ایرانیان مقیم خارج قصد بازگشت ندارند
مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در گزارشی، موانع بازگشت ایرانیان خارج از کشور را اعلام کرد. بر اساس این گزارش، «رویکردهای تقلیلگرایانه»، «نبود اهتمام به امور ایرانیان خارج از ایران »، «نبود حمایتهای حقوقی از ایرانیان خارج ازایران»، «ضعف در جلب مشارکت سیاسی و اقتصادی ایرانیان خارج از ایران»، «کمتوجهی به ظرفیتهای علمی ایرانیان خارج از ایران» و «امنیتمحوری» عواملیاند که موجب میشوند خیل عظیمی از ایرانیان برای بازگشت به وطن خود تمایلی نداشته باشند.
جدیدترین آمار دبیرخانه شورای عالی امور ایرانیان خارج از کشور نشان میدهد که در حال حاضر بالغ بر چهار میلیون ایرانی در خارج از مرزهای سرزمین خود زندگی میکنند. برخی از این افراد در حوزههای علمی، اقتصادی و هنری در خارج از کشور به موفقیتهای زیادی دست یافتهاند و برخی نیز به دلیل مشکلات امنیتی مجبور شدهاند سرزمین خود را ترک کنند؛ برخی هم برای اینکه بتوانند کیفیت زندگی خود را افزایش دهند، ایران را ترک کردهاند.
جمهوری اسلامی ایران ادعا دارد که از بازگشت ایرانیان به کشور استقبال میکند. ابراهیم رئیسی روز هشتم دیماه ۱۴۰۰ در جلسه شورای عالی ایرانیان خارج از کشور با تعیین ضربالاجل ۶۰ روزه، از دولت و مجلس خواست پیشنویس «لایحه جامع ایرانیان خارج از ایران» را تدوین کنند.
مدت دو ماههای که رئیس جمهوری تعیین کرده بود، به پایان رسید و پیشنویس لایحه آماده نشد، اما مرکز پژوهشهای مجلس اعلام کرد که گزارش اخیرش میتواند مبنای تهیه پیشنویس لایحه جامع ایرانیان خارج از ایران باشد.
در این گزارش از «نگاه تقلیلگرایانه» بهعنوان یکی از عوامل تاثیرگذار در بازگشت ایرانیان به کشور نام برده شده است. به گزارش روزنامه دنیای اقتصاد، «در این نگاه، عمدتا ایرانیان ساکن کشورهای غربی، قشر تحصیلکرده و دارای سرمایه مورد توجه قرار میگیرند، درحالیکه مهاجران ایرانی مقیم خارج در تعداد زیادی از کشورهای جهان پراکندهاند و همگی آنان لزوما از طبقات تحصیلکرده و سرمایهدار نیستند. با این حال شکی نیست که آنها به عنوان شهروندان ایرانی، از حقوق و اهمیت یکسان با دیگر گروه ایرانیان مقیم خارج برخوردارند.»
اگرچه مقامهای جمهوری اسلامی ایران ادعا میکنند که ایرانیان خارج از کشور حقوق برابر دارند و رویکرد حاکمیت به همه آنان یکسان است، شواهد نشان میدهد که دغدغه اصلی حکومت، ورود سرمایههای اقتصادی ایرانیان به داخل کشور است و به همین دلیل، سرمایهداران در اولویت قرار میگیرند. حتی مرکز پژوهشهای مجلس نیز در گزارش جدید خود به «ظرفیتهای قابلتوجه» ایرانیان ثروتمند برای ورود ارز به کشور و سرمایهگذاری در پروژههای داخلی اشاره کرده است.
فرار مغزها از ایران از همان سالهای نخست انقلاب ۱۳۵۷ آغاز شد و در طول چهار دهه گذشته همواره سیر صعودی داشته است. بر اساس اعلام گزارش بنیاد ملی نخبگان ایران، نزدیک به ۴۰ درصد دانشآموزان نخبه ایرانی از کشور خارج میشوند و دیگر بازنمیگردند. گزارش مرکز پژوهشهای مجلس نیز حاکی از آن است که تاکنون از ظرفیتهای علمی ایرانیان خارج از کشور استفاده نشده است و این گروه برای بازگشت به ایران انگیزهای ندارند. این مسئله در حوزههای هنری و فرهنگی نیز مصداق پیدا میکند. مرکز پژوهشهای مجلس در گزارش خود از سیاستگذاران خواست با «قانونگذاریهای مرتبط»، زمینههای انتقال تخصص و دانش ایرانیان ساکن خارج به کشور را فراهم کنند.
در کنار همه مواردی که ذکر شد، مسئله مهم دیگری نیز وجود دارد که مانع بازگشت ایرانیان به سرزمینشان میشود و آن برخوردهای امنیتی حکومت با تعداد زیادی از ایرانیان مقیم خارج از کشور است. بسیاری از فعالان سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و علمی میدانند در صورت بازگشت به کشور با خطر شکنجه، زندان و حتی اعدام مواجه خواهند شد. در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس نیز به این موضوع اشاره شده است. این گزارش «پرهیز از نگاه امنیتمحور» را در بازگشت ایرانیان به کشور موثر میداند.
حکومت ایران از همه ایرانیان خارج از کشور برای بازگشت به کشور دعوت کرده، اما تجربه سالهای گذشته و مشکلات موجود دولت آشکار میکند که تمرکز حاکمیت بر دو گروه از ایرانیان خارج از کشور است؛ آنها که با موانع امنیتی مواجه نیستند و آنها که سرمایهدارند.
سوی دیگر این ماجرا هم ایرانیانیاند که زندگی در خارج از کشور را تجربه کردهاند. بهبود کیفیت زندگی در کنار آزادیهای مدنی، تمایل آنان برای بازگشت به ایران را کاهش داده است. آن گروه از ایرانیان هم که در کشورهای دیگر به مدارج علمی دست یافتهاند، یا در حوزههای اقتصادی موفق بودهاند، به دلیل اینکه زندگی و کار خود را در نقطهای دیگر از جهان شکل دادهاند، به تبلیغات حکومت برای بازگشت به کشور توجه نمیکنند.
فعالان سیاسی و مدنی هم میدانند با وجود وعدههای بیشمار، در صورت بازگشت با موانع امنیتی روبهرو خواهند شد؛ بنابراین تلاش حکومت برای بازگشت ایرانیان، همچون تیری است که در تاریکی پرتاب میشود و احتمالا همچون دیگر طرحهای جمهوری اسلامی ایران، نتیجهای در پی نخواهد داشت.