زمستان سخت اروپا یا جغرافیای ایران؟ ؛ دامنه ابربحران انرژی در حکومت تهران هر لحظه بیشتر نمایان میشود
امید شکری، محقق ارشد دانشگاه جرج میسون آمریکا در رسانهای خارجی ضمن ارزیابی علل و پیامدهای قطع گاز در واحدهای بزرگ صنعتی جغرافیای ایران تصریح کرد که دامنه ابر بحران انرژی در این کشور لحظه به لحظه بیشتر نمایان میشود.
در پی انتشار اخبار دال بر قطع گاز پتروشیمیها در جغرافیای ایران و اعلام آمادهباش برای قطع گاز در صنایع، دکتر امید شکری، محقق و استراتژیست انرژی در گفتوگویی رسانهای به تحلیل علل و پیامدهای موضوع پرداخته و از «زمستان سخت ایران» سخن گفته است.
دکترشکری خاطر نشان کرده است: «دامنه ابربحران انرژی در حکومت تهران لحظه به لحظه خود را بیشتر نشان میدهد و در حال حاضر نوک کوه یخ دیده شده و مسئولان نمیتوانند آن را کتمان کنند و مساله بزرگ به مرور زمان با تداوم تحریمها خود را نشان خواهد داد».
شکری افزوده است: « هفته آخر ماه نوامبر سال جاری مصرف گاز طبیعی در بخش خانگی و تجاری د رجغرافیای ایران از 430 میلیون مترمکعب به 475 میلیون مترمکعب رسید و با توجه به پیشبینیها درباره سرمای هوا در بیش از 20 استان این کشور تا آخر هفته این رقم به بین 500 تا 550 میلیون متر مکعب خواهد رسید.و با توجه به اینکه ظرفیت تولید افزایش خاصی پیدا نکرده، دولت تهران و وزارت نفت ایران گزینههای زیادی برای مدیریت این بحران عظیم یعنی کمبود گاز طبیعی ندارند و آسانترین راه قطع کردن گاز طبیعی واحدهای بزرگ صنعتی مثل پتروشیمیها، فولاد، سیمان و دیگر واحدهای بزرگ صنعتی است و تشویق مردم به صرفهجویی است. احتمالا بخواهند که از میزان گاز طبیعی صادراتی به عراق و ترکیه کاسته و یا فشارش را کاهش دهند. به جز این گزینه دیگری برای خکومت تهران وجود ندارد».
ـ استراتژی گاز طبیعی در جغرافایی ایران از ابتدا اشتباه بنا نهاده شده است
محقق ارشد دانشگاه جرج میسون آمریکا در تحلیل علل این مساله گفته است: «استراتژی گاز طبیعی د رجغرافیای ایران بر این مبنا بنا نهاده شده که گاز تولیدی را به مصرف داخلی رسانده و بخشی به چاههای نفت تزریق شود که از این طریق ظرفیت تولید نفت در چاهها افزایش یابد. اکثر چاههای نفت جغرافیای ایران در نیمه دوم تولید خود هستند و سالیانه بطور اتوماتیک بین 6 تا 8 درصد از ظرفیت تولید میادین موجود کم میشود. برای جبران کمبود تولید، گاز طبیعی به این میادین تزریق میشود که بتوانند تا حدی جلوی کاهش تولید را بگیرند و چون استراتژی گاز طبیعی از ابتدا اشتباه بنا نهاده شده به این خاطر جغرافیای ایران با توجه به اینکه دومین ذخیره گاز طبیعی جهان را دارد، به خاطر مصرف بالای داخلی، عدم مدیریت صحیح مصرف، تداوم تحریمها، نبود منابع مالی و تکنولوژی بسیار پیشرفته نتوانسته از این سرمایه به نحو احسن استفاده کند».
شکری در ادامه به عدم مشخص بودن جایگاه صادرات انرژی در سیاست خارجی حکومت تهران و بهره نگرفتن از صادرات انرژی برای ایجاد وابستگی متقابل و بهره نگرفتن از صادرات انرژی به عنوان ابزار قدرت در عرصه روابط بینالملل و ابزار ایجاد ثروت و رفاه برای مردم کشور اشاره کرده است که طی سالها پژوهش در حوزه امنیت انرژی به آن دست یافته است.
