
غارت منابع اهواز؛ پشت پرده رشوه سه میلیون یورویی در مجتمع گاز پارس جنوبی
اخیراً، خبر کشف رشوه سه میلیون یورویی در مجتمع گاز پارس جنوبی که به تایید رئیس کل دادگستری استان بوشهر رسید، توجهات زیادی را به فساد در بخشهای کلیدی اقتصادی ایران جلب کرده است. این حادثه تنها یک نمونه از عمق فساد ساختاری است که بر سیستمهای اقتصادی و مدیریتی کشور سایه انداخته است و تأثیرات گستردهای بر مناطق حساس جنوب اهواز، دارد.
فساد در پارس جنوبی: دزدی سیستماتیک مدیران غیر بومی
پارس جنوبی، بهعنوان یکی از بزرگترین و مهمترین مراکز تولید گاز و نفت در ایران، همواره در کانون توجه اقتصادی و سیاسی کشور قرار داشته است. اما رشوههایی مانند آنچه در سال جاری در این مجتمع کشف شد، نشاندهنده سیستم معیوب مدیریتی و فساد فراگیر است که نه تنها بر بهرهوری اقتصادی این صنایع اثرگذار است، بلکه تهدیدی برای منابع طبیعی و ثروتهای ملی به شمار میرود. این فسادها در حقیقت سیستمی از اختلاس و سوءاستفاده از قدرت را در قلب یکی از مهمترین منابع اقتصادی نشان میدهند.
دلالان فساد در پارس جنوبی چه می کنند؟
سوالی که مطرح میشود این است که چرا منطقه پارس جنوبی و بهویژه اهواز به کانون چنین فسادهایی تبدیل شده است؟ پاسخ به این سؤال نه تنها به ضعفهای مدیریتی و اقتصادی برمیگردد، بلکه ریشه در ساختارهای سیاسی و استراتژیک حکومت تهران دارد. بسیاری از کارشناسان بر این باورند که تهران از طریق استقرار مدیران غیر بومی در پستهای کلیدی در اهواز، قصد دارد که منابع طبیعی این منطقه را به کنترل خود درآورد و در جهت منافع سیاسی و اقتصادی گروههای خاصی مانند حوثیها و حشد الشعبیها در عراق هزینه کند.
این اقدامات موجب میشود تا منابع اهواز بهجای صرف رفاه و پیشرفت این منطقه، به منبعی برای تأمین مالی گروههایی تبدیل شود که از منظر حکومت تهران، اهمیت ژئوپولتیک دارند. در این میان، رشوههایی مانند آنچه در پارس جنوبی کشف شده است، از جیب مردم اهواز تأمین میشود و در نهایت به تقویت موقعیتهای سیاسی خارجی و امنیتی حکومت تهران در سطح منطقهای کمک میکند.
تأثیرات این فساد بر زندگی مردم اهواز
اگرچه این فساد بهطور مستقیم بر وضعیت اقتصادی پارس جنوبی و مناطق نفتخیز اهواز اثرگذار است، اما تبعات آن بیشتر بر مردم اهواز و مناطق مجاور آن احساس میشود. این مردم هستند که بهطور مستقیم هزینه این فساد را میپردازند. از یکسو، منابع ملی به دست دلالان و نهادهای حکومتی به تاراج میرود و از سوی دیگر، رشوههای کلان و سیستمهای اقتصادی معیوب، زمینه را برای تضعیف بنیانهای اجتماعی و اقتصادی این مناطق فراهم میکنند.
این فسادها در نهایت باعث میشود تا سیاستهای ناعادلانه و استثمارگرانه حکومت تهران بر مردم اهواز و دیگر مناطق نفتخیز کشور تحمیل شود، چرا که این مردم در معرض بهرهبرداری از منابع طبیعی و انرژی کشور قرار دارند، اما از آنها بهدرستی بهرهبرداری نمیشود. علاوه بر آن، بحرانهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بهویژه در میان جوانان این مناطق گسترش مییابد و زمینهساز نارضایتی و اعتراضات اجتماعی خواهد شد.
در حالی که اقدامات قضائی در راستای کشف و رسیدگی به این پروندهها در جریان است، نهادهای قضائی و امنیتی باید توجه بیشتری به ابعاد گسترده فساد داشته باشند. اظهارات رئیس کل دادگستری استان بوشهر در مورد بازداشت یک نفر و ادامه تحقیقات در این زمینه نشان میدهد که دستگاه قضائی برای مقابله با فساد در پارس جنوبی و دیگر بخشهای اقتصادی کشور عزم جدی دارد. با این حال، برخی تحلیلگران بر این باورند که برای ریشهکن کردن فساد در این سطح، اصلاحات ساختاری و مدیریتی در حکومت تهران و فرآیندهای اقتصادی لازم است، که بدون آن تنها اقدامات مقطعی قادر به حل ریشهای این بحرانها نخواهند بود.
کشف رشوه سه میلیون یورویی در پارس جنوبی تنها یک نمونه از بحرانی است که در دل فسادهای گسترده در سیستمهای اقتصادی و سیاسی ایران نهفته است. اگرچه این فسادها پیامدهای منفی برای مردم اهواز و دیگر مناطق نفتخیز کشور به همراه دارند، اما در نهایت، به نوعی ابزار در دست حکومت تهران هستند که بهوسیله آنها منافع خاص خود را تأمین میکنند. بنابراین، برای تحقق عدالت و بهبود شرایط زندگی مردم این مناطق، اقدامات ساختاری و قویتر در مقابله با فساد و غارت منابع باید در دستور کار قرار گیرد.
سغیده بندر