حضور زینبیون و فاطمیون در اعتراضات جاری در جغرافیای ایران
با رنگباختن قیام مردمی در سوریه، بهنظر میرسد که لشکرهای مزدور حکومت تهران از پاکستان و افغانستان –یعنی لشکر زینبیون و لشکر فاطمیون– بیسروصدا به کشورهای خود بازگشتهاند. هزاران نفر از این نیروها ممکن است بهدلیل معلولیتهای جسمی و زخمهای روحی و روانی دیگر قابلیت لازم برای جنگیدن را نداشته باشند، اما بسیاری از آنها هنوز از توانایی این کار را دارند.
از افرادی هم که در میدان نبرد در اثر زخمهای روحی و روانی آسیب دیدهاند استفاده میشود تا دیگران را ترغیب کنند به مقام پرافتخار شهادت نائل آیند. چندین نفر از این افراد در بازداشت مقامهای پاکستان بهسر میبرند و تحت بازجویی و تحقیق قرار دارند. این نیروهای شبهنظامی، حتی اگر اسلحهای در دست نداشته باشند، همچون بیمهنامهای برای حفظ منافع ایران بهشمار میروند. اینجا پرسشی مطرح میشود: این سرمایههای ایران در کشور همسایهای که سلاح هستهای دارد، اگر شرایط برای حاکمان روحانی در ایران از بد هم بدتر شود، چگونه واکنش نشان خواهند داد؟
همانگونه که در سایر جنبشهای مردمی عمومی مشاهده میشود، سازمانهای امنیتی حکومت تهران خود را در تنگنایی شدید خواهند یافت؛ ماموران و نیروهای آنان ممکن است از دستورهای صادرشده مبنیبر برخورد خشونتآمیز با معترضان پیروی نکنند، یا اینکه شروع به ترک خدمت کنند. چنین موقعیتی موجب شکلگیری بیاعتمادی شدید در ساختارهای فرماندهی نیروهای نظامی میشود؛ روحیه این نیروها تحلیل میرود و به فرسایش اعتبار و کارایی این نهادها میانجامد.
این موقعیت امنیتی بهدلیل ماهیت غیرمسلح اعتراضات به یک جنگ داخلی تبدیل نشده است، اما نافرمانی مدنی و ناآرامیهای شدیدی در جریان است. سپاه تروریستی حکومت تهران استفاده از نیروی نظامی در سرتاسر کشور را عملی نخواهد یافت، زیرا نمیخواهد موجب خشمگینتر شدن عموم مردم سرخورده شود.
فراخوانی مجدد نیروهای مزدور از پاکستان و افغانستان برای حفظ نظم و قانون ممکن است گزینهای سودمند به نظر رسد. آیا سربازان پیاده زینبیون و فاطمیون در برابر دستور گشودن آتش بر معترضان جغرافیای ایرانی مقاومت نخواهند کرد؟ پاسخ تکاندهنده به این سوال این است که خیر.
این افراد بهگونهای شستوشوی مغزی شدهاند که حاضرند برای حفظ انقلاب اسلامی و حکومت، جان خود را فدا کنند. از نظر نیروهای شبهنظامی خارجی، ایرانیان شورشی، سزاوار همدردی نیستند؛ آنها عاملان «امپریالیستها» یا دستکم در خدمت اهداف آناناند. این متعصبان شیعی -که بیکار هم ماندهاند- در کشیدن ماشه درنگ نخواهند کرد.
استفاده از لشکر زینبیون و لشکر فاطمیون در اعاده نظم و قانون در داخل کشور، گزینه مناسبتری است زیرا هر دو لشکر تحت فرمان مستقیم افسران سپاه تروریستی پاسداران بودهاند. این درحالیاست که گروههای شبهنظامی عراقی، همچنین نیروهای حزبالله و انصارالله، زیر نظر فرماندهان خود فعالیت میکنند.
