اخباراخبار ايران

روایت یک طرفه رسانه‌های حکومتی از خودسوزی دستفروش خرم‌آبادی

هر لحظه رویدادی به وقوع می‌پیوندد ولی ما خبرنگاران همه آن‌ها را پوشش نمی‌دهیم. خبرنگاران فارغ از سیاست‌ها و راهبرد رسانه‌ای که با آن کار می‌کنند،‌ خبری را پوشش می‌دهند که برای مخاطبان جالب باشد، به کار مخاطب بیاید، او را سرگرم کند و از همه مهم‌تر، منازعه‌ای را شامل شود. زیرا منازعه و یا به عبارتی، «خبر بد» برای بیشتر مخاطبان جالب‌تر است و معمولا مردم چنین خبری را با دقت بیشتری دنبال می‌کنند. در واقع، خبر زمانی به تیتری در رسانه‌ها تبدیل می‌شود که ارزش خبری داشته باشد.

 از سوی دیگر، اخلاق حرفه‌ای حکم می‌کند که خبرنگاران در جست‌وجوی حقیقت باشند، در راستای منافع عمومی تلاش کنند و مراقب باشند گزارش آن‌ها کمترین آسیبی را متوجه کسی نسازد. 

 رعایت اخلاق حرفه‌ای در پوشش دادن اخبار منازعات به دلیل وجود زد و خورد، تضارب آرا و جدل‌های موجود میان طرفین، اهمیتی مضاعف دارد. در واقع، جایی که بیشتر پای خبرنگاران می‌لغزد، همین جا است؛ جایی که باید بی‌طرف باشند و عدالت را رعایت کنند. 

 کنار گذاشتن تعصبات فردی، تعلقات جناحی و تقدم بخشیدن به منافع عمومی به جای منافع حکومت یا منافع گروهی، اصولی هستند که به کار یک خبرنگار در چنین رویدادهایی وجهه اخلاقی می‌بخشند. اما در حکومت‌های اقتدارگرا، غیردموکراتیک و غیر پاسخ‌گو، به دلیل وجود نداشتن رسانه‌های مستقل و نبود آزادی بیان، گزارش‌دهی از منازعات معمولا جانب‌دارانه است و خبرنگاران کمکی به کشف حقیقت نمی‌کنند یا نمی‌توانند کوششی برای کشف حقیقت انجام دهند.

 روز گذشته، ۱۴ بهمن ۱۴۰۰، خبری در رسانه‌ها از خودسوزی یک دستفروش در خرم‌آباد منتشر شد؛ خبری که مخاطب بسیار داشت. یعنی ذات این خبر، آن را در ردیف اخبار پرمخاطب قرار می‌داد. چرا‌که خبر از یک منازعه حکایت داشت؛ منازعه میان یک دستفروش و ماموران سد معبر شهرداری خرم‌آباد که به خودسوزی طرف ضعیف‌تر داستان منجر شد. 

 هیچ رسانه‌ای (تا آن‌جا که نگارنده جست‌وجو کرد) در داخل کشور گزارشی از چرایی و چگونگی این حادثه ارایه نکرد. همه به یک روایت بسنده کردند و آن روایت، روایت فرماندار خرم‌آباد بود.

 خبرگزاری «تسنیم» در مطلبی با عنوان «از شایعه تا واقعیت؛ ماجرای خودسوزی یک دستفروش در خرم‌آباد چه بود؟»، به این موضوع پرداخت. برخلاف تیتر مطلب که این ذهنیت را ایجاد می‌کرد که خبرنگار این خبرگزاری کوششی برای کشف حقیقت کرده است ولی محتوا تنها خلاصه می‌شد به اظهارات «جعفر طولابی»، فرماندار شهرستان خرم‌آباد!

 آقای فرماندار در این به اصطلاح گفت‌وگو (که نشانی از گفت‌وگو در متن نیست، تنها یک اطلاع‌رسانی یک طرفه است)، نکاتی را به سمع و نظر خبرنگاران و مخاطبان آن‌ها می‌رساند و با تایید خبر این خودسوزی می‌گوید:

 * براساس قانون، سد معبر خلاف است و در شهرداری‌ها واحدی به نام مقابله با سد معبر فعال هستند که براساس قانون انجام وظیفه می‌کنند.

