سقوط دیکتاتورها؛ پیامی برای حکومت تهران؟
تاریخ نشان داده که دیکتاتورها معمولاً در لحظاتی که ظاهراً اوضاع را تحت کنترل دارند، بهسرعت و ناگهانی سقوط میکنند. نمونههایی از این سرنوشت را میتوان در زندگی معمر قذافی، نیکولای چائوشسکو مشاهده کرد.
قذافی صبح سخنرانی کرد و عصر همان روز سقوط کرد. حسنی مبارک روزی در حال نظاره رژه ارتش خود بود و روز بعد حکومتش پایان یافت.
چائوشسکو نیز در میانه سخنرانی درباره اقتدار نظامیاش سرنگون شد. این رهبران، تا لحظات آخر تلاش کردند وانمود کنند که همه چیز تحت کنترل است، اما حقیقت چیزی دیگر بود.
حکومت تهران نیز با دستگاههای تبلیغاتی گسترده خود همواره سعی کرده از موضع قدرت و پیروزی سخن بگوید. با وجود آنکه در ماههای اخیر بسیاری از فرماندهان ارشد سپاه قدس و رهبران گروههای نظامی وابسته به حکومت تهران کشته شدهاند و گروههای نظامی تحت حمایت آن در نبردهای مختلف تلفات سنگینی دادهاند، رسانههای حکومت تهران همچنان تلاش میکنند پیامی از برتری و پیروزی القا کنند.
رهبر حکومت تهران و دیگر مقامات آن، بهگونهای سخن میگویند که گویی ایران برنده قطعی جنگها بوده و به اسرائیل آسیبهای جبرانناپذیری وارد کرده است.
علاوه بر این، اخیراً حسن نصرالله، رهبر حزبالله لبنان و یحیی سنوار، از رهبران حماس نیز سقوط کردهاند، که این امر فشار بیشتری را بر نیروهای نیابتی حکومت تهران وارد کرده است.
با این حال، تاریخ نشان داده که دیکتاتورها هرچند تا لحظه آخر تلاش کنند اوضاع را آرام و تحت کنترل جلوه دهند، اما سقوط آنها ناگهانی و غیرمنتظره خواهد بود. بسیاری بر این باورند که حکومت تهران نیز در همان مسیر است و باید انتظار روزی را داشت که بدون هشدار قبلی، این نظام فرو بپاشد.