آینده ایران اتمی «کره شمالی شدن» است
بعد از مورد هدف قرار گرفتن مواضع حشد الشعبی در عراق توسط نیروهای آمریکایی، می توان گفت موضوع مذاکرات برجام کمی پیجیده تر شده است و دسترسی به برجام و توافقات آن برای ایران دور از تصور و غیر قابل دسترس شده است. به گونه ای که افراد اگر تا دیروز می گفتند امکان ادامه گفت و گو برای توافق برجام امیدوار کننده است، امروز از این نظریه توافق تغییر موضع داده ومعتقدند که «ایران از توافق برجام بسیار فاصله دارد.»
شایان ذکر است که موضوع برجام ایران مختص به دولتهای حاکم در جمهوری اسلامی نیست و از زمانهای بسیار دور در سیاست ایران مطرح بوده است و می توان گفت از زمان شاه موضوع اتمی شدن ایران مطرح شده است و فرانسوی ها شروع اتمی شدن ایران را در زمان شاه رقم زدند.این روند در دوره خمینی نیز ادامه پیدا کرد و امروز آرمان اتمی شدن ایران به عنوان «هدف سیاسی نظام جمهوری اسلامی» مطرح است.
به وضوح می توان گفت «ایران اتمی» خواسته ای است که سال ها حکومت های حاکم بر ایران ان را دنبال کرده اند.
در واقع دستیابی به فن آوری بمب اتم همانند کشورهای هند و پاکستان بخشی از خواسته مردمی است که تابع نظام و حکومت ایران هستند که می توان گفت جمعیت بسیاری نیزهستند که هدف استراتژیکی آنها رسیدن به بمب است و همواره اتمی شدن ایران را مورد حمایت قرار دادند.
نظام حاکم بر ایران سعی کرده است که مردم را این گونه توجیح کند که «داشتن قدرت اتمی در منطقه» تنها قدرتی است که میتواند ایران را از سوریه شدن و عراق شدن نجات دهد و ایران اتمی را مظهر قدرت در منطقه قلمداد کند.
اینکه ایران همچنان برای شبه نظامیانش در سوریه، یمن و لبنان هزینه می کند برای نشان دادن قدرت در منطقه و داشتن اهرم های فشار بر کشورها است.
شایان ذکر است که حسن روحانی بارها دلیل دخالت در کشورهای همسایه را «حق ایران» عنوان کرده است و از مدیترانه تا شبه قاره هند را زیر نفوذ حاکمیت ایران دانسته است. بنابراین تامین مالی شبه نظامیان در یمن و سوریه د رعراق و لبنان بخشی از سیاست ها حاکمیت ایران است.
اینکه رئیسی بیاید و انتظار داشته باشیم برجام به سمت عدم توافق حرکت کند اشتباه است، روند توافقات برجام در دست «رهبری و سپاه پاسداران» است و «به ریاست جمهوری هیچ ربطی ندارد»، خامنه ای تصمیم می گیرد که رئیسی مذاکره کند یا هسته ای را دنبال کند و وزیر خارجه کجا برود و چه بگوید.
همان گونه که پیشتر ظریف وزیرخارجه دولت روحانی گفته بود که «اختیاراتش در سیاست خارجه صفراست» و اختیاری ندارد.
نظام حاکم بر ایران فعالیت های اتمی خود را به عنوان «اهرم فشار» در منطقه از «صنعا تا بیروت» استفاده میکند و برای بقاء حکومت خود ان را لازم و ضروری می داند. لذا این امکان وجود ندارد که نظام حاکم بر ایران از هسته ای شدن بگذرد.
در واقع رسیدن به بمب اتم هدف نظام حاکم بر ایران است.
اکنون مردم ایران دو راه دارند یا اینکه ایران اتمی را حمایت کنند و اقتصاد و معیشت مردم را فدای «قدرت» در منطقه کرده و از برجام چشم پوشی کنند ویا اینکه با سیاست های دولت مخالف کنند و مانع هسته ای شدن ایران شوند و حکومت را مجبور کنند که بر جام را بپذیرد که این امر نیز دور از تصور است.
ایران در چهار سال دولت رئیسی نمی تواند وضعیت اقتصادی بهتری داشته باشد و اقتصاد ایران در دوره رئیسی از حال حاضر بد تر نیز خواهد شد و تا وقتی مردمی در ایران باشند که اتمی شدن ایران را «افتخار ملی» بدانند امیدی به وضعیت اقتصادی بهتر نیست.
بمب اتمی برای نظام شاید قدرت باشد ولی برای مردم جز «فقر و فلاکت» حاصلی ندارد. مثال بسیار ساده آینده ایران با بمب اتم «کره شمالی شدن» است، ایران میتواند بمب اتم داشته باشد و مردم مانند کره شمالی زندگی کنند یا بدون بمب اتم، مانند کره جنوبی با دنیا ارتباط برقرار کرده و اقتصاد فعال و زندگی راحت داشته باشند.
نویسنده : دکتر عارف کعبی، رئیس کمیسیون اجرایی دولت اهواز