اخباربین الملل

عفو بین الملل گزارشی از مستندات شکنجه‌‌ برادران افکاری منتشر کرد 

سازمان عفو بین الملل گزارشی همزمان با روز جهانی حمایت از قربانیان شکنجه منتشر کرده که در آن به جزئیات شکنجه و سایر رفتارهای غیرانسانی علیه وحید و حبیب افکاری به خصوص در روند دادرسی آنها را مستند کرده و خواستار آزادی آنها شده است. این سازمان همچنین تاکید کرده که تا زمان آزادی، آنها باید در شرایطی منطبق با استانداردهای بین المللی در زندان نگهداری شوند که شامل دسترسی به امکانات درمانی مناسب و ارتباط با خانواده هایشان میشود.  وحید و حبیب افکاری، زندانیان سیاسی محبوس در زندان عادل آباد شیراز از حدود ۹ ماه قبل در بند عبرت که از آن به عنوان بند دربسته نیز یاد می‌شود، نگهداری می شوند. بنا به گفته سعید افکاری، برادر این شهروندان، علیرغم آسیب‌های ناشی از ضرب و شتم در دوران بازداشت، این دو تاکنون از رسیدگی پزشکی محروم بوده‌اند. با وجود پیگیری ها و درخواست های مکرر برادران افکاری و خانواده آنان با کارشکنی مسئولان و علیرغم وعده دادستان از انتقال این دو زندانی به بند سیاسی جلوگیری شده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، گزارش تحقیقی پیش رو که سازمان عفو بینالملل آن را به مناسبت روز جهانی حمایت از قربانیان شکنجه منتشر کرده، جزئیاتی از شکنجه و سایر رفتارهای غیرانسانی و ترذیلی علیه وحید افکاری و حبیب افکاری را مستند کرده است. گزارش پیشرو همچنین نشان میدهد چطور مقامات دادستانی و قضایی شکایات متعددی که این زندانیان به امید رسیدن به حقوق خود در زمینه روشن شدن حقایق، برقراری عدالت و جبران خسارت از داخل زندان ثبت کرده اند را نادیده گرفته و یا رد کرده اند.

 در این گزارش آمده است که مقامات در حال ارتکاب دور تازه ای از شکنجه و سایر رفتارهای بیرحمانه، ضدانسانی و ترذیلی علیه برادران وحید افکاری و حبیب افکاری بوده اند. به نظر میرسد که این اقدامات در تالفی اعتراض آنها به ناپدیدسازی قهری برادرشان نوید افکاری بوده است؛ نوید افکاری در تاریخ ۲۲ شهریور ۱۳۹۹ به صورت مخفیانه اعدام شد. از آن زمان، وحید افکاری و حبیب افکاری یا جداگانه و یا در کنار هم در سلولهای انفرادی بدون پنجره محبوس بوده اند و از هر گونه تماس معنادار با سایر زندانیان و دسترسی به مراقبت های پزشکی مناسب، هوای تازه، تماسهای تلفنی و ملاقات های حضوری با خانوادهشان محروم شده اند.

سازمان عفو بین‌الملل درخواست قبلی‌اش برای آزادی وحید افکاری و حبیب افکاری را تکرار میکند چرا که بازداشت آنها مصداق بازداشت بی‌ضابطه است. این سازمان همچنین تاکید می‌کند که تا زمان آزادی، آنها باید در شرایطی منطبق با استانداردهای بین‌المللی رفتار و مراقبت از زندانیان نگهداری شوند که شامل دسترسی به امکانات درمانی مناسب و ارتباط با خانواده هایشان میشود. افرادی که به نحو مستدل مظنون به دست داشتن در شکنجه وحید افکاری و حبیب افکاری اند باید مورد تحقیقات کیفری قرار بگیرند و اگر شواهد کافی علیه آنها پیدا شد، باید به صورت منصفانه محاکمه شوند. 

