اخباراخبار ايرانمقالات

تاروپود حکومت تهران درهراس فروپاشی

یکی از پیامدهای هراس فروپاشی، تشدید و تعمیق شکاف‌ها نه تنها در درونی‌ترین لایه‌های نظام بلکه در میان هواداران و دلبستگان و تبلیغاتچی‌هایش اعم از اصلاح‌طلب و اصولگرا و غیره است.

حکومتی که چهار دهه پیش با به اصطلاح دفاع از «مستضعفان» خود را نخست با فریب و سپس با سرکوب بر کشور تحمیل کرد، سال‌هاست که جمعیت کشور را بطور میلیونی زیر خط فقر می‌راند.

هم‌آوایی عمومی مردم با شعارهایی چون «رضاشاه روحت شاد»، «چه اشتباهی کردیم که انقلاب کردیم» و «‌فتنه ۵۷ باعث فقر ملت» اقلیت طرفدار حکومت تهرانرا عصبی و هراسان کرده است.

افرادی از بدنه نظام که به راستی در پی «عدالت» و «زدودن فساد» از ساختار اجرایی کشور هستند و به «ایران» فکر می‌کنند نیز کم‌کم درمی‌یابند در چارچوب این نظام امکان هیچ بهبود و اصلاحی نیست و باید برای ایران، در کنار مردم ایستاد و با هم حکومت تهران را به تاریخ سپرد.

گرانی کالاها و خدمات در ایران میلیون‌ها نفر را به زیر خط فقر رانده و سفره‌های خانوارهای زیادی را خالی کرده است. گسترش نارضایتی‌های عموم مردم از شرایط اقتصادی کشور یک سوی وضعیت متزلزل حکومت تهران است. سوی دیگرش، اختلافات و شکاف عمیق میان جناح‌ها و جریانات درون حکومت است. اقدامات و اظهارات مقامات کنونی و پیشین حکومت تهران که از سر هراس نسبت به سرنوشت خود و نظام‌شان سرچشمه می‌گیرد، بیش از پیش بی‌کفایتی‌ها و تباهی‌ حکومت را به نمایش می‌گذارد.

گرانی و تورم این روزها به بزرگترین دغدغه روزمره مردم ایران تبدیل شده است؛ قیمت کالاهای پرمصرف غذایی در صدر افزایش قیمت‌ها قرار دارد و حکومتی که چهار دهه پیش با به اصطلاح دفاع از «مستضعفان» خود را نخست با فریب و سپس با سرکوب بر کشور تحمیل کرد، سال‌هاست که جمعیت کشور را بطور میلیونی زیر خط فقر می‌راند. سفره‌های مردم کوچک شده و بسیاری از خانوارها به معنای واقعی کلمه چیزی برای خوردن ندارند!

گرسنگی و نبود امنیت غذایی یکی از مهمترین محرک‌های اعتراضات گسترده مردمی، حتی در مقابل سرکوبگرترین حکومت‌هاست؛ شرایطی که حکومت تهراننیز با آن روبروست و شلیک مستقیم گلوله به سوی معترضان نیز نمی‌تواند مردم را خانه‌نشین کند.

خانه از پای‌بست ویران است

حکومت تهران که در دولت‌های گذشته به برکت ارزهای حاصل از خام‌فروشی نفت ملت اهواز و با پولپاشی و تنفس‌ مصنوعی  دست‌کم بخشی از قشر متوسط و متمول را تطمیع می‌کرد و همراه خود نگه می‌داشت، حالا چنان کفگیرش به ته دیگ خورده که نمی‌تواند سفره‌ی پروژه‌ها و قراردادها در وزارتخانه‌های مختلف را برای بخشی از مبلّغان و دلبستگان خود پهن نگه دارد!

ناتوانی دولت سیزدهم در مهار گرانی‌ها و وضعیت فجیع معیشت حتی باعث اعتراض نمایندگان همسو با دولت شده و به آن به دلیل «نبود راهبرد اقتصادی»، «ارائه گزارش‌های نادرست»، «ناتوانی در مدیریت رفع تحریم‌ها» انتقاد می‌کنند.

اجرای برنامه ساماندهی توزیع یارانه از سوی دولت در سال جدید، نیروی محرک مضاعفی بر دیگر دلایل اقتصادی شد تا قیمت کالاها به ویژه مواد خوراکی به سرعت افزایش پیدا کند؛ و حالا رسانه‌های داخلی پر از یادداشت‌ و مصاحبه‌ مسئولان دولت‌های پیشین و تحلیلگرانی از جناح‌های مخالف دولت است که از شکست و نادرست بودن «جراحی اقتصادی» می‌گویند!

اما همه این افراد نیز راهکاری ندارند که با ایدئولوژی و نگاه حکومت تهران همخوانی داشته باشد و به همین دلیل در مسیر یکطرفه انتقاد علیه دولت رقیب می‌تازند! این رویکرد بار دیگر نشان می‌دهد که هر «خودیِ» دیگری هم بجای  رئیسی سکاندار دولت سیزدهم می‌شد، همین آش  و همین کاسه می‌بود!

 

موضوعات ذات صلة

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا