
پزشکیان و بیاطلاعی از مشکلات اهواز؛ یک ادعا یا واقعیت؟
مسعود پزشکیان، در دیدار با فعالان اقتصادی اهواز، با اشاره به چالشهای متعدد این منطقه اظهار داشت: «این ساختار را ما نساختهایم و وارث آن هستیم. آمدهایم تا مشکلات را تا جایی که از دستمان بر میآید حل کنیم.»
وی در ادامه افزود: «برای خودم پاسخ روشنی پیدا نکردم که چرا این مشکلات در اهواز وجود دارد. آب، زمین، همسایگی، دریا و نعمتهای فراوان در این منطقه وجود دارد، اما همچنان گرفتاریهای زیادی مشاهده میشود.»
این اظهارات پزشکیان، اگرچه نشاندهنده رویکردی مبتنی بر بیاطلاعی از وضعیت است، اما بسیاری از مردم و کارشناسان بر این باورند که او و دیگر مسئولان حکومت تهران به خوبی از ریشه مشکلات آگاه هستند.
شواهد موجود نشان میدهد که منابع عظیم اهواز تحت کنترل کامل سپاه پاسداران قرار دارد و به شکلی سیستماتیک به غارت میرود.
خطوط لولهای جداگانه از زیر پالایشگاهها برای انتقال منابع خارج از منطقه کشیده شده و بخش دیگری از این منابع نیز از طریق عوامل وابسته حکومت به فروش میرسد. درآمد حاصل از این غارت، نه تنها در جهت توسعه و رفاه مردم اهواز به کار گرفته نمیشود، بلکه صرف حمایت از گروههای نیابتی حکومت تهران در غزه، لبنان، سوریه، یمن و عراق میشود.
از سویی دیگر، مقامات محلی نیز در بسیاری از مواقع از سرکوب اعتراضات مردم و خفقان در منطقه دفاع کردهاند. وقتی که مردم اهواز برای دستیابی به حقوق خود به خیابانها میآیند، به جای شنیدن صدای اعتراضشان، با سرکوب و بازداشتهای گسترده مواجه میشوند. این نوع برخوردها تنها فاصله میان مسئولان و مردم را بیشتر میکند و اعتماد عمومی به دولت را کاهش میدهد.
در این میان، پرسش اصلی این است: آیا پزشکیان واقعاً از این روندها بیاطلاع است یا آگاهانه از کنار آن عبور میکند؟
نگاهی گذرا به عملکرد مسئولین منصوب در اهواز نشان میدهد که فساد و چپاول منابع طبیعی و اقتصادی در این منطقه نهادینه شده است. بسیاری بر این باورند که حتی یک دانشآموز دبستانی هم میتواند بفهمد که چرا وضعیت به این نقطه رسیده است، اما مسئولان همچنان بر بیاطلاعی خود تأکید میکنند.
آیا این عدم آگاهی واقعاً درست است؟ یا این که برخی از مسئولان ترجیح میدهند که در برابر این مشکلات چشم خود را ببندند و به راحتی با وعدههای توخالی، مردم را در برابر واقعیتهای تلخ غارتهای سازمانیافته تسکین دهند؟
به نظر میرسد، حل مشکلات اهواز بیش از آنکه نیازمند راهحلهای اقتصادی باشد، مستلزم ارادهای جدی برای مقابله با ساختارهای فاسدی است که به طور سیستماتیک منابع این منطقه را به تاراج میبرند. جایی که منافع ابرقدرتها و گروههای نیابتی، همواره در اولویت قرار دارد و مردم محلی، روز به روز در محاصره این فساد اقتصادی و اجتماعی بیشتر از پیش گرفتار میشوند.
سعیده بندر
یک دیدگاه