
در حالیکه واژه «مذاکره با آمریکا» همواره در تاریخ حکومت تهران یکی از جنجالیترین خطوط قرمز بوده، اما اکنون و در سایه تحرکات جدید، این واژه به کلیدی برای مهندسی فروپاشی داخلی بدل شده است. تحولی که برخلاف رویکرد نرم و مماشاتگرایانه دولتهای پیشین آمریکا، اکنون توسط تیم ترامپ با هوشمندی و زیرکی بیسابقه در حال اجراست.
تغییر زمین بازی: از مذاکره برای توافق، تا ابزار فشار روانی و سیاسی
بر خلاف رویکرد اوباما و بایدن که مذاکره را فرصتی برای حفظ نظم موجود در حکومت تهران و آرامسازی شکافهای درونی آن میدانستند، ترامپ و تیمش بهویژه با هدایت مستقیم چهرههایی همچون ویتکاف، اکنون مذاکرات را به ابزاری برای تشدید اختلافات درونی، آشفتگی سیاسی، و فرسایش بدنه حاکمیت حکومت تهران تبدیل کردهاند.
یکی از ترفندهای کلیدی این دیپلماسی، رسانهایسازی بیوقفهی جزئیات و زمانبندی مذاکرات است. این اقدام، فرصتهای طلایی رژیم برای آمادهسازی افکار عمومی و کنترل جریان هواداری را نابود میکند. در نتیجه، هر مرحله از گفتوگوها به جای ایجاد امید یا ثبات، به منبعی برای تنش و سرخوردگی میان حامیان حکومت تبدیل میشود.
ترفند دوم، استفاده مداوم از موضعگیریهای متناقض از زبان ترامپ و مشاوران اوست. این رویکرد عامدانه، اتاق فکر حکومت تهران را در تحلیل شرایط و اتخاذ تصمیمات یکپارچه فلج کرده و ساختار سیاسی را با خطاهای تحلیلی، تأخیر در تصمیمگیری و گسست در انسجام مدیریتی مواجه ساخته است.
این روند مستقیماً منجر به آشفتگی در ردههای بالا و پایین نظام، تشدید اختلاف دیدگاهها، و نهایتاً افزایش ریزش در میان نیروهای وفادار به ساختار قدرت میشود.
ترامپ؛ مذاکره برای تضعیف، نه توافق
آنچه امروز در پشتپرده مذاکرات جریان دارد، بیش از آنکه به دنبال توافقی کلاسیک و دوطرفه باشد، پروژهایست برای تضعیف روانی و ساختاری حکومت حکومت تهران از درون. ترامپ در حال بازیایست که در آن «مذاکره» به یک سلاح نرم برای شکستن اعتماد به نفس، کاهش مشروعیت، و فرسایش تدریجی ساختار قدرت تهران تبدیل شده است.
در همین راستا، انتشار تصاویر از رهبری که تا دیروز نماد اقتدار بود اما امروز درمانده و منفعل در برابر دوربین ظاهر میشود، چیزی نیست جز واکنش ترسآلود به فشار هوشمندانهای که حکومت تهران در برابرش دست بسته مانده است.
اکنون که دولت ترامپ موفق شده مذاکرات را به ابزاری برای بیثباتسازی داخلی حکومت تهران تبدیل کند، این وظیفه جامعه مدنی و مردم آگاه است که با درک درست بازی، اجازه ندهند قدرت حاکم با پنهانکاری و مظلومنمایی، این شکست تدریجی را به موفقیت رسانهای تبدیل کند.
ترامپ و متحدانش بازی را بلدند، اکنون نوبت مردم است که با دقت ببینند، تحلیل کنند و هوشمندانه در مسیر تغییر عمل کنند.