عفو بین الملل یادآور می‌شود که بی عدالتی عظیمی که برادران افکاری قربانی آن شده اند نمایانگر اپیدمی مزمن و فراگیر شکنجه در ایران است که منجر به اعمال انواع شیوه های شکنجه علیه بازداشت شدگان و زندانیان، از جمله بازداشت شدگان مرتبط با اعتراضات آبان ۱۳۹۸، شده است. ضرب و شتم، شلاق، شوک الکتریکی، آویزان کردن، اجبار به نشستن یا ایستادن در وضعیت های دردناک، اعدام های مصنوعی، القای حس خفگی با آب، خشونت جنسی، تجویز اجباری مواد شیمیایی و منع دسترسی به مراقبتهای پزشکی از جمله شیوه های ثبت شده شکنجه در ایران بوده اند. افراد مظنون به شکنجه و سایر رفتارهای بیرحمانه، غیرانسانی و ترذیلی تقریبا هیچگاه مورد تحقیق قرار نمی گیرند، چه رسد به این که پاسخگو شده و تحت مجازات قرار بگیرند.

با توجه به سلطه ی مصونیت سیستماتیکِ در ایران برای استفادهی گسترده از شکنجه و سایر جرائم جدی بین المللی، از جمله کشتار معترضان آبان ۱۳۹۸ و جنایات علیه بشریت پیشین و ادامه دارِ مربوط به کشتارهای تابستان سال ۱۳۶۷، سازمان عفو بینالملل درخواست خود را از کشورهای عضو شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد برای ایجاد سازوکاری مستقل با هدف دادخواهی و تضمین پاسخگویی تکرار میکند.

شایان ذکر است که وحید افکاری و نوید افکاری توسط هفت مأمور لباس شخصیِ مسلح از پلیس آگاهی در خانه شان در شیراز، در ۲۶ شهریور ۱۳۹۷ دستگیر شدند. دستگیری آنها در پی شرکت شان در اعتراضاتی بود که در سراسر ایران از جمله در شیراز در دیماه ۱۳۹۶ و مرداد ۱۳۹۷ رخ داده بود. وحید افکاری و وکالی او اعلان داشته اند که مشارکت او و برادرانش در اعتراضات، ماهیتی صلح آمیز داشته است.

پس از دستگیری وحید افکاری به بازداشتگاهی که تحت نظر شعبه ۵ آگاهی شیراز اداره میشود منتقل و در یک سلول انفرادی با ابعاد دو متر در دو متر، بدون هیچگونه دسترسی به دنیای بیرون، تا ۱ آبان ۱۳۹۷ نگهداری شد. مقامات سرنوشت او و محل نگهداری اش را به مدت ۱۲ روز از زمان بازداشت اش از خانواده او پنهان نگاه داشتند و به این شکل مرتکب «ناپدیدسازی قهری» شدند، امری که یک جرم بین المللی محسوب میشود.

وحید افکاری چه در شکایات کتبی خود و چه در دادگاه گفت که بین ۲۶ شهریور تا ۱ آبان ۱۳۹۷ برای دادن إقرار علیه خود و برادرانش بارها مورد شکنجه و سایر رفتارهای بیرحمانه، غیرانسانی و ترذیلی قرار گرفته است. این شکنجه و آزار شامل مشت زدن، لگد زدن و ضرب و شتم با چوب و کابل با چشمان بسته میشده است. وحید افکاری گفت که با هدف گرفتن «اعترافات» اجباری، او را همچنین تحت انواع شکنجه های روانی قرار داده اند، از جمله تهدید به مرگ، استفاده مداوم از الفاظ اهانت آمیز و تحقیرآمیز، تجاوز به حریم خصوصی او با خواندن دفترچه خاطرات شخصی اش توسط بازجویان و اظهار نظرهای رکیک یا تمسخرآمیز بر اساس آن. بازجویان همچنین تهدیدهایی مبنی بر زندانی کردن، کشتن یا آسیب رساندن به اعضای خانواده وی و آزار جنسی مادر و خواهرش، مطرح کرده  اند. مقامات به بعضی از این تهدیدها جامۀ عمل پوشاندند و پدر و شوهرخواهر او را در ۷ مهر ۱۳۹۷ دستگیر کردند. پدر وحید افکاری چند ساعت پس از بازداشت با قرار وثیقه آزاد شد، در حالی که شوهر خواهرش به مدت دو روز در بازداشت باقی ماند تا این که او هم با قرار وثیقه آزاد شد.