 * اکیپ مقابله با سد معبر به دستفروشان «میدان امام حسین» شهرستان خرم‌آباد برای جمع کردن بساط‌شان و جلوگیری از سد معبر تذکر می‌دهند ولی فرد مذکور به دلیل مقاومت با نیروهای شهرداری درگیر و اقدام به خودسوزی می‌کند.

 * پس از خودسوزی، با کمک ماموران شهرداری بلافاصله آتش خاموش می‌شود و دستفروش را به بیمارستان منتقل می‌کنند که در ناحیه دست و صورت دچار سوختگی می‌شود و هم اکنون حال عمومی این دستفروش خوب است.

 * نیروهای شهرداری مدعی هستند برخورد فیزیکی اتفاق نیفتاده است.

 * به گفته شهرداری، دستفروشان با توجه به بازار فروش در خیابان‌های اصلی شهر حاضر نیستند به مکان‌های تعیین شده در حاشیه شهر بروند و در مرکز شهر نیز امکان تعیین چنین مکانی وجود ندارد.

 خبرنگار تسنیم در پاراگراف آخر مطلب به مسوولان یک توصیه اخلاقی کرده و نوشته است: «با توجه به بحران بی‌کاری در استان لرستان و نبود شغل، لازم است ماموران ‌شهرداری از رفتارها و برخوردهای تند با دست‌فروشان خودداری و با توجه به مشکلات معیشتی مردم، مدارا کنند.» 

 این خود جای پرسش دارد که کار خبرنگار کشف حقیقت و اطلاع رسانی دقیق است یا نوشتن توصیه‌نامه اخلاقی؟

 این گزارش فاقد اصول حرفه‌ای و خالی از اخلاق رسانه‌ای است چراکه یک طرفه تریبون را به یک مقام مسوول داده است تا قربانی داستان را محکوم کند و کار او را خلاف قانون و زیاده‌خواهانه جلوه دهد.

 اولین درسی که یک خبرنگار در مدرسه روزنامه‌نگاری و در کلاس اخلاق رسانه‌ای می‌آموزد، اطمینان از دقت در گزارشی است که مخابره می‌کند. همواره به خبرنگار گوشزد می‌شود که پس از تهیه یک خبر و گزارش و پیش از انتشار از خود بپرسد: «آیا همه اطلاعات را پوشش داده‌ام، آیا اطلاعاتی جا مانده است؟ آیا خلایی در گزارش وجود دارد؟» چرا‌که انعکاس بخشی از واقعیت و چشم‌پوشی نسبت به ابعاد دیگر حقیقت خلاف اخلاق حرفه‌ای است و گزارش را در ردیف گزارش جعلی می‌نشاند.

 پرهیز از ترجیح دادن منافع گروهی خاص به منافع عمومی، پرهیز از غوطه‌ور شدن در یک دیدگاه سیاسی و جهت بخشیدن به مطالب تولیدی و پرهیز از تعارض منافع، اصولی هستند که رعایت آن‌ها برای حفظ استقلال حرفه‌ای یک خبرنگار ضروری است. ولی تحدید مطبوعات و رسانه‌ها در ایران استقلال حرفه‌ای را تقریبا غیرممکن ساخته است.

 بیشتر رسانه‌های داخلی به دلیل وابستگی به حکومت، احزاب و قدرت و به دلیل نبود آزادی بیان، در انتشار اخبار و گزارش‌ها دچار خودسانسوری هستند، بی‌طرفی را رعایت نمی‌کنند، کشف حقیقت را فدای جلب رضایت قدرتمندان می‌کنند و در بهترین حالت، تنها گوشه‌ای از حقیقت را منتشر می‌کنند و نه همه حقیقت را. پس به عنوان مخاطب، همواره باید با نگاه انتقادی به تولیدات رسانه‌ای نگاه کنیم و از خود بپرسیم آیا همه واقعیت همین است؟ آیا حقیقتی از ما پنهان می‌شود؟ بدون داشتن تفکر انتقادی و ذهنی پرسش‌گر، رسانه‌ها ذهنیت ما را آن‌گونه که دوست دارند، می‌سازند. پس داشتن تردید نسبت به دقت و صحت محتوای رسانه‌ها، ما را به مخاطبی هوشمند تبدیل می‌سازد.

موضوعات ذات صلة

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *

دکمه بازگشت به بالا