برای «مهدی یراحی» خواننده اهوازی و سرود انقلابیاش؛ ستاره شد، ستاره ماند
«مهدی یراحی»، خواننده اهوازی مجددا با انتشار سرود انقلابی «سرودِ زن»، سر و صدای زیادی به پا کرد.
«ترانه/سرودی برای این روزهای مردان و زنان » که با مشتهای گره کرده برای احقاق حقوق انسانی خود به خیابانها آمدند. قطعهای که به شکل کُرال و ارکسترال اجرا شده و مشابه ترانههای پیشین یراحی نیست و نامی از هیچ یک از هنرمندانی که در تولید و اجرای آن نقش داشتند در میان نیست.
مهدی یراحی با انتشار این سرود در حسابهای کاربری خود در توییتر و اینستاگرام نوشت: «تقديم به زنان و مردان سِتم ستيز جغرافیای ایران.» یراحی با این حرکت، بیش از اینکه بگوید آهنگساز، ترانهسرا و یا یکی از خوانندگان این کار است، اعلام کرد که مسوولیت تولید «سرودِ زن» با اوست.
محبوبیت مهدی یراحی، به روال بسیاری از ستارههای موسیقی ایران از تلویزیون شروع شد. سال ۱۳۹۱ برای برنامه مناسبتی «ماهعسل» که در ماه رمضان پخش میشد، ترانهی تیتراژ را خواند و تا حدودی در فضای موسیقی مطرح شد. پیش از آن، آلبوم «منو رها کن» را در سال ۱۳۹۰ منتشر کرده بود که چندان موفق نبود ولی سال ۱۳۹۲ آلبوم «امپراتور» را منتشر کرد که باعث شهرت فزاینده او شد. ستاره جوان، در مسیر شهرت خوبی قرار گرفته، اما آیا این برای روحیات او کافی بود؟
در همان آغاز موفقیت فزاینده یراحی با آلبوم امپراتور بود که ماجرای طرحِ انتقال آب «رودخانه کارون» به زایندهرود، حشم ملت آهواز را بار دیگر درپی داشت، سال ۱۳۹۲. یراحی که اهل شهرجراحی د رمنطقه اهوازاست د در تجمع «زنجیره انسانی برای نجات رود کارون» شرکت کرد و در گفتوگو با سایت موسیقی ما گفت: «مسببان این طرح سعی داشتند با این رفتار، به نوعی سرپوشی به بیتدبیری خود در اصفهان بگذارند. متاسفانه مسوولین در سالهای گذشته با انتقال آب زایندهرود به یزد، بانی خشکی ناراحت کننده رودخانه کارون شده بودند و حالا این بیتدبیری خود را میخواستند با یک بیتدبیری دیگر سرپوش بگذارند.» و بعد از این بود که برای اولینبار توسط وزارت اطلاعات برای پارهای توضیحات او را احضار کرد.
در سال،۱۳۹۳، بار دیگر اهواز قربانی بیمسوولیتی شده بود. آلودگی شدید این شهر و اصرار به انتقال آب رود کارون، دوباره مهدی یراحی را به واکنش واداشت. او در اهواز کنسرت گذاشت و با ماسک روی صحنه رفت. در این کنسرت به شکل سمبلیک در لحظه ورود به سالن به مخاطبان یک شاخه گل و یک بطری آب هدیه داده میشد که به ماجرای کارون و بحران آب منطقه اهواز اشاره داشت.
یک سال بعد، یراحی ترانهی «خاک» را برای ریزگردها و آلودگیها اهواز خواند.
در شهریور سال۱۳۹۵، در حرکتی سمبلیک و اعتراضی برای حاشیه نشینان کورههای آجرپزی شمسآباد، با امکانات کامل کنسرت رایگان برگزار کرد، منطقهای در تهران که از فقری عمیق رنج میبرد.
در سال ۱۳۹۶، بعد از وقوع اعتراضات دی ماه، نامهای با عنوان «پای انتخابتان بایستید» برای حسن روحانی، ریيس جمهور وقت نوشت و از حق مردم برای اعتراضات اجتماعی دفاع کرد. در بهمن ماه همین سال هنگامی که داشت جایزهی «باربد»، بهترین خواننده موسیقی پاپ را از جشنوارهی موسیقی فجر دریافت میکرد، روی صحنه از آلودگی هوای اهواز انتقاد کرد.
دی ماه سال ۱۳۹۷، برای همبستگی با کارگران زندانی اعتراضات شرکت ملی فولاد اهواز او و گروهش با لباس فرم این کارگران در سالن آفتاب اهواز روی صحنه رفتند. بعد از این اجرا، ترانه و موزیک ویدیو ضد جنگ «پاره سنگ» را منتشر کرد، حرکتی که بسیار بحث برانگیز شد. چون در متن ترانه مشخصا از دیر به پایان رسیدن جنگ هشت ساله انتقاد میکرد که خط قرمزی عجیب در فضای اجتماعی-سیاسی داخل حکومت تهران است و موزیک-ویدیو هم درباره یک نظامی بود که بازوبند نازیهای را به دست داشت. «پاره سنگ» یکی از سیاسیترین ترانههای سالهای پس از انقلاب است. چندی بعد از انتشار این ترانه در صفحه فیسبوک خود برای اولینبار خبر از ممنوعالکار شدنش داد.
