گفت و گو رسانه «الزمان» لندن با دکتر عارف کعبی: توافق سعودی و تهران تاکتیکی است و دوام آن به رفتار تهران بستگی دارد
توافق حکومت تهران و سعودی برای احیای روابط دو کشور، واکنشهای گستردهای را به دنبال داشت، بهویژه که پس از مدتی درگیری طولانی بین تهران و سعودی ناشی از اقدامات خصمانه حکومت تهران با هدف «تهدید امنیت خلیج» و «تهدید امنیت منطقه» بوده است. درباره تأثیرات این توافق بر منطقه خلیج به طور عام و مسئله الاحواز(اهواز) به طور خاص رسانه لندن الزمان گفت وگویی ویژه با دکتر عارف کعبی، رئیس کمیسیون اجرایی دولت الاحواز(اهواز) به شرح زیر انجام داده است.
چه دلایلی باعث توافق حکومت تهران و سعودی با حمایت چین شده است این جریان را چگونه می بینید؟
درگیری بین پادشاهی سعودی و حکومت تهران ریشه و قدیمی در منطقه دارد و اگر دشمنی پنهان پارسی با ملت عرب، عرب گرایی و اسلام واقعی که در سعودی جریان دارد را در نظر بگیریم، این درگیری منازعه ای است که ابعاد ملی گرایی را به همراه دارد تا فرقه گرایی. بنابراین این توافق یک «توافق تاکتیکی» است که به نفع طرف های سعودی و تهرانی است و چین به عنوان میانجی، اهداف و منافع پشت این توافق را دنبال می کند و پکن سرمایه گذاری های کلانی در منطقه دارد و یکی از منافع آن آرام کردن اوضاع است.
این توافق با توجه به تغییرات در سطح منطقه ای در برقراری صلح در خلیج حاصل شد. همچنین عادی سازی روابط بین سعودی و امارات از یک سو و ترکیه از سوی دیگر همچنین گسترش قراردادبین معتقدین سیره ابراهیم( مسلمانان) وسیره اسرائیل (یهودیان) و کشورهای عربی ازجمله امارات، بحرین و مراکش در توافق بین تهران و سعودی بی تاثیر نبوده همچنین
علاوه بر تغییرات بین المللی، درگیری روسیه و اوکراین و تنش بین چین و ایالات متحده آمریکا،همچنین به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان، خیزش موج پان عرب در داخل عراق علیه حکومت تهران در حرکت های اعتراضی خیابانی درعراق علیه نفوذ و گسترش حکومت تهران در این کشور،همه این تغییرات باعث شد حکومت تهران به سمت آشتی با سعودی پیش برود.
همچنین سعودی متوجه شد که پس از 7 سال درگیری با حکومت تهران رهبران تهران به اشتباه خود اعتراف کردند. رهبران حکومت تهران اعتراف کردند که قطع ارتباط با مملکت هایی که دستاورد های بزرگی در منطقه خلیج و خاورمیانه داشته است و همچنین پیشرفت سعودی و چشم انداز سعودی در سال 2030 بیانگر آن است که تامین منفعت هر کشوری برای رسیدن به ثروت و اقتصادی موفق در ارتباط با کشورهای اقتصادی از جمله سعودی است. ریاص نیز به دنبال دستیابی به دستاوردها و اهداف در منطقه از طریق تامین امنیت مرزهای جنوبی و شرقی خود و حداکثر کردن منفعت و حداکثر رساندن ثروت اقتصادی خود است.
منافع سعودی در حال حاضر این است که با آنچه که ولیعهد محمد بن سلمان از دستیابی به چشم انداز 2030 در اختیار دارد برای افزایش نرخ رشد اقتصادی تلاش کند، و تلاش حکومت تهران نیز برای بازگرداندن تعادل اقتصادی خود با توجه به تحریم های آمریکا علیه تهران است.
