
در حالی که دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، با لحنی محتاطانه از روند مذاکرات با حکومت تهران در مسقط سخن میگوید، تحلیلگران سیاسی بر این باورند که این گفتوگوها بیش از آنکه بهدنبال حل مسائل هستهای باشد، تلاشی برای مدیریت بحران و مهار تبعات منطقهای حکومت تهران است. ترامپ گفته است: «نمیشود چیزی را قطعی دانست»، اما همین عدم قطعیت، یکی از نشانههای سنتی مذاکرات پشتپردهای است که هدف آن، رسیدن به یک توافق حداقلی بدون هزینههای سیاسی است.
تجربه نشان داده است که هرگاه واشنگتن و تهران به میز مذاکره بازمیگردند، افکار عمومی نهتنها از محتوای واقعی گفتگوها بیخبر میماند، بلکه از پیامدهای احتمالی آن نیز در ابهام قرار میگیرد. در شرایطی که حکومت تهران در بحرانهای اقتصادی، منطقهای و اجتماعی غوطهور است، برگزاری مذاکرات در اقامتگاه اشرافی وزیر خارجه عمان، بیش از آنکه نشانهای از پیشرفت باشد، نمادی از فاصله عمیق میان خواست عمومی ملتهای منطقه و تصمیمات پشتپرده حاکمان است.
ترامپ همچنین اشارهای گذرا به وضعیت ایران داشت و گفت: «فکر میکنم اوضاع ایران هم رو به راه است.» این اظهارنظر سادهانگارانه، در تضاد با واقعیتهای تلخ جامعهای است که زیر فشار تورم، سرکوب، و انزوای بینالمللی قرار دارد. بهنظر میرسد اوضاع برای حکومت تهران تنها در صورتی «رو به راه» است که بقایش در گرو توافقهایی باشد که مردم از آن بیخبرند و صدایی در آن ندارند.
مذاکراتی که قرار است ادامه یابد، شاید از نظر طرفین رسمی در حال پیشرفت باشد، اما تا زمانی که شفافیت، حضور نمایندگان واقعی مردم، و پاسخگویی به افکار عمومی در آن جایی نداشته باشد، نمیتوان از آن بهعنوان «توافقی سازنده» نام برد. گفتوگوهایی که در پشت درهای بسته و اقامتگاههای مجلل در حال انجام است، باید روزی به میدان پاسخگویی کشیده شود—وگرنه، همانند بسیاری از توافقهای پیشین، به ابزاری دیگر برای مشروعیتبخشی به بقای سیاسی دو طرف بدل خواهد شد.