هر چند مسوولین ارشاد زیر بار اعلام «ممنوع الکاری» نرفتند، اما عملا مهدی یراحی به مدت شش ماه نتوانست کنسرتی برگزار یا آهنگی منتشر کند. در این گونه مواقع معمولا مسوولین هنرمند را به سکوت دعوت میکنند تا مساله حل شود، ولی یراحی اهل سکوت کردن نبود و از ممنوعالکاریش حرف میزد. این هم شیوهی چند سال اخیر متولیان وزارت ارشاد برای متوقف کردن هنرمند است. به او رسما اعلام نمیکنند که ممنوعالکار است اما به فعالیتهایش مجوز نمیدهند.
در شهریور سال۱۳۹۸، در سالگرد خودکشی دختر آبی، «سحر خدایاری» که عاشق تیم استقلال بود و در اعتراض به دستگیریاش هنگام ورود به استادیوم آزادی خودسوزی کرد، ترانهی «دخترانه» را با یاد دخترانِ قربانی جهالت و تعصب منتشر کرد و پای ترانه نوشت: «پیشکش به دختران؛ که هنوز قربانی خشونت و تعصبات بیهودهاند. با آرزوی فردایی عاری از جهل و دخترکُشی!»
بعد از اتفاقات آبان ۱۳۹۸، در کنسرتش در اهواز دوباره لب به انتقاد گشود: «همانطور که مجموعه امنیتی میتواند از حوزه فرهنگ و هنر انتقاد کند، ما هم باید بتوانیم آنها را نقد کنیم. ما باید بتوانیم سپاهپاسداران را نقد کنیم، هیچ مقامی نباید فضای مقدسی برای خودش قائل شود که نتوان او را نقد کرد.»
پس از این اجرا مهدی یراحی اینبار در صفحه اینستاگرام خود در تاریخ ۱۲بهمن خبری ممنوع الکاری مجدد خود را منتشر کرد و نوشت: « اینجانب مهدی یراحی، توسط مجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد (این بار به سبب گفتههایم در کنسرتهای اهواز و کرج و… و اساسا به جهت سیاق و نگرشم) تا اطلاع ثانوی عملا از کار در سرزمینم ممنوع شدهام. بههمین دلیل روند اخذ مجوز برای اجراهای من در تمامی کنسرتهای تهران و شهرستانها مسدود و مجوزهای از پیش صادر شده لغو گردید.»
بعد از اعتراضات خوزستان به بیآبی در تابستان ۱۴۰۰ هم ترانهی عربی «اهواک» را برای همراهی با ملت اهواز خواند. در آغاز موزیک-ویدیو این ترانه مهدی یراحی دارد از گوشی خود صدای مشهور زن اهوازی اهل خفاجبه را میشنود که میگوید: «آقا! آقا! مظاهرت سلمیه. چرا آتیش میزنی؟!»
در آبان۱۴۰۱، ترانه «وداع بعد از رفتن» را منتشر کرد که در سوگ کشتهشدگان آبان ۱۳۹۸ برای بازماندگان آنها سروده بود. ترانهای که در فاصله چند روز پس از انتشارش «کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه» به تمامی رسانههای مجازی دستور حذف آن را داد.
امسال هم بعد از شروع اعتراضات که به دلیل مرگ «مهسا امینی» در ۲۶شهریور آغاز شد، یراحی در ۲۹شهریور ترانه «قفس بَس» را براساس شعری از شهیار قنبری منتشر کرد و با شدت گرفتن اعتراضات احتمالا یراحی این تصور را داشت که ترانهای اینگونه کافی نیست و به فکر تولید یک سرود انقلابی مناسب این روزها افتاد.
سرودی که بر اساس کلمات کلیدی این روزها باشد و شعار بنیادین این جنبش اجتماعی، یعنی «زن، زندگی، آزادی» را پوشش بدهد. انتشار قطعهی «سرودِ زن» که بسیار حرفهای تولید شده است و در عینحال سر راست و مستقیم حرفش را میزند، اتفاق بسیار مهمی است. چرا که اغلب در این مواقع، تولیدات خانگی و با امکانات کم است، براساس کیفیت اجرایی که این قطعه دارد به نظر میآید یراحی تلاش کرده تیمی حرفهای را گرد هم آورده تا بتواند یک سرود انقلابی با کیفیت را با سرعت تولید کند.
مهدی یراحی مورد عجیب موسیقی پاپیولار ایران است. از خوانندهای با غرور که اسم آلبوم خود را «امپراتور» میگذارد و طرفدارهایش او را امپراتور صدا میزنند در طی ده سال، بدل به یک فعال اجتماعی میشود که از جایی به بعد اصلا دیگر نمیتواند مثل دو آلبوم اولش ترانه عاشقانه بخواند و تنها در بزنگاه و رویدادهای اجتماعی است که اثر خلق میکند. درست که ممنوعیتها بر شهرت فزایندهی او در ایران تاثیر کاذبی گذاشت، اما با این جسارت و صراحت اجتماعی باید منتظر ماند دید که تاریخ از او چگونه یاد خواهد کرد.