودخانه کرخه و عدمرعایت حقابه تالاب، باعث شده است تا مشکلات حادی برای تالاب هورالعظیم رقم بخورد. همچنین میزان حقابه زیست محیطی برای شاخههای رودخانه کرخه مطابق با شرایط اکولوژیکی اکوسیستم رودخانه نبوده و مطالبه جدی برای رهاسازی حقابه از طرف سازمانهای متولی مانند محیط زیست، انجام نشده است. جالب اینکه برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد در سال ۲۰۰۱ نسبت بهشکلگیری فاجعه زیست محیطی در جنوب غرب ایران هشدار داده بود.
به گفته یک کنشگر محیط زیست، تا چند سال قبل حرفی از سهم آب برای تالاب نبود و قرار بود که این آب بهصورت طبیعی تامین شود؛ نه اینکه از آب رهاشده، سهمی به تالاب تعلق بگیرد. بیگمان در صورتی که گرمای هوا و متعاقبا تبخیر آب تداوم داشته باشد و همچنین حقابه تالاب تامین نشود، وضعیت آب هورالعظیم بدتر از گذشته خواهد شد. این تالاب برای اینکه به شرایط عادی برگردد، به ۵۰۰ تا ۶۰۰ میلیون مترمکعب آب در چهار ماه نیاز دارد. مدیرکل حفاظت محیط زیست اهواز معتقد است که بازه زمانی تامین حقابه تالاب باید منطبق با نیازهای آبی آن باشد.
مردم منطقه قبل از جنگ میان ایران و عراق به صید ماهی، کشاورزی، گاومیشداری، حصیربافی و… در اطراف تالاب اشتغال داشتند و از این راه امرار معاش میکردند. با شروع جنگ ، این محل تبدیل به کانون عملیاتی ایران ر شد و مردم بومی امنیت و آرامش خود را از دست دادند.
در زمان جنگ بین ایران و عراق حکومت ایران سعی داشت نیروهای خود را در هور پنهان کند و یا از طریق هور به عراق حمله کند که صدام حسین در سالهای ۱۹۹۰ و ۱۹۹۲ میلادی به دلیل اختفای نیروهای مسلح سپاه ایران در نیزارها تلاش کرد که این تالاب را خشک کند. بیشتر ساکنان این منطقه ، پس از خشکشدن تالاب، به مناطق دیگر نقل مکان کردند.
بعد از جنگ نیز ایران هوررا خشک کرد تا به دنیال اکتشاف نفت برود.
پس از پایان جنگ، عراق یک دایک بلند (دژ مرزی) احداث کرد تا بخش ایرانی و عراقی از یکدیگر جدا شود. ایران نیز اقدام به ساخت یک دایک مرزی کرد تا ارتباط بخش ایرانی و عراقی بهصورت کامل از بین برود. در ادامه ایران جادههایی را در اتصال به دایکهای مرزی ساخت که نتیجه آن تشکیل پنج حوضچه آبی بود. این حجم از تغییرات در طول زمان به قطع ارتباط بین حوضچهها انجامید. در ادامه میدان نفتی آزادگان کشف شد و حفاری و استخراج نفت در محوطه تالاب به سرعت شروع شد.
گیاهانی مانند لوئی، جگن، نی و گل میمونی در تالاب هورالعظیم وجود دارند. از جانوران آن نیز میتوان به لاکپشت، شِنگ (سمور آبی)، گراز، سگ آبی و خفاش اشاره کرد. همچنین آبزیان مختلفی مانند کپور نقرهای، عنزه، گتان، حمری، آمور، شیربت، بنی، شلج و… در این تالاب زندگی میکنند. غاز خاکستری، چنگر و عروس غاز نیز از پرندگانی هستند که در طول فصل زمستان به این مکان مهاجرت میکنند.
بخشهای مختلف تالاب هورالعظیم، مکانی ایدهآل برای زندگی گاومیشها و دامداری هستند و از همین نظر به آب تالاب وابستهاند. به همین دلیل، تالاب مذکور در اقتصاد و زندگی جوامع محلی نقشی غیرقابلانکار دارد و لزوم حفظ آن بیش از پیش احساس میشود.
اما برای اجرای سیاست هایی از قبیل اکتشاف اقدام به اتش زدن نیزارهای تالاب کرده که در این اتش سوزی بیسیاری از احشام و گاومیش های تالاب زنده زنده سوختند.
اکنون این تالاب بی جان قتلگاه مردم هور شده سپاه پاسداران و نیروهای امنیتی برای حفاظت از سازه های نفتی که در هور احداث کرده اند همواره پرسه می زنند و صیادان هور را به بهانه های مختلف شکار می کنند ، تاکنون بسیاری از جوانان عرب اهوازی در هورالعظیم توسط تیر مستقیم نیروهای امنیتی کشته شده اند.