
در حالی که گفتوگوهای غیررسمی و پراکنده میان تهران و آمریکا درباره برنامه هستهای بار دیگر وارد فاز رسانهای شده، نگاهها به موضع اسرائیل بیش از پیش جلب شده است. تلآویو همواره تأکید کرده که دستیابی ایران به سلاح هستهای یک «خط قرمز» غیرقابل عبور است، اما با تغییرات ژئوپلیتیکی و افزایش فشارهای داخلی بر دولت بنیامین نتانیاهو، این سؤال بهشکل جدیتری مطرح میشود: آیا اسرائیل ممکن است از مواضع پیشین خود کوتاه بیاید؟
اسرائیل؛ دو دهه مقابله فعال با برنامه هستهای جکومت تهران
اسرائیل طی بیست سال گذشته نه تنها به شکل سیاسی و دیپلماتیک با برنامه هستهای ایران مخالفت کرده، بلکه در عرصه امنیتی و نظامی نیز اقدامات چشمگیری انجام داده است. از جمله میتوان به ترور دانشمندان هستهای، حملات سایبری به تأسیسات ایران (مانند حمله استاکسنت)، و عملیات مخفیانه در داخل خاک ایران اشاره کرد. در واقع، تلآویو تلاش کرده تا همزمان با مسیر دیپلماتیک، اهرمهای امنیتی و اطلاعاتی خود را نیز فعال نگه دارد.
این اقدامات نشان میدهد که اسرائیل، برخلاف بسیاری از قدرتهای غربی، مسئله ایران را تنها در چارچوب دیپلماسی هستهای و مذاکرات وین نمیبیند، بلکه آن را تهدیدی موجودیتی تلقی میکند که باید با اقدامات پیشدستانه با آن مقابله کرد.
مذاکرات پنهان حکومت تهران و آمریکا؛ چالش جدید برای تلآویو
در ماههای اخیر، نشانههایی از گفتوگوهای غیررسمی میان تهران و واشنگتن در رسانهها بازتاب یافته است؛ گفتوگوهایی که اگرچه هدف نهاییشان بازگشت به توافق هستهای نیست، اما میتواند به کاهش تنشهای منطقهای و تنظیم سطح غنیسازی اورانیوم در ایران منجر شود.
این تحرکات دیپلماتیک، برای اسرائیل یک هشدار است. چرا که احیای نوعی توافق، حتی محدود، بدون در نظر گرفتن منافع تلآویو، ممکن است معادلات راهبردی خاورمیانه را دگرگون سازد. برای نتانیاهو که همواره با شعار «مقابله بیامان با ایران» در قدرت باقی مانده، هرگونه مصالحه آمریکا با ایران، شکست سیاسی بزرگی محسوب میشود.
از سوی دیگر، نخستوزیر اسرائیل با بزرگترین بحران سیاسی دوران رهبریاش روبهرو است. اعتراضات داخلی علیه طرح اصلاحات قضایی، شکاف در ائتلاف حاکم، و بحران در نوار غزه و کرانه باختری، همگی باعث شدهاند که تمرکز دولت نتانیاهو بر سیاست خارجی با موانع داخلی همراه شود.
در چنین شرایطی، توان و اراده عملی اسرائیل برای انجام عملیات نظامی بزرگ یا افزایش تنش مستقیم با ایران نیز کاهش یافته است. همزمان، بخشی از نخبگان امنیتی و اطلاعاتی اسرائیل بر این باورند که بدون همراهی آمریکا و اروپا، هیچ اقدام یکجانبهای علیه ایران نمیتواند موفقیتآمیز باشد.
آیا اسرائیل کوتاه خواهد آمد؟
پاسخ این پرسش پیچیده است. از یک سو، گفتمان غالب در سیاست امنیت ملی اسرائیل همچنان بر «عدمپذیرش ایران هستهای» استوار است و این موضوع، هم اجماع داخلی دارد و هم حمایت ساختار امنیتی و نظامی را با خود دارد. از سوی دیگر، محدودیتهای عملیاتی، فشارهای بینالمللی و تحولات داخلی باعث شدهاند که دولت اسرائیل نتواند مانند گذشته واکنشهای سریع و پرهزینه نشان دهد.
در نتیجه، بهنظر میرسد که نتانیاهو به جای عقبنشینی صریح، تلاش خواهد کرد تا از طریق لابیهای خود در واشنگتن، روند هرگونه توافق احتمالی را کند یا بیاثر کند. این به معنای مخالفت دیپلماتیک شدید و هشدارهای امنیتی پیاپی خواهد بود، اما نه لزوماً اقدام نظامی فوری.
در چشمانداز کنونی، اسرائیل بهسختی میتواند از اصول امنیتی خود کوتاه بیاید، اما در عمل ممکن است ناچار به سازگاری با وضعیت جدید شود. اگر ایران و آمریکا به نوعی تفاهم محدود برسند که سطح تنشها را کاهش دهد، تلآویو احتمالاً با تاکتیکهای رسانهای، تهدیدهای هدفمند و تحرکات محدود اطلاعاتی واکنش نشان خواهد داد.
در نهایت، آنچه مشخص است اینکه مذاکرات تهران و واشنگتن، نهتنها برای آینده برنامه هستهای ایران، بلکه برای موقعیت ژئوپلیتیکی اسرائیل نیز سرنوشتساز خواهد بود.