شعله سعدی: فقط یک قیام ملی در ایران میتواند از خطر جنگ جلوگیری کند
قاسم شعلهسعدی حقوقدان و نمایندۀ پیشین مجلس شورای اسلامی ایران گفته است که جهان و منطقه هرگز خطر و تهدید دائمی حکومت ایران را به رسمیت نخواهند شناخت. در ایران با دو مشکل روبرو هستیم : اولی وجود یک دولت ابله است که اغلب مسئولانش را سرداران فاسد سپاهی تشکیل می دهند و دومی تصور وارونه خامنهای از قدرت و کارآیی نیروهای نظامی در سرکوب مردم معترض ایران است. در چنین وضعیتی درگیری حکومت ایران در هر گونه جنگی در منطقه شکست قطعی آن را در پی خواهد داشت. تنها راه خروج از این بن بست و پیشگیری از وقوع جنگ، قیام مردم ایران برای گذار به یک دموکراسی سکولار است.
همزمان با امضای توافق دفاعی میان اسرائیل و بحرین، رئیس ستاد فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا ژنرال مک کنزی ایران را تهدید اصلی علیه ثبات منطقه و اولویت مطلق آمریکا را مقابله با این تهدید خواند و دولت فرانسه پشتیبانی نظامی خود را از امارات در مقابل تهدیدهای جاری موشکی و پهپادی علیه این کشور اعلام کرد.
آیا کانون تازه ای از تنش و بحران و جنگ در خلیج فارس در حال شکلگیری است؟ نقش حکومت ایران در این بین چیست و چه پیامدهایی در انتظار آن است؟
قاسم شعله سعدی در پاسخ به این سئوال و سئوالهای دیگر از جمله گفته است :”حکومت اسلامی از آغاز تأسیس خود یکی از ارکان مهم تروریسم اسلامی بوده و سیاستهایی را هم که تاکنون به اجرا گذاشته نتایجی خلاف انتظار آن به بار آورده اند. با اجرای این سیاستها، جمهوری اسلامی ایران کشورهای عرب منطقه و اسرائیل را به طور همزمان تهدید کرده یعنی همزمان خود را به دشمن مشترک آنان بدل ساخته و با این کار عامل وحدت آنها علیه ایران شده است. این اتحاد میان اعراب و اسرائیل به شکرانۀ سیاست حکومت اسلامی ایران به وجود آمده و اگر سیاستهای غلط جمهوری اسلامی نبود اعراب و اسرائیل حداقل به این زودی به یکدیگر نزدیک نمی شدند.
جمهوری اسلامی ایران دائماً اصرار دارد بگوید که توان به آتش کشیدن منطقه را دارد و این تهدید، جهان و منطقه را در برابر یک معضل، یک انتخاب تاریخی قرار داده است، به این معنا که یا باید این تهدید خطرناک را مهار کنند یا آن را به رسمیت بشناسند. واضح است که جهان و منطقه هرگز گزینۀ دوم یعنی به رسمیت شناختن خطر و تهدید دائمی ایران را انتخاب نخواهند کرد. جهان نمی پذیرد که جمهوری اسلامی که موجودیت برخی کشورهای منطقه از جمله اسرائیل را به رسمیت نمی شناسد بتواند توانایی اعمال چنین تهدید و قدرتی را نیز به دست آورد، بگذریم از این که کل این قدرت ادعایی جمهوری اسلامی پوشالی است.
اما، کلیه مؤلفه هایی که این تهدید و ظرفیت تخریب بر آن استوار بوده یعنی صدور انقلاب اسلامی، نابودی اسرائیل و… نه تنها دیگر امروز جوابگو نیستند، بلکه نتیجۀ کاملاً معکوس به بار آورده اند که اولین آن اتحاد اسرائیل و اعراب و اکنون همکاری های صریح امنیتی و دفاعی آنها در مقابل ایران است.
با این حال، تداوم این تهدید و سیاستهای تخریبی جمهوری اسلامی در منطقه نتیجۀ انفعال غرب در صیانت از اصول ناظر بر نظم بینالمللی نیز بوده است. اما، این انفعال میتواند رژیم ایران را دچار اشتباه محاسبه نیز بکند و در ادامه وضعیتی را رقم بزند که مهارش از دست همه خارج خواهد شد. خروج از این بن بست خطرناک به گمان من فقط از طریق یک قیام ملی مردم ایران برای ساقط کردن حکومت اسلامی و گذار به یک دموکراسی سکولار امکانپذیر است تا به این ترتیب هم خود ملت ایران نجات پیدا کند هم ملتهای منطقه.
افزون بر این، نمی توان کانون جدید تنش در خلیج فارس را بی ارتباط با بحران جاری حول مسئلۀ اوکراین میان غرب و روسیه در نظر گرفت. حتی اگر روس ها در آغاز چنین نقشهای را در سر نداشتند اما آنان میدانند که می توانند از تشدید تنش های جاری در منطقه به سود خود در بحران اوکراین بهره برداری کنند. زیرا، روسها می دانند که درگیر شدن غربیها در دو بحران همزمان در دو منطقه از جهان برای آنها مشکلآفرین است با توجه به این که می دانیم که روس ها بر رژیم ایران نیز تسلط دارند.
در واقع، مشکل در ایران وجود یک دولت ابله است که اغلب مسئولانش را نیز سرداران فاسد سپاهی تشکیل میدهند. از دو سال پیش هم که خامنهای فهمید تنها به وسیلۀ سرکوب می تواند نظام اش را حفظ کند اولاً او یک مجلس مفلوک و کاملاً سرسپرده تشکیل داد و ثانیا فردی را به عنوان رئیس جمهوری به کشور تحمیل کرد که وهن ملت فرهنگ پرور ایران است و مایه مضحکه عام و خاص. اما، مشکلی که خامنه ای با آن روبرو است این است که نیروی نظامی مد نظر وی با تصورات او فرسنگ ها فاصله دارد : هر آن ممکن است در درون نیروهای نظامی کشور انفجار روی دهد و بخشی از نظامیان را در کنار مردم معترض قرار بدهد.
بنابراین، اگر مقامات ایران در پی ایجاد جنگ در منطقه هستند، باید پیش از هر چیز بدانند که جنگ نیازمند پول است و نه یک کشور ورشکسته و درگیر با بحرانهای عمیق سیاسی-اقتصادی. در وضعیت حاضر اگر جنگی روی دهد شکست ایران در آن قطعی است.”