
مدیریت سفارشی در صنعت خودرو؛ خیانت به توسعه یا استمرار فساد؟
انتصاب یک فرد با مدرک پرستاری و بدون سابقه مدیریتی در صنعت خودرو به مدیرعاملی سایپادیزل، نشانگر تداوم رویههای رانتی و بیکفایتی مدیریتی در صنعت خودروسازی جغرافیای ایران است. این تصمیم که واکنشهای گستردهای را در میان فعالان صنعتی و اقتصادی برانگیخته، نمادی از بحران مدیریت سفارشی و بیتوجهی به تخصص در یکی از کلیدیترین بخشهای تولیدی در جغرافیای ایران است.
مدیریت غیرتخصصی و فروپاشی صنعت خودرو
خودروسازی که روزگاری پیشران توسعه بود، حالا به نماد ناکارآمدی تبدیل شده است. انتصابهای رانتی و غیرمتخصصانه، منجر به تشدید بحران تولید، افزایش تصادفات، تداوم تولید خودروهای بیکیفیت و نارضایتی عمومی شده است. در این میان، جوانان متخصص و نخبههای صنعت خودرو به حاشیه رانده شدهاند، در حالی که مدیران بیتخصص با وابستگیهای سیاسی و رانتی، بدون هیچ برنامهای، این صنعت را به نابودی میکشانند.
ایدرو بهعنوان یکی از سهامداران اصلی سایپا، نقش کلیدی در تصمیمگیریهای این صنعت دارد، اما بهجای اصلاح ساختاری، همچنان به حمایت از رویههای مخرب گذشته ادامه میدهد. این در حالی است که دولت جدید با شعار شایستهسالاری و مبارزه با فساد روی کار آمد، اما عملاً همان مسیر قبلی را ادامه داده است.
پیامدهای یک انتصاب غلط؛ از فرار نخبگان تا سقوط صنعت
- سرکوب امید متخصصان: با انتصابهای رانتی، جوانان نخبه و متخصص، ناامید از آینده، به فکر مهاجرت میافتند.
- افت کیفیت تولیدات و افزایش تلفات جادهای: با سوءمدیریت در صنعت خودرو، تصادفات مرگبار ناشی از کیفیت پایین خودروها همچنان ادامه دارد.
- فساد و رانتخواری در ساختار مدیریتی: مدیران غیرمتخصص، نهتنها راهحلی برای بحرانها ندارند، بلکه خود بخشی از مشکل هستند.
این انتصاب، تنها یک نمونه از تصمیمگیریهای نادرست در صنعت خودروسازی است که نشان میدهد قدرت لابیهای پشت پرده، فراتر از منافع ملی عمل میکند. در حالی که کشورهای جهان، صنعت خودرو را به سمت نوآوری و رقابت بینالمللی سوق دادهاند، در جغرافیای ایران، این صنعت به دست مدیرانی سپرده شده که حتی ابتداییترین دانش این حوزه را ندارند.
آیا حکومت تهران حاضر است برای یکبار هم که شده اصلاحات واقعی را در صنعت خودرو اعمال کند؟ یا همچنان رانت و وابستگی سیاسی بر شایستهسالاری ارجحیت دارد؟