
در سالگرد کارزار «سهشنبههای نه به اعدام»، مطهره گونهای، یکی از زندانیان سیاسی، نامهای از داخل زندان اوین منتشر کرده که به گسترش اعتراضات علیه احکام اعدام در جغرافیای ایران میپردازد. او در این نامه تأکید میکند که این جنبش، که از زندان قزلحصار آغاز شده، اکنون به دیگر زندانهای کشور تسری یافته و دهها زندانی سیاسی، از جمله مهدی حسنی، بهروز احسانی، پخشان عزیزی و وریشه مرادی، در معرض خطر اجرای حکم قرار دارند.
اتهام «بغی»؛ ابزاری برای سرکوب مخالفان
مطهره گونهای در نامه خود به بررسی اتهام «بغی» پرداخته و آن را بهعنوان ابزاری در دست حکومت تهران برای سرکوب مخالفان معرفی میکند. این اتهام، که بر پایه تفاسیر فقهی از آیهای در سوره حجرات بنا شده، به معنای شورش علیه حکومت تعبیر میشود، اما منتقدان بر این باورند که در عمل، این مفهوم بهگونهای مبهم و با دور زدن اصول قضایی برای صدور احکام سنگین علیه مخالفان استفاده میشود. این رویکرد، مغایر با عدالت و حقوق بشر است و نشاندهنده استفاده ابزاری از دین برای تثبیت قدرت حکومت تهران میباشد.
اعتراضات داخلی و حمایتهای بینالمللی
این زندانی سیاسی در نامه خود به اعتراضات گسترده در مناطق مختلف، بهویژه در کوردستان، اشاره میکند. او اعتصابهای سراسری را نشانهای از مخالفت عمومی با سیاستهای سرکوبگرانه حکومت تهران میداند. همزمان، حمایتهای بینالمللی نیز افزایش یافته و نهادهای حقوق بشری و دولتهای خارجی به این اعتراضات واکنش نشان دادهاند. بهطور مشخص، پارلمان کاتالونیا با ارسال نامهای رسمی، خواستار لغو حکم اعدام پخشان عزیزی شده است. این اقدامات، بخشی از فشارهای جهانی بر حکومت تهران برای توقف احکام اعدام محسوب میشود.
از «نه به اعدام» تا رد کامل حکومت تهران
مطهره گونهای در نتیجهگیری نامه خود، شعار «نه به اعدام» را فراتر از یک مطالبه حقوق بشری دانسته و آن را نمادی از مخالفت با تمامیت ساختار حکومت تهران معرفی میکند. او معتقد است که در کنار حمایتهای بینالمللی، اراده و مقاومت مردم نقشی اساسی در شکلگیری تغییرات بنیادین خواهد داشت.