وحید افکاری طی هفته های بعد از دستگیری اش، در اعتراض به مورد شکنجه قرارگرفتن دائمی برای «اعتراف» به این که او و برادرش نوید افکاری در فعالیت هایی دست داشته اند که او مرتباً انکار کرده، دوبار دست به اعتصاب غذا زد. بر اساس شکایتی که وی در تاریخ ۸ خرداد ۱۳۹۸ به دادستان انتظامی قضایی فرستاده، او اندکی پس از دستگیری به مدت یک هفته دست به اعتصاب غذا زده بوده است. او اعتصاب دوم خود را اندکی بعد در حدود ۱۴ مهر ۱۳۹۷ آغاز کرد.

طبق دو یادداشت رسمی موجود در پرونده، به تاریخ ۱۴ مهر ۱۳۹۷ و ۲۸ مهر ۱۳۹۷، نگهبانان زندان به مقامات ارشد زندان و بازرسان پرونده او گزارش دادند که وحید افکاری گفته که با اعتصاب غذا تلاش دارد تا دست به «خودکشی تدریجی» بزند و به این وسیله «بیگناهی»اش را مورد تأکید قرار داده و صدای خود را به گوش مقامات قضایی برساند.

در حدود ۲۹ مهر ۱۳۹۷ و در حالی که هنوز در اعتصاب غذا به سرمیبرد، وحید افکاری به زندان عادل آباد شیراز منتقل شد و در بدو ورود دوباره در سلول انفرادی قرار گرفت. سلول وی در بخشی واقع شده بوده که معروف به بند «عبرت» است، بندی که تحت نظارت نهادهای امنیتی و اطلاعاتی قرار دارد و به دلیل شرایط بیرحمانه و غیرانسانی اش شهرت دارد. به گفته زندانیان سابق، زندانیانی که در این بند نگهداری میشوند از دنیای خارج جدا شده و از ملاقات حضوری با خانواده، تماس تلفنی، هوای تازه و نور طبیعی محروم هستند. در بهترین حالت، آنها اجازه پیدا میکنند که به صورت نامنظم با اعضای خانواده شان ملاقاتهای از پشت شیشه داشته باشند. شکایات رایج دیگر شامل عدم وجود تهویه مناسب و امکانات گرمایشی و سرمایشی، دیوارها و کف های کثیف، عدم دسترسی منظم به حمام، سطح بالا و ناسالم رطوبت و کپک زدگی است. گزارشات متعددی از این بند مبنی بر رواج خشونت جسمی توسط زندانبانان علیه زندانیان و همچنین گشنگی و تشنگی دادن زندانیان وجود دارد.

در ۴ آبان ۱۳۹۷، وحید افکاری در حالی که هنوز در اعتصاب غذا بود با تکه شیشه ی به دست آمده از شکستن یک لیوان آب که زندانبانان در سلول جاگذاشته بودند، در اقدام به خودکشی گردن خود را بُرید. وی سپس به صورت اورژانسی به بیمارستان نمازی شیراز منتقل شد و تحت عمل جراحی قرار گرفت. سوابق پزشکی بررسی شده توسط عفو بینالملل نشان میدهد که دو روز بعد، در ۶ آبان ۱۳۹۷، برخلاف توصیه های پزشکی، درمان وی متوقف و او به زندان عادل آباد بازگردانده شد.

وحید افکاری در شکایتی مورخ ۸ خرداد ۱۳۹۸ به دادستان انتظامی قضات نوشت که به دنبال قطع درمان و بازگشت به زندان عادل آباد، زخمهای جراحی وی بارها عفونی شده اند که به گفتۀ او نتیجه نمناک بودن سلول و عدم دسترسی وی به مراقبت های بعد از عمل بوده است.

وحید افکاری به مدت حدود دو هفته در بند «عبرت» محبوس بود تا این که به یکی از سلولهای انفرادی زندان عادل آباد با نام «سوئیتهای قضایی» یا «ارشاد» منتقل شد، جایی که او حدود ۸۰ روز دیگر را در سلول انفرادی و در شرایط نامناسب و بدون دسترسی به مراقبتهای پزشکی سپری کرد.

