برنامه فارس‌سازی اهوازو تغییر بافت جمعیتی جنوب جغرافیای ایران
در نشستی که اخیراً در ایالات متحده برگزار شد، مشاوران رضا پهلوی، فرزند شاه سابق، طرح‌های محرمانه‌ای را فاش کردند که پرده از نقشه‌های فارس‌محور برای مدیریت اهواز و سایر مناطق جنوب ایران پس از سقوط حکومت فعلی ایران برمی‌دارد. در این نقشه‌ها، برنامه‌های تغییر بافت جمعیتی و ایجاد شهرهای فارس‌نشین با هدف سرکوب اقلیت‌های قومی و ملی برجسته است.
در یک ویدیو که اخیراً منتشر شده، حجت کلاشی، از رهبران پان‌ایرانیست و حامیان سلطنت، اقدام شاه مخلوع در ساخت شهرک “یزد نو” در اقلیم اهواز و تلاش برای تغییر بافت جمعیتی به ضرر مردم عرب را می‌ستاید. او خواستار ساخت شهرهای بزرگ‌تر در حاشیه خلیج از اهواز تا بلوچستان شده و تأسیس “شهر خلیجی نشین” را دراهواز و ایجاد بنادری با جمعیت‌های ده‌ها میلیونی در بلوچستان پیشنهاد داده است. کلاشی با وابسته دانستن مسجد مکی به وهابیت، برای بستن این مسجد و سرکوب بلوچ‌ها به حکومت ایران خط می‌دهد. وی همچنین خطر کردستان را کم‌اهمیت می‌داند، زیرا به باور او، دولت مستقلی وجود ندارد که از کردهای ایران حمایت کند و اقلیم کردستان عراق را نیز می‌توان “با دو موشک کنترل کرد.”
کلاشی، که خود از ترک‌های اردبیل است، به منطقه “سیونیک” در جمهوری آذربایجان اشاره می‌کند و این گذرگاه را به دلیل نقش ترکیه، تهدیدی برای ایران می‌داند که به باور او می‌تواند تحرک پان‌ترک‌ها را در لحظه حساس آغاز کند. او که اکنون از رهبران “انجمن مشروطه” و یکی از افسران ارشد رضا پهلوی است، به دنبال طرح‌ریزی برای فارسی‌سازی کامل سواحل خلیج فارس پس از به قدرت رسیدن رضا پهلوی است.
در حاکمیت فعلی ایران نیز شاهد زمزمه‌هایی مشابه هستیم؛ مسعود پزشکیان اخیراً اشاراتی در این زمینه داشته است. به نظر می‌رسد بخشی از سپاه پاسداران یا حتی کل حکومت در هماهنگی با پهلوی‌خواهان به دنبال حفظ حکومت متمرکز، استبدادی و تک‌زبانه ایران هستند و این اظهارات کلاشی می‌تواند بیانگر نوعی هماهنگی فکری میان برخی جناح‌های سپاه و حامیان پهلوی باشد. اگر چنین هماهنگی‌ای وجود نداشته باشد، حداقل می‌توان گفت که هر دو گروه به دنبال اقدامات سرکوب‌گرانه علیه اقلیت‌ها و ایجاد یک دولت-ملت یکپارچه فارسی هستند.
متأسفانه بخشی از اپوزیسیون، به جای طرح‌ریزی برای حل مسائل ملی و قومی طبق قوانین بین‌المللی، به دنبال حذف و پاک‌سازی اقوام مختلف هستند. در نتیجه، ملت‌های عرب و بلوچ، از اهواز تا چابهار، در معرض تهدیدات جدی رژیم جمهوری اسلامی و پهلوی‌خواهان قرار دارند و باید در برابر این طرح‌های خطرناک و ضدبشری مقاومت کنند. پان‌ایرانیست‌ها برای ملت آذربایجان نیز خط‌ونشان می‌کشند. اکنون مردم بلوچ با تمام روش‌های مبارزاتی خود در برابر این طرح خطرناک ایستادگی کرده‌اند. آیا ملت‌های عرب و ترک عمق این تهدید را درک کرده‌اند؟