انتظار دارید این توافق تا چه زمانی باقی بماند؟
میزان ماندگاری این قرارداد بستگی به رفتار حکومت تهران دارد که در شرایط «ضعف داخلی» که در کل جغرافیای ایران جاری است به این گونه توافقات متوسل می شود و از نظر منطقه ای، حکومت تهران یک حکومت سلطه گر است و جاه طلبی دارد که امپراتوری حکومت فارس را به هزینه کشورهای عربی برقرار سازد، بنابراین جغرافیای ایران به دست حاکمان تهران اشغال شده است. منطقه الاحواز در سال در سال 1925 به دست حاکمان فارس حکومت تهران افتاد و سه جزیره اماراتی را در سال 1971 توسط حاکمان فارس اشغال شد و 4 پایتخت عربی را از دهه هشتاد تاکنون اشغال کرده است. حکومت تهران می تواند کشوری هماهنگ با منشورها و قوانین بین المللی با همسایگان باشد، بنابراین انتظار داریم که این توافق در مرحله بعدی به مرحله فروپاشی برسد.زیرا حکومت تهران از حمایت شبه نظامیان حوثی خود در یمن دست بر نمی دارد، از دخالت در سوریه و سایر کشورهای عربی دست بر نخواهد داشت. حکومت تهران تغییری در سیاست های خود در حمایت از شبه نظامیان حزب الله لبنان، نخواهد داشت.
تاثیر این توافق بر موضوع الاحواز(اهواز) را چگونه می بینید؟
من فکر نمیکنم که این توافق تأثیر مستقیمی بر موضوع الاحواز(اهواز) داشته باشد، زیرا این توافق به دلایلی مربوط به سعودی و حکومت تهران است و نه توافقی مربوط به دولت الاحواز، بنابراین توافق هیچ تاثیری در موضوع الاحواز نخواهد داشت . در واقع موضوعي اصلي این توافق در منطقه و مربوط به امنيت کشورهای عربی است و قرارداد كاغذي در مذاكرات بین دو تهران و ریاض نيست.
مسئله الاحواز(اهواز) به این صورت بود که پیش از جنگ هشت ساله عراق و حکومت تهران، بسیاری از مردم الاحوازی توسط خلخالی( یکی از سرکردگان حکومت تهران) قتل عام شدند و بسیاری از مردم الاحوازی به عراق مهاجرت کردند و بعد از جنگ 8 ساله عراق و تهران نیز نتوانستند به سرزمینشان الاحواز برگردند و در آنجا پس از حمايت كشور عراق از آنها ارتش آزاديخواه را بوجود آوردند و با فروپاشى نظام بعث عراق سال ٢٠٠٣ ناچار شدند از عراق به اروپا مهاجرت کنند و از همانجا نیز مبارزات حقوقی و سیاسی ملت الاحواز را همچنان ادامه دهند.
اما ما شکی نداریم که حتی اگر برادران سعودی ما توافقی گسترده با حکومت تهران داشته باشند موضوع الاحواز را رها می کنند. ملت آل سعود بخشی از تاریخ و اعتقادات مذهبی و تمدنی ما هستند و همچنین رابطه بسیار برادرانه بین شیخ خزعل کعبی و بنیانگذار پادشاهی سعودی، ملک عبدالعزیز آل سعود است.
همانطور که گفتم، این توافق یک توافق تاکتیکی است، زیرا حکومت تهران از فعالیت های سلطه طلبانه خود در منطقه دست نمی کشد و فکر نمی کنم که پادشاهی سعودی نیز از ارزش هایی که بر اساس آن بنا شده است، یعنی عرب گرایی و اسلام، مسئله الاحواز(اهواز)، که مسئله ای برای دول عربی و اسلامی است را رها کند.
