روایت متفاوت یک زندانی از ابعاد وسیع جنایت حکومت تهران درآتش سوزی اوین
گزارشها و روایات از جزییات حادثه و تعداد کشتهشدگان آتشسوزی زندان اوین بدلیل عدم دسترسی به اطلاعات موثق متفاوت است، خبرها حاکی از آن است که آمارکشتهها ۴۰ نفر نیست؛ حداقل بین ۷۰ و ۸۰ زندانی اوین را کشتهاند؛ گفته میشود یک عده از زندانیان سیاسی قدیمی و جدید برخی را تیرباران کردند،عدهای هم گفتهاند، حکومت به روش دهه ۶۰ در حال پاکسازی فعالان سیاسی است.
در این میان روایتی از داخل زندان اوین خبرساز شده است. روایت حسین قشقایی، زندانی محبوس در اوین در نامهای از ابعاد وسیع یک «جنایت عظیم توسط حکومت تهران» پرده برداشته است.
حسین قشقایی، کنشگر مدنی ساکن بند ۴ زندان اوین روز چهارشنبه ۲۷ مهر طی نامهای که در پیامرسانها منتشر شده است روایت خود را از آنچه در شب حریق در زندان اوین اتفاق افتاده را را با واسطه به بیرون زندان رسانده و جنایت در اوین را چنین باز گو کرده است:
« ساعت ۹ شب که صدای اولین شلیک گلوله رو شنیدیم و با تعجب به یکدیگر خیره شدیم.
فرصت به پرسیدن و سوال راجع به صدایی که شنیدیم نرسیده بود، که صدای شلیک گلولههای بعدی با اسلحههای مختلف و از دور و نزدیک از داخل زندان به گوشمان رسید.
حالا دیگر نگرانی بابت سلامتی رفقایمان در بندهای دیگر اوین و خانوادههای بازداشتیهای اخیر که در مقابل اوین بودند، جای خود را به تعجبی داده بود که در پس شنیدن صدای شلیک اوین گلوله به سراغمان آمده بود.
یک ساعت از شروع تیراندازی گذشته بود که صدای شعارهای مختلفی توسط جمعیت قابل توجهی را در پشت دیوار های بندمان شنیدیم، شعارهای آشنا برای همهی ما که آرزوی نابودی برای دیکتاتورهای جنایتکار زمانه بود و برای ما بوی آزادی به همراه داشت.
احساسات غیرقابل وصفی که در کلمات نمیگنجد، در فضای بند در میان زندانیان حاکم شده بود. صدای تیراندازی پس از اين شعارها بیشتر شد و در کمال حیرت در زمانهای مختلف صدای ۷ انفجار مهیب را شنیدیم که به ابهامات، سوالهای بسیار و نگرانیهای بیشمارمان افزود.
در پس این اتفاقات که احساسات، هیجان و انرژی را در میان زندانیان بند ۴ بیشتر کرده بود زندانیان درهای بند را شکستند و از بند خارج شدند که پس از شلیک گلوله و شلیک و گاز اشکآور، زندانیان به بندها باز گشتند، در میان این اتفاقات اما صدای شلیک گلوله در محیط، زندان قطع نمیشد.
ساعت نزدیک به ۱۱ بود که شاهد عملی وحشیانه بودیم، ناگهان کولر اتاقها روشن شد و پس از چند ثانیه با استنشاق بوی گاز اشکآور متوجه شدیم که «درون کولر ها گاز اشک آور شلیک کردهاند: و کولرها را روشن کردهاند….
البته اگر جای گاز اشکآور چیز دیگری هم شلیک میشد شاید تعجب نمیکردیم چون در شرایطی قرار داشتیم و فضایی حاکم بود که به یکدیگر میگفتیم نزدیک پنجرهها نشوید احتمال شلیک کردنشان وجود دارد.
ساعت ۱۱ و نیم بود که کمکم صدای تیراندازی در اطراف ما قطع شد، با قطعشدن صدای تیراندازیها در اطراف بند ما و در پی آن حضور تهدیدآمیز مسلحانه نیروهای ویژه در داخل بند پیام جنایتشان را برای ما مخابره کردند.
پایان یافتن تیراندازی برای ما همراه بود با وجود ابهامات، سوالات بسیار و نگرانیهای شدید برای همه چیز و همه کس. در انتظار صبح بودیم تا تلفن وصل بشود و بعد از آن با زندانیان سالنهای دیگر بندمان ارتباط برقرار کنیم تا بتوانیم از سلامتشان با خبر شویم.
اما تا صبح دری باز نشد و از رفقایمان با خبر نشدیم. نزدیک به غروب بود که اولین اخبار از زندانیان بند ۸ به طرق مختلف شنیدیم، اخباری تلخ از رفقایی که نزدیک به ۲سال در زندان تهران بزرگ و بند ۶ اوین کنارشان زندگی کرده بودم و احساسی داشتم که نیاز به توضیح ندارد.
