اکثر خبرگزاریهای جمهوری اسلامی خبر درگذشت ابوالحسن بنیصدر را کوتاه و همراه با بدگویی منتشر کردهاند. این رسانهها در شرح سوابق نخستین رئیسجمهوری اسلامی معمولاً فقط از عزل وی توسط خمینی و فرار او از کشور یاد میکنند اما سایر رویدادهای دورۀ ریاست جمهوری او را نادیده میگیرند.
به نوشتۀ خبرگزاری فارس “بنیصدر روزی مُرد که به وطن و مردم خیانت کرد”. خبرگزاری مهر، با لحنی تحقیرآمیز مینویسد: “رئیسجمهور معزول ایران مُرد”. این خبرگزاری میافزاید: “وی در خرداد ۱۳۶۰ و پس از رأی مجلس شورای اسلامی به عدم کفایتش و خلع از ریاستجمهوری به همراه مسعود رجوی سرکردۀ سازمان منافقین (مجاهدین خلق) به فرانسه گریخت و در طول ۴۰ سال گذشته به فعالیت علیه ملت ایران مشغول بود”.
تسنیم نیز علت برکناری بنیصدر را “همکاری با گروهک منافقین و کارشکنیهایش در دفاع مقدس” ذکر میکند. خبرگزاری رسمی دولت، “ایرنا”، لحنی بیطرفانهتر دارد اما در پایان مینویسد: “بنی صدر در تمام چهار دهۀ اخیر علیه جمهوری اسلامی ایران لفاظی میکرد”…
سایت “انتخاب” یکی از معدود سایتهای جمهوری اسلامی است که عکس بنیصدر را در صفحۀ اول منتشر کرده و خبر درگذشت را بدون هیچ قضاوت یا بدگویی انعکاس داده است. سایت “فرارو” نیز با نگاهی جدیتر، زندگینامۀ نسبتاً مفصلی از بنیصدر منتشر کرده است.
در شبکههای اجتماعی، بسیاری از طرفداران نظام جمهوری اسلامی از مرگ بنیصدر ابراز خوشحالی کرده و اکثراً بر این نکته اصرار ورزیدهاند که “او مُرد اما نظام همچنان پابرجاست”… باشگاه خبرنگاران جوان مینویسد: “بنیصدر هم مُرد ولی جمهوری اسلامی سرفراز و استوار مانند کوه ایستاده”…
برخی دیگر از حملات محافل اصولگرا متوجه کارنامۀ بنیصدر در جنگ ایران و عراق است. این منتقدان، بنیصدر را مسئول کشته شدن “دهها هزار نفر” معرفی میکنند.
خطاهای سیاسی
طیفهایی از نظام که با دولت کنونی و جریان اصولگرایی اندکی فاصله دارند، انتقادهای خود را به زبان دیگری مطرح کردهاند. عبدالرضا داوری، مشاور پیشین و منتقد کنونی احمدینژاد در توئیتر نوشت: “بنیصدر تا فروردین ۱۳۶٠ مورد حمایت امام خمینی و بیتشان بود، اما با محاسبۀ غلط تصور کرد که در جایگاه مصدق است و امام خمینی در جایگاه کاشانی و میتواند با اتکاء به رأی دهمیلیونی و میلیشیای رجوی، جمهوری اسلامی را براندازد، اما بازنده و درس عبرت شد و در غربت درگذشت”.
احمد زیدآبادی یکی از معدود صاحبنظرانی است که به زورآزمایی سیاسی بنیصدر با روحانیونی چون هاشمی رفسنجانی و بهشتی و تعیینکننده بودن این رویدادها اشاره دارد. وی در شبکۀ تلگرام مینویسد که در آن کشاکش سیاسی، بنیصدر مرتکب “دو اشتباه مهلک” شد: اشتباه نخست، معرفی محمدعلی رجایی به عنوان نخست وزیر بود که “از هر حیث در نقطۀ مقابل بنیصدر قرار میگرفت”… این خطای سیاسی به عقیدۀ زیدآبادی “توازن قوای حاکم را کاملاً به زیان بنیصدر و به نفع حزب جمهوری اسلامی به هم زد و رئیس جمهور را به گوشۀ رینگ کشاند”…
و اشتباه دوم: “بنیصدر برای مقابله با حزب جمهوری اسلامی به سازمان مجاهدین خلق نزدیک شد و به تدریج به صورت متحد آنان در آمد”.
به نوشتۀ احمد زیدآبادی، بنیصدر با این تصمیم “عملاً تیر خلاص را به خود شلیک کرد”…
واکنشها در خارج از کشور
پوریا زراعتی، خبرنگار شبکۀ “من و تو” (مخالف جمهوری اسلامی) مینویسد: بنیصدر “هیچگاه حاضر نشد بپذیرد سال ۵۷ مرتکب اشتباه شد؛ فرنگرفتههای اسلامزدهای که چند نسل را بدبخت کردند و خود نیز قربانی آخوندی شدند که عاشقانه دوستش میداشتند”…
پیمان عارف، فعال سیاسی مقیم خارج از کشور مینویسد: “بنیصدر ملیگرایی بود که همواره بر سبیل آرمان آزادیخواهی تؤام با استقلالخواهی ماند. هرگز به ایران خیانت نکرد. تحریم و جنگ علیه ایران نخواست! گرچه اطرافیان خوبی نداشت”…
اما سامان رسولپور، روزنامهنگار و فعال حقوق بشر گوشزد میکند که “بزرگترین اشتباه زندگی سیاسی بنیصدر اعتماد به خمینی بود… تأثیرگذارترین کاری که کرد، شهادت علیه جمهوری اسلامی در دادگاه میکونوس بود”.
رسانههای خارجی
خبرگزاری فرانسه در شرح حال سیاسی بنیصدر گوشزد میکند که وی از همان آغاز ریاست جمهوریاش با مشکلات عظیم مواجه بود: “پروندۀ گروگانهای آمریکایی، جنگ علیه عراق، أوضاع کردستان، بحران اقتصادی و البته مخالفت روحانیون محافظهکار”…
روزنامۀ فرانسوی لیبراسیون با اشاره به واکنشهای منابع ایرانی به مرگ بنیصدر مینویسد: در حالی که اصولگرایان او را “دشمن” معرفی میکنند، نسل جوان وی را به فراموشی سپرده است.
شبکۀ “الجزیره” مینویسد: “بنیصدر با سبیل نازک و کت وشلوار به سبک غربی، تفاوت خود را با روحانیون عبا و عمامهدار نشان میداد، با اینحال وی در مورد جایگزین کردن نظام سلطنتی با یک حکومت اسلامی شیعی، با روحانیت اتفاق نظر داشت”…
روزنامۀ واشنگتنپست، با اشاره به مکتب “اقتصاد اسلامی” که از سوی بنیصدر تبلیغ میشد، وی را فردی “ناسیونالیست” معرفی میکند که قصد داشت یک اقتصاد به شیوۀ سوسیالیستی اما متکی بر مذهب شیعه ایجاد نماید.
واشنگتنپست میافزاید: بنیصدر تغییر نگاه خود نسبت به خمینی را چنین نقل میکرد: “مثل کودکی بودم که شاهد الکلی شدن تدریجی پدرش بود؛ اما در اینجا، قدرت جای الکل را گرفته بود”