دلایل شکست تظاهرات و اعتراضات ملت الاحواز(اهواز) و و سایر ملل غیر فارس علیه حکومت تهران برای سرنگونی این رژیم دیکتاتوری چیست؟
در واقع ملت الاحوازی برای سرنگونی حکومت تهران در اعتراضات اخیر به خیابان نیامدند. کسی که دولت الاحواز را اشغال کرد حکومت رضا پهلوی بود نه رژیم خمینی. در واقع اعتراضات اخیر بین مبارزان فارس بر سر حاکمیت جغرافیای ایران است نه آزادی مردم از دست حاکمان ظالم .
در واقع اختلافات بین سیاستمداران و مبارزان بر سر ماهیت حاکمیت است و اصولاً همه نیروهای فارس از جمله اپوزیسیون فارس در خارج از کشور از جمله نهضت رضا پهلوی و مجاهدین خلق آنچه در الاحواز اتفاق افتاد را اشغال نمیدانند، بنابراین عدم حضور مردم الاحواز در اعتراضات اخیر در خیابان به همین دلیل است. در واقع مردم الاحوازی به دنبال تغییر حاکمیت تهران نیستند آنها به دنبال برگرداندن اصالت و هویت الاحوازبه این سرزمین هستند.
اما اگر در براندازی حکومت تهران راهی برای مذاکره و احقاق حقوق ملت الاحواز باشد ،ما می توانیم با انها همکاری کنیم.
ما امروز در همه سطوح، سیاسی، رسانه ای، حقوقی و میدانی با این رژیم در حال مبارزه هستیم و از نظر شکلی و محتوایی درگیری دائمی با کل موجودیت حکومت فارس داریم. آنچه در سال 1925 اتفاق افتاد یک رفتار وحشیانه با ملت عرب است که تمام قوانین بین المللی را نقض کرد و ما خواستار احیای مشروعیت الاحواز(اهواز) هستیم که در آن زمان توسط رژیم رضا پهلوی ساقط شده بود.
ما با ملیت های غیرفارس، «کردهای بلوچ-آذری (ترک)…» در آنجا گفتگو و هماهنگی برای تحت فشار قرار دادن دولت فارس داریم، زیرا همه ما قربانیان این رژیم هستیم و هدفمان آزادی سرزمینمان است.
ما یک جنبش آزادیبخش هستیم و دغدغه سرنگونی یک رژیم و تغییر آن را نداریم، بلکه به فکر بازگرداندن هویت الاحواز(اهواز) هستیم، برای رسیدن به این هدف با هر طرف سیاسی صحبت می کنیم.
اکنون برای برای مقابله با این نظام(حکومت تهران) چه جایگزین هایی در دسترس شماست؟
ما آلترناتیوهای موجود برای اقدام علیه رژیم حاکم در تهران را به اپوزیسیون فارس و ملیت های غیر فارس ارائه کردیم، اما اپوزیسیون فارس آن را نپذیرفت.
شایان ذکر است که یکی از دلایل شکست انقلاب اخیر در ایران، تفرقه اپوزیسیون فارس در خارج از کشور بود، کسانی هستند که خواهان بازگشت نهضت پهلوی هستند و عده ای هم خواهان مجاهدین خلق هستند. ملیت های غیرفارس تقسیم شدند و رژیم از این تقسیمات برای کنترل اوضاع شهرهای فارس، کورد، بلوچ و آذری استفاده کرد.
به همین ترتیب، طرفهای بینالمللی مانند روسیه و چین و نگرانی غرب با جنگ اوکراین که متوقف نشده است، پشت سر این رژیم ایستادهاند. در زمان حال هرگونه قیام در داخل ایران برای سرنگونی حکومت تهران دشوار است.
گرچه اگر ملت الاحواز وارد میدان شوند شوک بزرگی به حکومت تهران وارد می شود اما برای حضور ملت الاحواز در این اعتراضات باید اول از سوی اپوزیسیون های خارج کشور خواسته ملت الاحواز به رسمیت شناخته شود.