این استراتژیست انرژی تصریح کرده است: «مهمترین مشکلی که خکومت تهران تا امروز نتوانسته حل کند که بتواند بخشی از بحران گاز طبیعی را مدیریت کند، افت فشار در میدان پارس جنوبی است که این میدان با قطر مشترک است و قطر با استفاده از تکنولوژی بالای شرکتهای خارجی توانسته این مشکل افت فشار را حل کند و در چند ماه اخیر هم قراردادهای متعددی تقریبا به ارزش 30 میلیارد دلار با شرکتهای بزرگ اروپایی و چینی امضا کرد که هم بازار مصرف الانجی تولیدی خود را گارانتی کند و هم منابع مالی و تکنولوژی را تامین کند و مشکلی از این بابت نداشته باشد. ولیخکومت تهران هنوز پس از دو دهه نتوانسته فاز 11 پارس جنوبی را به بهرهبرداری برساند که اتفاقا مهمترین فاز پارس جنوبی است».
– زمستان سخت اروپا یا جغرافیای ایران؟
شکری در ادامه درباره اظهارات برخی مقامات حکومت تهران که در پی کاهش صادرات گاز روسیه مدعی امکان صادرات گاز به اروپا بودند و از «زمستان سخت اروپا» سخن میگفتند، اظهار کرده است: «بزرگترین اشتباه دولت ابراهیم رئیسی و مشاورانش که کمترین اطلاعی از دینامیکهای بازار جهانی ندارند، این بود که تصور میکردند با توجه به بحران انرژی، اروپا زمستان سختی پیش رو دارد و حکومت تهران میتواند از منابع نداشتهاش، منابع انرژی که در دسترس نیست به عنوان ابزار فشار استفاده کند و امتیازات زیادی را در مذاکرات هستهای از اروپا بگیرد».
وی افزود:« درست است اروپا امسال زمستان سختی دارد و سال آینده هم سخت خواهد بود ولی فعلا انبارهای خود را پر کردهاند که البته برای سه ماه کافی نیست ولی میتوانند با کاهش مصرف گاز تحویلی به واحدهای بزرگ صنعتی آن را مدیریت کنند. ولی ایران چنین شانسی ندارد».
– درآمد ارزی ایران از صادرات محصولات پتروشیمی کاهش خواهد یافت
در پایان این محقق ارشد دانشگاه آمریکا به پیامدهای قطع گاز پتروشیمیها در جغر افیای ایران اشاره کرده و گفته است: «پیشبینی شده بود که امسال ایران 17 میلیارد دلار محصولات پتروشیمی صادر میکند که از این میزان 15 میلیارد دلار به سیستم نیما تزریق میشود. ولی اگر گاز طبیعی به واحدهای پتروشیمی قطع شود که قطع شده، دستیابی به این ارقام صد درصد بسیار سخت خواهد بود و تا مشکل تولید گاز طبیعی در میادین مختلف حل نشود طبیعی است که در زمستان وزارت نفت چارهای جز قطع گاز واحدهای پتروشیمی نخواهد داشت و وقتی نتوانند صادرات انجام دهند درآمد ارزی ایران هم از صادرات محصولات پتروشیمی کاهش خواهد یافت».
شایان ذکر است 85 درصد منابع نفتی جغرافیای ایران از منطقه اهواز استخراج می شود و از سال 1925 که منطقه اهوازبه اشغال تهران ، منابع نفتی و دیگر منابع اهواز توسط حکومت تهران غارت میشود از ابتدا اشغال اهواز حکومت تهران به این باور است که در قطعا اهواز آزاد شده و از چنگال آنها خارج خواهد شد، لذا با اهواز و منابع نفتی و آبی اش همچون مانند یک زمین سوخته برخورد می کند و بیش از دو دهه است که در قبال اهواز این رفتار را با شدت بیشتری درپیش گرفتهاند.
حکومت تهران در قبال منطقه اهواز همچون یک دزد رفتار می کنند نه همچون یک صاحب زمین، زیرا آنها اطمینان دارند که اهواز مدت زیادی در اشغال آنها نخواهد ماند و به همین دلیل است منابع آن را حیف و میل می کنند.