در آذر ۱۳۹۷، وحید افکاری از زندان عادل آباد به بازداشتگاه وزارت اطلاعات در شیراز موسوم به «پالک» ۱۰۰ منتقل شد و بیش از یک هفته در آنجا بدون امکان ارتباط با جهان بیرون در سلولی انفرادی نگهداری شد. طبق شکایات نوشته شده توسط وحید افکاری از داخل زندان، در این مدت وی دوباره تحت شکنجه های جسمی و روحی و سایر بدرفتاری ها قرار گرفت تا علیه خودش و برادرش نوید افکاری «اعتراف» کند. وحید افکاری در شکایت های خود توصیف میکند که این بار تحمل شکنجه، به ویژه تهدید به کشتن یا آسیب رساندن به اعضای خانواده اش، ورای تحمل بوده و او را مجبور به بیان اظهارات مجرم انگارانه علیه خود و نوید افکاری کرده است.

به گفته یک منبع آگاه، نیروهای امنیتی مکرراً از باز کردن دستبند و پابند و دادن اجازه دسترسی به توالت خودداری کردند. این امر او را مجبور میکرد که ادرار خود را نگه دارد که منجر به درد مثانه و کلیه شده و حداقل در یک مورد، مجبور شده در خودش ادرار کند.

بر اساس یک یادداشت پزشکی که توسط عفو بین الملل مشاهده شده، نیروهای امنیتی چند روز پس از بستری شدن وحید افکاری با وجود هشدارهای صریح پزشکان مبنی بر این که وی با خطر جدی کاهش سطح هوشیاری و کمبود اکسیژن که میتواند منجر به ایست قلبی و مرگ شود روبروست او را پیش از موعد به زندان برگرداندند.

مقامات بیمارستان این هشدارها را در یادداشتی مستند کرده اند و بیان داشته اند «مسئولیت عواقب و حتی مرگ بیمار به عهده نیروهای انتظامی است.» در پایین این یادداشت، جمله ای دستنویس توسط وحید افکاری نوشته و با انگشت مهر شده است که میگوید «اینجانب، وحید افکاری، فرزند حسین، در صحت سلامت عقلی کامل رضایت میدهم که از بیمارستان نمازی ترخیص شوم و کلیه عواقب آن به عهده ی خودم باشد». یک منبع آگاه به عفو بینالملل گفت که وحید افکاری مجبور شده بوده که این اظهارنامه را به اجبار امضاء کند.

به گزارش یک منبع آگاه، به مدت دوماه بعد از اقدام به خودکشی، مقامات، وحید افکاری را از ملاقات با خانوادهاش منع کردند و به خانواده ی نگران و مضطربش گفتند که فرزندشان باید برای اقدام به خودکشی «تنبیه» شود.

در این گزارش آمده است  متعاقب دستگیری، به او چشمبند زده شد و به مکان نامعلومی که بعدتر دریافت بازداشتگاه وزارت اطلاعات در شیراز موسوم به «پالک»۱۰۰ بوده منتقل گردید. او به مدت ۳۵ روز بدون هیچگونه تماسی با جهان بیرون در حبس انفرادی قرار داده شد و مقامات سرنوشت و محل نگهداری او را مخفی نگه داشتند و بدین صورت وی را تحت «ناپدیدسازی قهری» قرار دادند که مطابق قوانین بین المللی یک جرم محسوب میشو. در یک اظهارنامه کتبی که در حضور سَربازپرس شعبه ۱۰ بازپرسی دادسرای ویژه امور جنایی و جرایم امنیتی شهرستان شیراز در ۷ مرداد ماه ۱۳۹۸ تهیه شده، حبیب افکاری نوشته است که به محض ورود به بازداشتگاه مورد ضربات مشت و لگد، ضرب و شتم و فحاشی قرار گرفته است و هنگامی که از عوامل وزارت اطلاعات پرسیده است که او را کجا آورده اند آنها گفته اند: «اینجا جایی است که بیضه هاتو میکِشیم، جاییه که خروس توش تخم میزاره.» در همین اظهارنامه، حبیب افکاری گزارش داده است که سلول انفرادی اش بوی تعفن میداد زیرا فاضلاب دستشویی که داخل اتاق بوده بالا میزده است. او افزوده است که یک لامپ ۲۴ ساعته در اتاق روشن بود به شکلی که «روح و روانت را به بازی میگیرد»

در اظهارنامه ارائه شده به بازپرس شعبه ۱۰ بازپرسی دادسرای ویژه امور جنایی و جرایم امنیتی شهرستان شیراز در ۷ مرداد ۱۳۹۸ و همچنین شکایتنامه پیشینی که در اردیبهشت ۱۳۹۸ به دادستان شیراز تسلیم شده بود، حبیب افکاری نوشته است که در فاصله بین ۲۲ آذر تا ۲۷ دی ۱۳۹۷، بازجویان وزارت اطلاعات او را مکرراً تحت شکنجه و سایر رفتارهای بیرحمانه، غیرانسانی و ترذیلی قرار دادند تا مجبورش کنند یک سری اظهارات مجرمانگارانه علیه خود و برادرانش، نوید و وحید افکاری بنویسد. او اشاره کرده است که در ابتدا مقاومت کرده است، اما به مرور زمان بر شدت شکنجه اضافه میشد تا این که به مرحله ای رسید که دیگر نمیتوانست بیش از این شکنجه را تحمل کند و حس میکرد که در حال مرگ است. بر اساس شکایت مکتوب حبیب افکاری از داخل زندان و نیز منبع آگاهی که عفو بین الملل با او مصاحبه کرده، در اثر شکنجه ها، کتف چپ حبیب افکاری در رفت که به پارگی تاندونها انجامیده و مچ دست چپ و یکی از انگشتان پای راست او نیز دچار شکستگی شد.

در هر دوی این شکایات، حبیب افکاری نوشته است که مأموران اطلاعات او را در حالی که چشم بند به چشم داشت برای چند روز پشت سر هم به صندلی ای که به دیوار ثابت شده بود زنجیر و روی سر و صورت او پلاستیک میکشیدند به نحوی که جلوی نفسکشیدنش را میگرفت و او را دچار حس خفگی میکرد. او نوشته است که یکی از مأموران حاضر به او میگفت: «هر وقت تصمیم گرفتی بنویسی بگو تا پلاستیک را بردارم»

این روایت توسط شکایت جداگانه ای تأیید میشود که توسط نوید افکاری، برادر حبیب، خطاب به رئیس دادگاه کیفری دو شیراز در تاریخ ۳۰ دی ۱۳۹۸ نوشته شده است. در این شکایت نوید افکاری نوشته است که در دیماه ۱۳۹۷، هنگامی که در پلاک ۱۰۰ نگهداری میشد، او را به اتاقی بردند و برادرش حبیب را به او نشان دادند که دستها و پاهایش به یک صندلی و دیوار قفل شده بود و پلاستیک روی سر و صورتش کشیده بودند. نوید افکاری نوشت: «به محض دیدن این صحنه، شروع به داد و فریاد و لاتماس کردم. قصد داشتم با کوبیدن سر خودم به دیوار، خودشکی کنم».

در همان شکایتنامه، نوید افکاری مینویسدکه در اوایل دی ۱۳۹۷ هم مأموران اطلاعات او را به یک اتاق بردند و چشمبندش را برداشتند و او حبیب افکاری را دید که با دست و پای بسته روی یک صندلی نشسته و به شدت با مشتولگد وی را ضرب و شتم میکردند و همینطور مورد فحاشی های «ناموسی» قرار میدادند.

در شکایات کتبی ارسال شده به بازپرس شعبه ۱۰ بازپرسی دادسرای ویژه امور جنایی و جرایم امنیتی شهرستان شیراز و دادستان شیراز، حبیب افکاری همچنین نوشته است که یک شب، مأمورین اطلاعات دستانش را از پشت بستند، او را به روی زمین انداختند و دستانش را چنان به شدت بالا کشیدند که کتف چپش از جا درآمد. حبیب افکاری اظهار داشته که پس از این واقعه، او شنید که یکی از شکنجه گرانش گفت: «سید، فکرکنم کتفش شکست» و شکنجه گر دیگر پاسخ داد: «مهم نیست. اگر بخواهد به لجبازی ادامه بده، بیضه هایش را هم میترکانم.» حبیب افکاری نوشته که او از شدت درد حدود ۱۵ دقیقه فریاد میکشیده تا این که یک نفر سر رسیده، دستهایش را باز کرده و «بیرحمانه » دستش را «چرخانده» تا کتفش را جا بیاندازد و درد حاصل از این کار چنان شدید بود که او حس کرده که فشار خونش پایین افتاده و تقریباً از هوش رفته بود. او افزوده است که بلافاصله پس از آن، یکی از مأمورین او را روی یک صندلی نشاند و در حالی که با فریاد به او دشنام های رکیک میداد به او گفت: «هیچ راهی نداری جز این که هر چه میگویم بنویسی..» حبیب افکاری نوشته است «از آن به بعد دیگر مغزم یاری نمیکرد و توان فکر کردن نداشتم. تقریباً هر آنچه دیکته میکردند بالاجبار مینوشتم».

