اخباراخبار اهوازمقالات

گزارشی درباره حضور رئیسی در شرکت هفت تپه الاحواز(اهواز)

روز گذشته ۷/۲/۱۴۰۲ آقای رئیس جمهور «اقلیت مردم» به هفت تپه تشریف آمدند.

‏اما عده ای «بوقچی» و «هوچی گران قدیم» لحظه به لحظه از موقعیت تیم رئیسی برای کارگران خبر رسانی می کردند و نیرو برای استقبال ایشان جمع آوری می کردند.

‏من هیچ حرفی برای گفتن و مطالبه نداشتم چون آقای رئیسی وقتی سر کار آمدند با نظارت استصوابی به مردم تحمیل شدند همان مردمی که در رفراندم سال ۵۸ مشروعیت به آنها دادند و در حال حاضر می گویند قدرت تجزیه و تحلیل مسائل رفراندم را ندارند. ‏آری؛ همه مسئولین بر اساس «روابط» نصب و عزل می شوند ‏و بی قاعدگی و بی قانونی بیداد می کند.

‏قانون اساسی هزاران بار «نقض» شد و نادیده گرفته شد و فقط نوشته شده و قرار نیست به آن عمل شود.

‏فساد سیستماتیک مسئولین رده بالا بیداد می کند و این فساد در تار و پود حاکمیت تهران نهادینه شده و الا چطور وزیرصمت میتواند ۷۵ خودروی شاسی بلند به نمایندگانِ ‏مجلس حبه کند تا از استیضاح بگریزد آیا این فساد سیستماتیک نیست؟!

‏چطور تورم ۴۷ درصد است و مخارج و هزینه ها به دلار محاسبه می شود اما حقوق ها را با ریال محاسبه می کنند و آن مبلغ ناچیز حقوق ریالی را به بهانه ی مهار تورم فریز می کنند.

‏چطور باید با یک رئیس جمهور سخن گفت که زیر دستانش بی کفایتی آنان برای جامعه عیان شده و گوش شنوایی برای نقد نیست و نقادان را متهم می کنند با زور و چماق با آنها سخن می گویند؟!

‏من بعد از اتمام ساعت کاری و خروجم از درب ثبت و ضبط اوقات کاری کارگران  دیدم یک جمعیت هلهله کنان  و با تعداد زیادی ماشین  دارند به شرکت ورود می کنند و مقصدشان مسجد شرکت هفت تپه بود. ‏من مات و مبهوت ماندم  که چرا این تعداد قلیل مردم دور و بر کسی جمع شدند(رئیسی) که به آنها می گویند قدرت تحلیل مسایل را ندارید فقط به ما گوش کنید و ۴۴ سال به آنها وعده وعید دادند ولی همه دروغ بود. ‏البته تعدادی از بیکاران بومی و غیر شرکتی بودند، ‏به خیال اینکه رئیس جمهور دست آنها را در شرکت بند کُند و چرخ زندگی خود را بچرخانند آمده بودند و عده ای زیاد از جمعیت هم  امنیتی ها بودند که امنیت رئیس جمهور را تامین می کردند.

‏من گفتم خوب ما که کارگر این شرکت هستیم و آقایان مهمان ما هستند و باید بمانیم و پذیرایی کنیم!!! ‏علی رغم اصرار دوستان به نماندن و خطر داشتن  حضور ما اما ماندیم تا ببینیم افاضات ریئس جمهور چیست و ما هم اگر وقت کردیم بعضی از مطالبات باقی مانده را بیان کنیم.

‏ تعیین تکلیف سهام شرکت که در حال حاضر هفت تپه به این دلیل مصداق بیماریست که در کما به سر می برد ‏و بحث همسان سازی حقوق ها با طرح و توسعه ی نیشکر بود.

‏اما بوقچی ها و هوچی گران بسیجی ها که عنوان کارگر هفت تپه را یدک می کشند از حضور ما ناخرسند بود و می ترسیدند که نکند ما رئیس جمهورشان را نقد کنیم و حرفی بزنیم که به مذاقشان خوش نیاید. ‏آنطور که برداشت شد و با عده ای از افراد حاضر ( لباس شخصی) مشورت کردند که  با من حرف بزنند و همانطور شد، ‏رئیس جمهور در لفافه تهدید کرد که هر کس تولید را متوقف کند  باهاش برخورد می شود و این هشدار برای همان کسانی بود که برای کار آمدند و خطابش با کارگران فصلی بود ‏که آمده بودند تا به آن بگویند ما قرار داد مستمر می خواهیم.

‏ختم کلام رئیس جمهور اقلیت  به دلیل شلوغ کاری نتوانستند سخن خود را بیان کنند. ‏به منبر رفت تا برای گرسنگان از وعده وعید هایش سخن بگوید اما نتوانستند و از پله پایین آمدند که من قصد صحبت کردن را از نزدیک داشتم

‌‏خواستم از مطالبات هفت تپه بگویم از درد مردم ایران بگویم و نقد کنم آن همه بی کفایتی ها را.

‏خواستم بگویم؛ ۲۱ درصد افزایش حقوق سالانه شورای عالی کار غیر قانونی و ظالمانه است. ‏خواستم بگویم؛ رفراندم حق مردم است و مردم بر همه چیز آگاه هستند. اما یک دفعه چند نفر لباس شخصی آمدند و گفتند از اینکه مراعات این جلسه را کردید ممنونیم  آری تهدید محترمانه بود و من در جواب گفتم من نقدها داشتم و حرف داشتم، خواستم بگویم اما …‏و اینجا بود که همه به ماشین نشستند و همان بوقچی ها و هوچی گران ‏همراه مرکب رئیس جمهور اقلیت سوار شدند و به الاحواز(اهواز)، شهر ثروتمندِ فقیر نشین(سفره ی جغرافیای ایران) رفتند.

‏و ما ماندیم و یک هفت تپه ای که در کما می باشد. ‏آری بوقچی ها رفتند تا امتیاز بگیرند برا ی خود و اطرافیان خود.

نویسنده: ابراهیم عباسی منجزی/ نماینده مستقل کارگران هفت تپه و عضو مجمع نمایندگان کارگری

موضوعات ذات صلة

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا