اخباراخبار اهواز

صدای خاموش در گتوند؛ وقتی کارگر از تأمین نان شب درمانده است

در سکوت رسانه‌ای و بی‌توجهی نهادهای مسئول، کارگران شرکت لاستیک اهواز در گتوند این روزها با یکی از تلخ‌ترین واقعیت‌های زندگی کارگری دست‌وپنجه نرم می‌کنند: کار بدون مزد، وعده‌های پوچ، و شرمندگی در برابر خانواده.

روز سوم اردیبهشت، گروهی از کارگران این شرکت مقابل درب کارخانه تجمع کردند؛ صدایی که قرار بود فریاد عدالت‌خواهی باشد، اما در هیاهوی شعارهای رسمی درباره «جهش تولید» و «حمایت از کارگر» گم شد.

ماه‌ها بی‌حقوق، سالی بدون بیمه

طبق گفته‌های کارگران، از بهمن‌ماه ۱۴۰۳ تاکنون هیچ حقوقی به آن‌ها پرداخت نشده و حتی بیمه ماه‌های آبان و دی ۱۴۰۲ و اسفند ۱۴۰۳ نیز برایشان واریز نشده است. این یعنی خانواده‌هایی که نه تنها در بحران اقتصادی عمومی، بلکه در شرایط بی‌پناهیِ مضاعف، زیر بار فشار هزینه‌های زندگی، اجاره‌خانه، درمان، خوراک و آموزش فرزندان‌شان در حال فروپاشی هستند.

یکی از کارگران با اندوه می‌گوید:

«ما حتی عید را با جیب خالی و سفره‌ای خالی‌تر گذراندیم… وعده دادند، اما مثل همیشه هیچ نشد.»

تکرار زخم کهنه: مدیریت ناتوان، نهادهای نظاره‌گر

مدیریت شرکت لاستیک خوزستان همچون بسیاری دیگر از واحدهای صنعتی کوچک و بزرگ، در برابر تعهدات خود پاسخ‌گو نیست. وعده‌ها درباره پرداخت حقوق یا راه‌اندازی مجدد خطوط تولید، پشت درهای بسته می‌ماند. در این میان، نهادهایی چون اداره کار، تأمین اجتماعی، یا سازمان منطقه‌ای صنعت و معدن نیز نقشی نظاره‌گر و بی‌اثر دارند؛ گویی سرنوشت صدها خانواده کارگری، هیچ اهمیتی برایشان ندارد.

این معضل محدود به یک واحد تولیدی یا یک منطقه نیست. گتوند، امروز نماینده‌ی بسیاری از نقاط جغرافیای اهواز است که در آن کارگران در خط مقدم تولید، با کوچک‌ترین بحران، نخستین قربانیان می‌شوند. تأخیر در پرداخت حقوق و بیمه، نه‌تنها نقض آشکار حقوق کار است، بلکه تهدیدی جدی برای امنیت اجتماعی، سلامت روانی و اعتماد عمومی در این مناطق محسوب می‌شود.

عدم تأمین مواد اولیه، توقف خطوط تولید، و بحران نقدینگی، از جمله بهانه‌هایی‌ست که مدیران برای نپرداختن حقوق مطرح می‌کنند. اما سؤال اصلی اینجاست:
چه کسی پاسخ‌گوی این چرخه معیوب است؟
آیا کارگری که با دست‌های پینه‌بسته چرخ تولید را می‌چرخاند، باید تاوان مدیریت ناکارآمد، فساد اقتصادی و نبود نظارت را بپردازد؟

در آستانه روز جهانی کارگر، این پرسش به‌درستی مطرح است:
آیا صدای کارگر شنیده می‌شود؟
اگر نه، چه فایده دارد از تولید ملی بگوییم، وقتی ستون آن، کارگر، در آستانه سقوط است؟

و اگر آری، پس چرا هنوز هیچ نهادی پاسخ‌گوی وضعیت ده‌ها کارگر بی‌حقوق در گتوند نیست؟

موضوعات ذات صلة

دکمه بازگشت به بالا