اخباراخبار اهوازاخبار ايرانمقالات

حکومت‌های فارس مشکل‌شان با ملت های غیرفارس چیست؟

حدود صد سال پیش، با ازهم پاشی امپراطوری عثمانی، انقلاب اکتبر روسیه، اکتشاف ذخایر نفتی و مقتضیات تازه برای انباشت سرمایه، امپراطوری انگلستان را سیاستی دگر آمد و کودتائی در “ممالک محروسه” ترتیب داد و سلسلۀ قاجار را برانداخت و رضا خان میرپنج را کرد وزیر جنگ که مدتی بعد شد رضا شاه پهلوی و اولین کاراش را با ممنوع ساختن فامیلی پهلوی برای مردم آغاز کرد. (طنز تاریخ: رضا خان میر پنج هم مثل شازده نوه اش، ” در ته دل” طرفدار جمهوری بود ولی خُب … خمینی هم قرار بود از زیر درخت سیب یکسره برود در قم و روضه خوانی کند!)

سناریوئی که رضاشاهِ کم سوادِ بی فرهنگ و حتا به لحاظ نظامی کم شعور(نظر افسران مطلع آن زمان) در ظرفیت ابتکار و درجۀ فهم اش از روندهای تاریخی و مسائل استراتژیک پیچیدۀ دنیا نبود، اما دارای امتیاز کم مانند قلدری و بی رحمی می بایست زیر نظر و هدایت مغزهای منفصل داخلی و خارجی، کارگردان و مجری اش باشد،

تبدیل “ممالک محروسه” دوران قاجار به یک دولت- ملت با الگو برداری سطحی از دولت- ملت های مدرن غربی بخصوص فرانسه و اندکی از ترکیۀ نوین مصطفا کمال: یک دولت، یک ملت، یک زبان رسمی، تمرکز قدرت اقتصادی و سیاسی و اداری، یک ارتش، پول و گمرکات واحد… مدرنیزاسیون زیربنائی چون جاده کشی و خط آهن ( و مقدم بر همه از جنوب تحت سلطۀ انگلستان تا مرزهای شوروی!) …

و همۀ این ها در سرزمین آن زمانی، مستلزم تعطیل قانون” ایالتی- ولایتی” بود که قانون اساسی مشروطه، حکومت های محلی را برای ملت های ساکن این سرزمین مشترک به رسمیت شناخته بود. این یکی از اولین و اساسی ترین تهاجم رضا شاه به نقض قانون اساسی مشروطه بود که نهایتاً به تعطیل کامل و ابدی آن منجر شد. رضا شاه نام “ممالک محروسه ” را حذف و نام ایران را روی کشور گذاشت.

ایران به معنای سرزمین آریائی نژادها ست و عمیقاً یک نامگذاری نژادپرستانه است در سرزمینی که اکثر ساکنان اش آریائی نیستند و اگر هم باشند، دادن هویت نژادی به یک کشور، کاریست که نازی های المان کردند و تصادفی نیست که رضا شاه هم در نمک نشناسی از ارباب انگلیسی اش که او را بر تخت سلطنت نشانده بود، به رژیم هیتلر گرایش پیدا کرد و حتا آرم یکی از مجلات مهم آن دوره اش به نام “ایران باستان” از نشان اهورا مزدا به صلیب شکسته، نماد نژاد آریائی و آرم رسمی نازیسم هیتلری تغییر پیدا کرد.

وقتی یک دولت، یک ملت، یک زبان رسمی، یک مرکزیت سیاسی و اقتصادی و اداری در این سرزمین تاسیس می شود، هیچ نظرخواهی از ساکنان این سرزمین نشده است که آیا چنین تغییری را می خواهند یا نه، و یا چه نظام سیاسی و ساختار دیگر ی را ترجیح می دهند. استبداد خونریز و قلدری نظامی رضاشاه جای هرگونه نظر پرسی از ساکنان کشور را در هر موردی پر می کند.

اما یادمان نرود که همه چیز را نمی شود با شخصیت افراد توضیح داد. انقلاب مشروطه در ۱۹۱۰ و انقلاب بلشویکی اکتبر روسیه در ۱۹۱۷ دو تحول بنیادی بودند که رضا شاه می بایست ایران را از شّر اولی و از خطر دومی نجات دهد. در دورۀ قدرت گیری رضا شاه، هم دموکراسی مشروط کنندۀ اقتدار شاه موی دماغ اعلیحضرت قدَر قدرتی بود که می بایست با سلطنت مطلقه فرمانروائی کند و هم جنبش های ملهم از انقلاب بلشویکی در آذربایجان و گیلان و خراسان و نیز نافرمانی ها از قلدری و استبداد مرکزگرا در بلوچستان و لرستان و کردستان … تمرکز قدرت را مانع می شد.

سرکوب و قلع و قمع خونین همه این جنبش ها نه فقط محض خنثا کردن دموکراسی خواهی مشروطه گرایانه و تمایلات سوسیالیستی ملهم از بلشویک ها، بلکه در عین حال برای از میان بردن قهرآمیز چند ملیتی بودن این سرزمین و تبدیل قهر آمیز آن به یک کشور تک ملیتی با نام جعلی ” ملت ایران” بود.

به ایدئولوژی باستان گرایانه چسبیدند و شاهنامه را کتاب مقدس کردند و داستان های دشمنی ایران و توران را ترویج کردند. سیاست همسان سازی ( آسیمیلاسیون) فقط این نبود که آموزش زبان مادری ملت ها و آموزش به زبان خودشان را ممنوع و زبان فارسی را به عنوان زبان رسمی آموزشی و اداری غیر فارس ها به آنان تحمیل کنند بلکه اساساً این بود که هویت اتنیکی و ملی آن ها، چند ملیتی بودن تاریخی این سرزمین مشترک را انکار کنند تا تک ملیتی جعلی ” ایرانی” را جا بیاندازند. همسان سازی فرهنگی- زبانی در خدمت این تک ملیت سازی بود. وجود تنوع اتنیکی را با هیچ ترفندی نمی شد از این سرزمین پاک کرد، پس ملت بودن شان را انکار کردند، آنها را “اقوام و طوایف و عشیره های ایرانی ” و ” اقلیت های قومی” نام دادند.

به این ترتیب، حکومتی متکی به سرنیزه و متکی به “روشنفکران تجدد خواه” از جانب یک ملت ( فارس) بدون نظرخواهی از ملت های دیگر و حتا از خود ملت فارس، اراده کرد ( قلدری یعنی این) که ملت های غیر فارس ملت نباشند.

نویسنده:شهاب برهان – منبع احبار روز

موضوعات ذات صلة

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا