
بازداشت و شکنجه سعد آلبوشوکه؛ روایتی دیگر از سرکوب سیستماتیک در اهواز
در ادامه سرکوبهای امنیتی علیه فعالان محلی در مناطق بومی اهواز، نیروهای اطلاعات سپاه در اقدامی دیگر، سعد آلبوشوکه، جوان ۲۳ ساله اهل رامشیر را در ۲۸ فروردین ۱۴۰۴ از منزل شخصیاش بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل کردند. وی پس از حدود یک هفته بازجویی همراه با شکنجه در سلول انفرادی، نهایتاً به بند ۵ زندان مرکزی اهواز (شیبان) منتقل شد؛ بندی که بهطور خاص برای زندانیان سیاسی اختصاص یافته است.
رامشیر و دیگر شهرهای بومینشین اهواز سالهاست که صحنه بازداشتهای فراقانونی، تهدید، تبعید و سرکوب جوانان محلی هستند. در اکثر این موارد، اتهامات مبهمی مانند «تبلیغ علیه نظام» و «تشویش اذهان عمومی» بدون ارائه اسناد معتبر و با محرومیت از دادرسی عادلانه به بازداشتشدگان نسبت داده میشود. آنچه در پرونده سعد آلبوشوکه نیز به چشم میخورد، دقیقاً بازتولید همین الگوست؛ الگویی که هدفش خاموش کردن هرگونه صدای مستقل از سوی مردم بومی منطقه است.
شکنجه؛ ابزاری برای مهار مطالبهگری
بنا به گزارش نزدیکان آلبوشوکه، وی در مدت بازداشت تحت شکنجه جسمی قرار گرفته است؛ اقدامی که مصداق بارز نقض ماده ۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۷ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی محسوب میشود. شکنجه، نهتنها نقض فاحش کرامت انسانی است، بلکه کارکردی مشخص در ایجاد ارعاب میان سایر کنشگران اجتماعی و سیاسی در منطقه دارد.
هرچند حکومت تهران در اسناد رسمی خود عضویت در میثاقهای بینالمللی حقوق بشر را پذیرفته است، اما در عمل، حقوق اساسی چون آزادی بیان، آزادی تجمع، دادرسی عادلانه و امنیت شخصی بهطور سیستماتیک نقض میشود. بازداشت سعد آلبوشوکه یکی از دهها موردیست که نشان میدهد حکومت تهران بهجای پاسخ به مطالبات، به سرکوب ساختاری و استفاده ابزاری از نهادهای امنیتی متوسل میشود.
در حالیکه مناطق بومینشین اهواز با مشکلات انباشتهای چون تبعیض، فقر، بیکاری و بحران زیستمحیطی دست و پنجه نرم میکنند، حاکمیت بهجای رسیدگی به این بحرانها، رویکرد امنیتی را بر مطالبات مشروع مردم تحمیل کرده است. بازداشت سعد آلبوشوکه بیش از آنکه یک پرونده امنیتی باشد، سندی است بر وضعیت بحرانی حقوق بشر در جغرافیای اهواز؛ جاییکه امنیت، نه بهمعنای آرامش و رفاه، بلکه به ابزار سرکوب بدل شده است.