نگاهی به خودکشی کیانوش سنجری؛ سرکوب روزنامهنگاران ایرانی و عدم حمایت نهادهای بینالمللی
در تاریخ چهارشنبه ۲۳ آبان ۱۴۰۳، کیانوش سنجری، روزنامهنگار ایرانی و فعال سیاسی، در اعتراض به ظلمهای حکومت تهران و سرکوب بیوقفه آزادیهای بیان، جان خود را از دست داد.
این تراژدی تنها یک فاجعه فردی نیست، بلکه پیامی تلخ و آشکار برای جامعه جهانی و نهادهای بینالمللی است که بهنظر میرسد نسبت به سرنوشت روزنامهنگاران و فعالان حقوق بشر در جغرافیای ایران بیتفاوت شدهاند.
نقش حکومت تهران در سرکوب روزنامهنگاران
در اولین نگاه، حکومت تهران مسئول اصلی این فاجعه به نظر میرسد. سیاستهای سرکوبگرانه، تهدید و آزار و اذیت روزنامهنگاران، بازداشتهای غیرقانونی و شکنجههای جسمی و روانی از ابزارهای همیشگی رژیم برای خاموش کردن صدای مخالفان و روزنامهنگاران بوده است.
کیانوش سنجری، که سالها با قلمش به دفاع از حقوق بشر و آزادیهای فردی پرداخته بود، در نهایت با تهدیدات پیدرپی و زندانهای طولانیمدت مجبور به ایستادن مقابل دوربینها شد تا دروغهایی را علیه خود بگوید.
اما تنها حکومت تهران مسئول نیست. نهادهای بینالمللی که خود را حامی حقوق بشر و آزادی بیان معرفی میکنند، نیز در این فاجعه شریک هستند.
این نهادها، که بسیاری از آنها عنوان «حامی روزنامهنگاران» را به یدک میکشند، در عمل هیچ اقدامی موثر برای حمایت از خبرنگاران و فعالان در کشورهایی مانند ایران نمیکنند.
نهادهای بینالمللی و کمکاری در حمایت از خبرنگاران ایرانی
بیش از ۵۰ نهاد بینالمللی خود را حامی حقوق روزنامهنگاران میدانند، اما واقعیت این است که در عمل، بسیاری از این سازمانها در حمایت از روزنامهنگاران و فعالان سیاسی در کشورهای سرکوبگر مانند ایران ناتوان بودهاند.
اگرچه این نهادها بهطور مداوم اخبار خودکشی یا بازداشت روزنامهنگاران را منتشر میکنند، اما هیچ اقدام ملموس و مؤثری برای جلوگیری از این فجایع انجام نمیدهند.
در مواجهه با رژیمهایی که نه تنها حقوق بشر را نقض میکنند بلکه از هر ابزار دولتی و غیر دولتی برای سرکوب مخالفان خود استفاده میکنند، این نهادها بهنظر میرسد که تنها در سطح ظاهری فعال هستند و هیچ فشاری به حکومتهای دیکتاتوری وارد نمیکنند.
سکوت و کمکاری کشورهای جهان در این زمینه، به معنای خفه کردن صدای ملت ایران است که نیازمند توجه و حمایت جهانی است.
پیام خودکشی کیانوش سنجری به دنیا
خودکشی کیانوش سنجری یک هشدار و پیامی واضح به جامعه جهانی و تشکلهایی است که از حکومتهای دیکتاتوری حمایت میکنند یا از ظلمهای آنها چشمپوشی میکنند.
این حادثه نشان میدهد که وضعیت آزادی بیان و حقوق بشر در ایران، بهویژه برای خبرنگاران و فعالان سیاسی، به نقطهای بحرانی رسیده است. هیچ ارگان یا نهادی در داخل ایران از روزنامهنگاران حمایت نمیکند، و تنها ابزارهایی که در اختیار این افراد قرار میگیرد، تهدید، زندان و شکنجه است.
باید یادآور شد که نهادهای بینالمللی بهطور کلی برای حمایت از خبرنگاران و فعالان حقوق بشر در ایران هیچ اقدام جدی و مؤثری انجام ندادهاند.
آنها تنها به انتشار خبرهایی درباره خودکشیها و بازداشتها اکتفا کردهاند، اما برای توقف این روند و فشار به حکومتها بهمنظور آزادی زندانیان سیاسی هیچ گامی برنداشتهاند.
خودکشی کیانوش سنجری باید زنگ خطر و بیدارباشی برای نهادهای بینالمللی باشد که خود را مدافع حقوق بشر میدانند. این فاجعه نشان داد که سکوت و عدم حمایت از روزنامهنگاران و فعالان حقوق بشر، نهتنها به ظلمها و سرکوبها دامن میزند، بلکه صدای ملتهایی را که در تلاش برای آزادی و دموکراسی هستند، خفه میکند.
اکنون زمان آن رسیده که نهادهای بینالمللی علاوه بر انتشار اخبار، اقدامات مؤثری برای فشار بر حکومتهای دیکتاتوری انجام دهند و از حقوق خبرنگاران و فعالان سیاسی حمایت کنند.
سعیده بندر