«ایران تروریسم» و «مردم عرب اهواز» در ترازوی حقوق بین الملل
همه قوانین و مقررات جهان به توافق رسیده اند که «پدیده تروریسم» برای کاشتن رعب، ترس و وحشت در دل افراد یا گروه های خاصی از شهروندان است. اشغال، استثمار و سلطه در تمام اشکال آن ممکن است توسط گروه ها، دولت ها یا کشورها به منظور گسترش انجام شود.( شماره 748مورخ 31/3/1992) هر کشوری موظف است از سازماندهی، تحریک یا شرکت در اقدامات تروریستی در کشور دیگر خودداری کند.
تروریسم عبارت است از استفاده نامشروع از زور به منظور دستیابی به اهداف سیاسی یا سایر اهداف بر خلاف قوانین بین المللی، مانند تروریسم داخلی که در مرزهای سرزمینی دولت یا تروریسم خارجی انجام می شود.
ایران منطقه عربی اهواز را در سال 1925 میلادی اشغال کرد و آن را به صورت تجاوزکارانه و بدون توجیه قانونی و مغایر با مشروعیت بین المللی تصرف کرده است همانطور که در ماده (49) حقوق بین الملل بشردوستانه آمده که براساس حفظ صلح و امنیت بین المللی است ، ایران از نقض اهداف و اصول سازمان ملل ابایی نداشته و منطقه اهواز را با زور اسلحه و همچنین استعمار اشغال کرده است.
برخلاف نظریه آمریکایی (مونرو) در سال 1823 میلادی که بر عدم مداخله در امور دولت ها تأکید می کرد، اگرچه استان اهواز و مردم اصیل آن تاریخ، فرهنگ وتاریخی طولانی دارند که گواه آن از قدیم الایام امی باشد.
همانطور که رژیم ایران طبق ماده (42) مقررات لاهه 1907 م تشکیلات اهواز و مردم آن را به اشغال غیرقانونی نظامی و با زور اسلحه و نابودی در آورده و از طریق آوارگی، کشتار، تروریسم آن منطقه را تصرف کرد.
حکومت ایران مردم اهوازی را غیر قانونی به روش اجبار و سرکوب دستگیر می کند، سیاست مجازات دسته جمعی، ارعاب، وحشیگری و مصادره اموال خصوصی مردم به طرق غیرقانونی انجام می شود که بر خلاف ماده (33) کنوانسیون چهارم ژنو 1949 ماده (46، 127) است.
رژيم فارس نيز عمداً نام شهرها و روستاها را بر خلاف ماده (38، 39، 40، 41) قانون بينالمللي بشردوستانه و نفي آن، به قصد محو هويت ملي و تاريخ آن از عربي به فارسي تغيير داده است.
مردم این منطقه از آموزش زبان عربی مادری محروم هستند مردم عرب اهوازی سهمی در اشتغال در مناصب مهم عالی کشوری ندارند.مردم این منطقه به دلیل عرب بودنشان همیشه در معرض تهدید و درگیری همیشگی با اشغالگران ایرانی هستند.
تردیدی نیست که رژیم پارسی تروریسم هویت عربی مردم اهواز را مصادره کرده است همانطور که در قانون پادشاهی هاشمی اردن،طبق ماده (2) قانون منع تروریسم آمده است. از سال 2104 میلادی (که عبارت است از هر عمل عمدی، تهدید یا خودداری از آن، با هر انگیزه یا مقاصدی که باشد…) و در قانون شماره (58) پادشاهی بحرین در سال 2006 میلادی (که از جمله اهداف و مقاصد تروریسم، استفاده یا تهدید به توسل به زور یا هر وسیله غیرقانونی که جرم قابل مجازات قانونی باشد… ..)،
و در قانون جمهوری الجزایر، ماده 1 فرمان تقنینی صادر شده در سپتامبر 1992 میلادی، هر گونه اقدام خرابکارانه برای ایجاد رعب و وحشت در بین مردم و ایجاد فضای ناامنی و تعرض به مردم و یا به خطر انداختن جان آنها. یا امنیت یا آسیب رساندن به اموال آنها تروریسم تلقی می شود.
قانون جمهوری عربی مصر ماده 1 قانون شماره (3) سال 2004 میلادی بیان کرده است که عمل تروریستی استفاده از زور یا خشونت و ایجاد رعب و وحشت در جامعه و آسیب به اموال و سرمایه های عمومی و خصوصی است.
بنابراین، هر آنچه در قوانین بین المللی درباره مفهوم تروریسم ذکر شد و تعدادی از قوانین عربی فوق الذکر، اعمال می شود و اعمال رژیم ایران علیه مردم عرب ما( اهواز) اعمال می شود.
کسی که رژیم ایران را به دلیل جاه طلبی های تجاوزکارانه خود به استفاده از نیروی نظامی، اشغال و رعب و وحشت مردم اهواز وادار کرد، سازمان ملل متحد است که مطابق اصل 51 و برجام ملزم به تحقق عدالت حقوقی و انسانی است. نقض مشروعیت بین المللی و اصول مندرج در قانون توسط رژیم ایران آشکار است.
منطقه عرب اهواز و مردم صبور و مبارز آن امانتی است بر دوش قانون، وجدان جهانی بشر، اتحادیه و رژیم های عربی، با مسئولیت بالا، شجاعت و اعتقاد راسخ به حقوق بشر در زندگی برای رهایی مردم اهواز از استعمار تروریستی فارس.
نویسنده: دکتر عامر دلیمی