دلایل عقب نشینی دولت کنونی آمریکا از رویارویی با حکومت تهران به ویژه در رابطه با پرونده هسته ای چیست؟
ایران امروز در یک محور قوی بینالمللی قرار گرفته است که محور روسیه و چین است و با قرارگرفتن آن در چارچوب فصل هفتم برای مقابله با تهدید برنامه هستهای حکومت تهران، تصویب هر قطعنامهای در شورای امنیت علیه تهران را متوقف میکند. و فرصت حمله نظامی به تهران، همانطور که قبلا در عراق و لیبی اتفاق افتاد، گذشته است، و ناتو در حال حاضر نیز در یک جنگ سرنوشت ساز در اوکراین مشغول است.
جهان امروز به دو بخش تقسیم شده است، محور غربی به رهبری ایالات متحده آمریکا و محور شرقی به رهبری روسیه، چین و تهران،که بخشی از محور روسیه و چین است، بنابراین واشنگتن هیچ اقدام جدی علیه این کشور انجام نخواهد داد. رژیم تهران در اولویت ایالات متحده آمریکا نیست؟
قطعاً در رابطه با تهران، پروژه سرنگونی حکومت تهران برای دولت آمریکا در اولویت نیست، زیرا این کشور به جنگ اوکراین مشغول است، که به یک ضرورت مبرم تبدیل شده است.
، تلاشهایی از سوی ناتو و واشنگتن برای به زانو در آوردن روسیه در اوکراین در حال انجام است که اگر موفق شود برنامه هسته ای تهران سقوط خواهد کرد و یا می توان گفت کل حکومت تهران سقوط می کند.
اما اگر روسیه در اوکراین محکم بایستد و براوکراین غلبه کند، به نفع حکومت تهران خواهد بود.
دستیابی ایران به بمب هستهای برای حکومت تهران سخت نیست و آنها در فاصله کوتاهی از رسیدن به آن هستند، اما تهران هنوز چراغ سبز روسیه و چین را دریافت نکرده است، زیرا با منافع مسکو و پکن در منطقه تلاقی میکند. توصیه های روسیه و چین است که تهران را از رسیدن به بمب هسته ای باز دارد.
خواسته های شما در مرحله کنونی مصر و اتحادیه عرب چیست؟
ما به عنوان ملت الاحواز به خوبی می دانیم که ستون فقرات ملت عرب و ستون های مستحکم آن مصر، سعودی و امارات هستند و بنابراین مصر قلب تپنده ملت و مقر اتحادیه عرب در قاهره است و ما بیش از یک بار به خاطر مسئله الاحواز(اهواز) از مصر دیدن کردیم و از رهبری مصر خواستیم که مشروعیت دولت الاحواز( اهوازی) را به رسمیت بشناسد یا یک ناظر اهوازی را در اتحادیه عرب بپذیرد یا افتتاح یک دفتر ارتباطی بین اتحادیه عرب و کمیسیون اجرایی دولت الاحواز در ان مکان حمایت رسمی خود را از ملت الاحواز اعلام کند اما پاسخی از سوی آنها دریافت نکردیم.
ملت الاحوازی ملت عرب هستند که بیش از 12 میلیون نفر هستند و از جمله اصول ما دفاع از ملت های عرب است. و این حق طبیعی ملت عرب الاحواز است که در کرسی در اتحادیه عرب داشته باشد و به عضویت دایم جامعه عرب در بیاید.
ما درخواست کردیم و از کشور عربی مصر نیز خمی خواهیم که بیش از آنچه اکنون هست در کنار آرمان ملت الاحوازی بایستد، زیرا امید ما اول به خدا و بعد به برادرانمان در کشورهای عربی، مصر، سعودی. ، امارات و و سایر دول خلیج است.
مصر نقش مهمی در حمایت از آرمان های دول عربی دارد و بنابراین ما امیدواریم که مصر از آرمان ملت الاحوازی(اهوازی) حمایت کند و با ما برای بازگرداندن مشروعیت الاحواز همکاری کند.
مصاحبه گر: مصطفی عماره – قاهره