اضافه بر شکنجه های پیشتر توصیف شده، حبیب افکاری همچنین با عدم دسترسی عامدانه به خدمات پزشکی نیز مورد شکنجه واقع شده است. او گزارش داده که در دوره بازداشت، از دندان دردهای شدید رنج میبرد، اما مسؤولان از دادن مُسکن به او امتناع کردند و در نتیجه این امر، او از شدت درد فریاد میکشید.

سرش را به دیوار میکوبید. او اشاره کرده که در پاسخ به تقاضاهای متعدد او برای دیدن پزشک، مأموران در حالی که او را مورد تمسخر و ناسزا قرار میدادند به او میگفتند: «هر وقت سقط شدی، میبریمت دکتر، ولی نه الان».

براساس در دو اظهارنامه مجزا که در روزهای ۵ و ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۸ حبیب افکاری نوشته که او همچنین در اثر شکنجه دچار سردرد و حملات تشنجی شده بود و از دسترسی به خدمات پزشکی محروم شده بود. کوبیدن با ضربات مشت به سینه و نزدیک قلب اش از جمله دیگر شکنجه هایی است که او در این اسناد به آنها اشاره کرده است.

در شکایت مورخ ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۸، حبیب افکاری همچنین گزارش داده است که مأمورین وزارت اطلاعات مکرراً به او گفته اند که «اینجا اطلاعات است و هیچگونه نظارتی نیست به گونه ای که مراجع قضایی هم زیر نظر ماست» و «از ما هر کاری بر می آید».

حبیب افکاری در تمامی شکایتنامه های خود ذکر کرده که تحت انواع مختلف شکنجه های روانی نیز قرار گرفته است. بازجوها بارها او را در سلول هایی نگه داشته اند که در آنها صدای فریاد برادرش نوید افکاری از درد به گوش او میرسیده و به او میگفتند: «اگر نوید زیر این شکنجه ها بمیرد، مقصرش تویی» و این طور القا میکردند که اگر او علیه خود و برادرهایش مطالبی که بازجویان میخواستند را بنویسد آنان شکنجه نوید افکاری را متوقف خواهند کرد. بازجویان همچنین تهدید میکردند که اگر او «اعتراف» نکند، آنان برادران، مادر، همسر و یا خواهر باردارش را خواهند کشت و یا به آنها آسیب خواهند رساند. حبیب افکاری نوشته که این تهدیدات موجب آشفتگی روانی شدید او شده و «جنون» به سراغش آمده بود.

حبیب افکاری در ۲۷ دی ۱۳۹۷ از پلاک ۱۰۰ به زندان عادل آباد انتقال یافت و در یکی از بندهای عمومی زندان قرار داده شد که محل نگهداری زندانیان عقیدتی و سایر کسانی است که به دلایل سیاسی زندانی شده اند.

وحید افکاری از بابت سه پرونده جداگانه تحت محاکمه های به شدت ناعادلانه قرار گرفته است و با ۶ عنوان اتهامی مختلف، در مجموع به ۳۳ سال و نه ماه حبس، دو سال «اقامت اجباری» در اردبیل و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شده است.

سازمان عفو بینلاملل درخواست خود از اعضای شورای حقوق بشر مبنی بر اقدامات مشخصی را برای برخورد با بحران مصونیت ساختاری اتخاذ کنند از جمله با تأسیس یک سازوکار بیطرف و مستقل تا شواهد و اسناد مرتبط با جدیترین جرایم بین المللی ارتکاب یافته در ایران را به نحوی که در دادرسی های کیفری قابل استناد باشد، گردآوری، نگهداری، تحلیل و تقویت نماید و بدین ترتیب زمینه دادرسی های کیفری مستقل و عادلانه را در آینده فراهم سازد.

موضوعات ذات صلة

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *

دکمه بازگشت به بالا