
سرکوب آزادی رسانهای در آبادان؛ روزنامهنگاران افشاگر در محاکمه ناعادلانه
برگزاری دادگاه انقلاب برای سه روزنامهنگار آبادانی، ماندانا صادقی، رضا محمدی و آرش قلعهگلاب، بار دیگر نشان داد که حکومت تهران هیچگونه صدای مستقلی را برنمیتابد و افشاگری درباره فساد، ناکارآمدی و فجایع انسانی را با سرکوب پاسخ میدهد.
محاکمه روزنامهنگاران بهجای مفسدان
این روزنامهنگاران به اتهاماتی از جمله «فعالیت تبلیغی علیه نظام» و «ارتباط با دول متخاصم» محاکمه میشوند، در حالی که تنها جرم آنها گزارشدهی درباره مشکلات مردم خوزستان، از جمله فاجعه متروپل، فساد گسترده، رانتخواری مسئولان، و اعتراضات اجتماعی بوده است.
فرزانه زیلایی، وکیل این روزنامهنگاران، اتهامات را رد کرده و تأکید دارد که این خبرنگاران تنها به وظیفه حرفهای خود عمل کردهاند. او هشدار داده است که چنین فشارهایی علیه رسانهها، فضای اطلاعرسانی را تضعیف کرده و روزنامهنگاری مستقل را به خطر میاندازد.
از سوگواری متروپل تا زندان
بازداشت این روزنامهنگاران از مهر ۱۴۰۱ آغاز شد، زمانی که ماندانا صادقی و رضا محمدی به دلیل انتشار گزارشهای انتقادی چهار ماه زندانی شدند. آرش قلعهگلاب نیز در خرداد همان سال، تنها به جرم حضور در مراسم سوگواری قربانیان ریزش متروپل، بازداشت شد.
افشای حقیقت؛ جرم غیرقابلبخشش در حکومت تهران
اتهاماتی که متوجه این سه روزنامهنگار شده، آشکارا تلاشی برای خاموش کردن صداهای مستقل و جلوگیری از انتشار حقایق درباره فجایع و فساد حکومتی است. بازخواست روزنامهنگاران بهخاطر گزارشهایی درباره «زبالهگردها» یا شعارهای مردمی نظیر «عبدالباقی نمرده»، نشانهای از وحشت حکومت از آگاهیبخشی رسانهای است.
این دادگاه نهتنها محاکمه چند روزنامهنگار، بلکه محاکمه آزادی بیان و شفافیت رسانهای در اهواز است. سرکوب فعالان رسانهای در این منطقه، سیاستی آشنا از سوی حکومت تهران برای مهار صدای اعتراض مردم بومی اهواز است.
در حالی که افشاگران به جرم اطلاعرسانی در دادگاه محاکمه میشوند، عاملان فساد و فاجعه متروپل همچنان از مجازات در امان ماندهاند. این روند، پرسشی اساسی را مطرح میکند: آیا عدالت در اهواز معنایی دارد یا تنها ابزاری برای سرکوب حقیقت است؟