البته بهرغم وجود انگیزه و وفاداری در این نیروها، در بهکارگیری آنها مشکلات جدی نیز وجود خواهد داشت؛ نداشتن مهارت در زبان فارسی، مانعی جدی بر سر راه ارتباطات و توانایی این نیروها -بهویژه برای مزدوران زینبیون- بهوجود خواهد آورد؛ جستوجو برای یافتن چریکهای مبارز در سوریه، امری است متفاوت از پیدا کردن شرکتکنندگان در اعتراضات صلحآمیز است که در میان خیابانها و خانههای خود ناپدید میشوند.
بیاطلاعی از موقعیت جغرافیایی و مشکلات خاص مناطق شهری نیز موانعی بر سر راه این بهاصطلاح «حافظان صلح» بهوجود خواهد آورد؛ علاوهبر این، هنگامیکه مزدوران خارجی بهدست معترضان دستگیر شوند، افشای استفاده از آنها، موجب برانگیختن خشم نیز خواهد شد.
موقعیت دیگر برای فراخوان مجدد نیروهای مزدور خارجی در جغرافیای ایران، زمانی است که بدترین کابوس تحقق یابد: اپوزیسیون به تلافی استفاده بیشاز حد حکومت تهران از نیروی قهرآمیز، دست به اسلحه ببرد و شلیک کند، یا اینکه همانگونه که در سوریه شاهد آن بودیم، برخی از پرسنل نیروهای امنیتی بگریزند و با سلاح خود به مخالفان بپیوندند؛ هرچند که در حال حاضر این سناریو چندان محتمل بهنظر نمیرسد، اما ایران خود را برای نبردهای خونین در شهرهای مرکزی و همچنین بلوچستان در شرق و در اهواز و کوردستان و مناطق آذرینشین در شمال شرقی آماده میکند.
در آن صورت، شرایط ایجاب خواهد کرد تا از هر نیرویی برای بازپسگیری کنترل کامل استفاده شود. در چنان شرایط دور از ذهنی، روحانیون حکومت تهران به استفاده از نیروهای شبهنظامی شیعی که شستوشوی مغزی شده و مورد اعتماد آناناند، متوسل خواهند شد.
اگر حکومت تهران بخواهد مزدوران زینبیون را دوباره فعال کند و آنان را فرابخواند، پاکستان چه واکنشی از خود نشان خواهد داد؟ مدتهاست که پاکستان از تاثیرات بیثباتی در افغانستان رنج برده و موقعیت مشابه در ایران، شرایط بسیار وخیمی را برای امنیت داخلی این کشور بهوجود خواهد آورد. حتی اگر نیروهای شبهنظامی در قالب زائران فراخوانده شوند، اسلامآباد ممکن است به احتمال زیاد، مرز خود با ایران را ببندد و در عین حال، پیامهایی جدی از طریق کانالهای دیپلماتیک ارسال کند. حاکمان طالبان در افغانستان ممکن است با شیوه ستیزهجویانهتری واکنش نشان دهند.
آنها نسبتبه تواناییها و نیروهای فرقهگرایانه حکومت تهران در کشور خود همچنان مظنوناند. کابل ممکن است به اقدامهای شدیدتری از قبیل دستگیریهای پیشگیرانه یا عملیات نظامی در نواحی مرزی و روستاهای نزدیک ایران دست بزند.
اعتراضات جاری درجغرافیای ایران ممکن یکی از این شکلها را به خود گیرد و رهبر حکومت تهران و سپاه پاسداران او از هیچ منبعی برای نگهداشتن سلطه آهنین خود بر مردم جغرافیای ایران چشمپوشی نخواهند کرد. اگرچه هنوز برای نتیجهگیری بسیار زود است، اما میتوان با اطمینان گفت که کشورهای همسایه قادرند با دور نگاهداشتن حکومت تهران و شهروندان خود از اعتراضات داخلی مستمر درجغرافیای ایران، از سرایت این نا آرامیها به کشور خود جلوگیری کنند.
نویسنده دکتر محمد السلمی منبع: ایندیپندنت فارسی