
سناریوی حکومت تهران در ارومیه؛ تلاش برای دامن زدن به تنشهای قومی
در روزهای گذشته، همزمان با نوروز ۱۴۰۴، جمعی از کردهای ارومیه تجمعی اعتراضی برگزار کردند که در آن شعارهایی علیه حکومت تهران، خامنهای و سیاستهای سرکوبگرانه این رژیم سر داده شد. اما دو روز بعد، گروهی سازمانیافته از میان ترکهای این شهر با چماقهایی یکسان به خیابان آمدند و با تأکید بر هویت شیعه و مسلمان بودن خود، علیه کردهای ارومیه شعار دادند.
رد پای حکومت در سازماندهی تجمعات ساختگی
شکلگیری ناگهانی گروه دوم و تجهیزات یکدست آنان، نشاندهنده یک سازماندهی گسترده توسط نهادهای حکومتی است. شواهد حاکی از آن است که استانداری، سپاه پاسداران، نادر قاضیپور و نماینده خامنهای در آذربایجان غربی در این تحرکات نقش داشتهاند. هدف اصلی حکومت تهران از این اقدامات، دامن زدن به شکافهای قومی در مناطق چندقومیتی برای منحرف کردن افکار عمومی از سرکوبهای خود و ایجاد فضای رعب و وحشت میان اقوام است.
نقش حکومت در این ماجرا زمانی آشکارتر میشود که تصاویر غلامرضا حسنی، روحانی سابق و امام جمعه ارومیه، بهعنوان رهبر ترکهای ضد کرد در فضای مجازی دستبهدست شد. حسنی که یکی از مهرههای امنیتی و سرکوبگر حکومت بود، سالها در سرکوب کردها، ترکها و لرها نقش داشت و در وقایع نقده، به اعتراف خودش، صدها مخالف حکومت را با سلاح شخصیاش به قتل رساند.
حسنی نهتنها از سرکوب و کشتار مخالفان حکومت ابایی نداشت، بلکه علیه خانواده خود نیز دست به خشونت زد. او محل اختفای پسرش رشید را که به مبارزه علیه جمهوری اسلامی پیوسته بود، به نیروهای امنیتی لو داد و شخصاً دستور تیراندازی به او را صادر کرد. پس از بازداشت، رشید بلافاصله در تبریز اعدام شد. حسنی بعدها تأکید کرد که نهتنها از مرگ فرزندش ناراحت نشده، بلکه اگر فرزند دیگری داشت که علیه حکومت فعالیت میکرد، همان کار را با او انجام میداد. دختر او، حمیده حسنی، نیز پس از این واقعه دچار بیماری عصبی شد و در سالگرد برادرش دست به خودسوزی زد.
غلامرضا حسنی که تا سال ۱۳۹۲ نماینده خامنهای در آذربایجان غربی بود، در طول دههها بهعنوان یکی از چهرههای امنیتی حکومت در منطقه عمل کرد. حکومت تهران، حالا پس از مرگ او، همچنان از نام و تصویرش برای تحریک تنشهای قومی و ایجاد شکاف میان اقوام بهره میبرد.
حکومت تهران سالهاست که از سیاستهای ایجاد تفرقه برای کنترل مناطق چندقومیتی استفاده میکند. تحریک درگیریهای قومی، سرکوب اعتراضات و سوءاستفاده از نمادهای سرکوب، بخشی از استراتژی این حکومت برای بقای خود در برابر اعتراضات گسترده مردمی است. استفاده از چهرههایی مانند حسنی در این سناریو نشاندهنده برنامهریزی گسترده حکومت برای تفرقهافکنی و سرکوب بیشتر است.