هنوز از جزئیات اتفاقاتی که در بند ۸، بند زندانیان سیاسی و بند ۷، بند زندانیان عمومی افتاده بود با خبر نشده بودیم. فقط مطلع شده بودیم تعدادی زیادی از زندانیان سیاسی مضروب و مجروح شدهاند و تعدادی هم پس از آن به زندان گوهردشت منتقل شدهاند.
پس از ارتباطی که میشود با زندانیان بند خودمان و خانواده و نزدیکان زندانیان سیاسی بند ۸ برقرار کردیم، کمکم جزئیات جنایات خونینی که در بند ۷ و ۸ اتفاق افتاده بود، برای ما روشن شد
اما هنوز هم سوالهایمان راجع به شعار هایی که در کنار دیوار بندمان شنیدیم و صدای تیراندازیهای شدیدی که در نزدیکی بندمان که مشرف به در ورودی زندان است باقی و بیجواب است
شنیده هایمان از منابع دیگر و ارتباطهایی که برقرار کرده بودیم، حاکی از جنایت خونین و عظیمی بود که در بند ۷ و ۸ زندان اوین توسط حکومت تهران اتفاق افتاده است.
با تیر جنگی، ساچمهای و پلاستیکی به سمت زندانیان سیاسی و عمومی تیراندازی کردهاند و پس از اطلاع رئیس زندان از حضور زندانیان سیاسی، دستور دادند «به زندانی سیاسی گلوله جنگی شلیک نشود و از گلولههای دیگر استفاده شود و فقط به سمت زندانیان بند عمومی گلوله جنگی شلیک شود.»
موضوع با اهمیتی که در این دستور مشهود است، این است اگر نتوانند با برچسب اراذل و اوباش و دیگر موارد جنایتشان را موجه و بهحق جلوه دهند و هزینه زیادی در پس آن وجود داشته باشد، مجبور میشوند با احتیاط بیشتری دست به جنایت بزنند
در واقع جان زندانی چه سیاسی چه غیرسیاسی اهمیتی ندارد کم و زیاد بودن هزینهای که در پس اعمال جنایت و خشونت وجود دارد، اهمیت دارد.
در این تیراندازیها تعداد زیادی زندانی که قطعا با آمارهای دادهشده، تفاوت بسیار فاحشی دارند، کشته شدهاند. تعداد بسیار زیادی زخمی شدهاند و اکثر زندانیان علاوه بر گارد ویژه توسط مسئولان زندان با وسیلههای عجیبی مثل میلگرد و میله هالتر وحشیانه ضربوشتم شدند.
پس از پایانیافتن تیراندازیها، تعداد زیادی از زندانیان سیاسی را به همراه تعداد زیادی از زندانیان بند عمومی _ که طبق گفتهها _ بازداشتیهای اخیر هم در میان آنها بودهاند، به سالن ورزشی بزرگی منتقل کردهاند.
و تا ۱۰ صبح روز بعد زندانیان مجروحشده را وحشیانه در همانجا ضرب و شتم کردهاند. و تمامی وسایل زندانیان را به آتش کشیدهاند.
پس از این جنایات و وحشیگریها ۴۸ زندانی سیاسی را که در میان آنها مجروح تیرخورده و ضربوشتمشده هم حضور داشته، به زندان گوهردشت کرج منتقل کردهاند.
از ۱۵ زندانی سیاسی مجروحشده خبری در دست نیست که بسیار نگران آنها هستیم. تعداد زیادی از زندانیان بند ۷ در این کشته شدهاند، ۱۲۰۰ نفر از زندانیان بند ۷ به زندان تهران بزرگ منتقل شدهاند و مجروحانشان هم که ۳۷۰ نفر هستند به بند ۶ اوین منتقل شدهاند.
شرایط بسیار اسفناکی در آن بند دارند و به دلیل تراکم جمعیت، روی هم تلنبار شدهاند و بوی خون تمام فضای بند را در بر گرفته است.
هنوز از دلایل اصلی شروع این اتفاقات و رقمخوردن جنایات عیان دیگری توسط جمهوری اسلامی، اطلاعات موثقی در دست نیست اما تئوریهای مختلفی در میان زندانیان و دیگران شایع است.
از تئوری ازپیشطراحیشده توسط سیستم، به علتهای مختلف از جمله شعارهای شبانه زندانیان و دیگر موارد تا تئوری فرار و تئوریهای دیگر که با توجه به شواهد موثقی که از انتقال تجهیزات سرکوب و کشتار به بندها و تخلیه تجهیزات اتفای حریق در بند ۵، انتقال زندانیان با اهمیت.
انتقال زندانیان با اهمیت برای زندان به دیگر بندها، عدم حضور زندانیان با اهمیت برای سیستم که در مرخصی بودند و دیگر موارد مشخص میکند کدام تئوری به حقیقت نزدیکتر است
در این میان اما موضوع پراهمیتتر جنایت عیان و عظیمی است که توسط حکومت تهران در اوین اتفاق افتاده است، انسانهای بسیاری کشته شدهاند، انسانهای بسیاری با جراحات شدید در شرایط سخت نگهداری میشوند، از زندانیان پرشمار دیگر هم خبری در دست نیست».