اخباراخبار اهوازاخبار ايراناخبار جهان عرب

آیا اهواز موفق خواهد شد که حاکمیت منطقه‌ای خود را به دست بگیرید؟

همزمان با تداوم تظاهرات برای سرنگونی حکومت تهران و در حالی که ملل جغرافیای ایران منتظر برگزاری همه پرسی آزاد برای تعیین سرنوشت آینده خود هستند، اهوازی‌ها همچنان در داخل و خارج با اقدامات سیاسی  مواضع و خواسته های خود را پیگیرانه دنبال می‌کنند.

درهمین ارتباط  خبرگزاری STEP مصاحبه‌ای با دکتر عارف کعبی، رئیس کمیسیون اجرایی دولت اهواز پیرامون تحولات جغرافیای ایران و مواضع ملت و دولت اهواز انجام داده است و دکتر عارف کعبی در این خصوص خاطر نشان کرده است:« حرکت ملت اهواز نتیجه آخرین حرکت در خیابان‌های جغرافیای ایران نیست. بلکه بیش از دو دهه پیش آغاز شده است و هدف آن جلب حمایت منطقه‌ای و بین‌المللی برای آماده‌سازی برای به رسمیت شناختن دولت اهواز است».

ایشان در ادامه خاطر تاکید کرده است: «به رسمیت شناختن و مشروعیت بخشیدن به دولت اهواز و رهایی آن از چنگ حکومت تهران، تأثیر بسیار زیادی بر جهان عرب و منطقه در همه سطوح از نظر امنیتی، اقتصادی و سیاسی خواهد داشت، زیرا اگر ما به مداخلات و اشغالگری‌هایی  حکومت تهران که بر عراق، سوریه، لبنان و یمن تأثیر گذاشت، نگاهی بیاندازیم، سر رشته این آنها از اهواز شروع شده است

همچنین دکتر عارف کعبی تصریح کردند: «بنابراین اهواز سد نفوذ ناپذیری است که حکومت تهران را، از جهان عرب جدا می‌کند و طبیعتاً کوه‌های زاگرس بهترین گواه بر آن است که جداکننده طبیعی و واقعی سرزمین‌های عربی و فارس‌ها است».

چه کسانی از تشکیل دولت اهواز حمایت می کند؟

دکتر عارف کعبی رئیس کمیسیون اجرایی دولت اهواز در مورد اینکه آیا کشورهایی وجود دارند که از ایجاد دولت اهواز و جنبه‌های مختلف پیش روی آن حمایت کنند، اظهار کرده است: «تاسیس دولت اهواز در راستای امنیت ملی کشورهای عربی است و سوپاپ اطمینانی برای رفاه آنها است. كشو‌رهای منطقه به خصوص كشو‌رهاي همسايه اهواز و شوراي همكاري خليج همه از تاسيس دولت اهواز حمايت می‌كنند و همگی آمادگی دارند دولت اهواز را به رسميت بشناسند البته می بایست در کنار این رويكرد اراده بين المللي نیز وجود داشته باشد لذا ما براي فراهم کردن این اراده بین المللی 12 سال در حال تلاش شبانه روزی هستیم.»

کعبی درادامه تاکید کرد: « مطمئنا در چند سال آینده، این خواسته با تأسیس دولت اهواز محقق خواهد شد و ثمره آن برای کشورهای همسایه امنیت و آرامش خواهد داشت. در واقع منافع تشکیل مجدد دولت اهواز نه تنها امنیت ملی کشورهای عرب، بلکه تأمین انرژی برای جهان از نفت و گاز ودیگر منافع را به دنبال خواهد داشت. حکومت تهران ثروتش و دارایی‌هایش را ازغارت و چپاول ثروت ملت اهواز کسب می کند و تهران پول غارت شده ملت اهواز را صرف حمایت از گروه‌ها و شبه‌نظامیان تروریستی در منطقه صرف می کند و استقرار مجدد دولت اهواز به منزله پایان دادن به تهدیدات تروریستی حکومت تهران برای منطقه و جهان است.

کعبی خاطرنشان کرده است: ما در حال نزدیک شدن به این خواسته به حق خود هستیم و معتقدیم  که دولت اهواز سدی غیر قابل نفوذ بین شر حکومت تهران و ملت عرب خواهد شد.

آیا  تلاشها. جهت جدا کردن اهواز ازجغرافیای ایران است یا آزادسازی آن ؟

کعبی در پاسخ به این پرسش ابراز کرده است: «ما برای جدایی از جغرافیای ایران نمی جنگیم، جدایی به معنای جدا شدن شعبه از مبدأ است ما تاکید داریم اهواز کرانه  شمال شرقی خلیج است. جغرافیای کنونی ایران  از سال 1925 با اشغال اهواز و الحاق سرزمین های اهواز شکل گرفته است قبل از سال 1925 نقشه ای اهواز و ایران جداگانه بود که همگان آن را نیز به رسمیت شناخته بودند اما با اشغال اهواز توسط تهران، فرمانروای آن شیخ خزعل کعبی دستگیر و در زندان های اشغالگران به شهادت رسید وحکومت  تهران با اشغال اهواز، اهوازرا به جغرافیای ایران الحاق کرد .

رئیس کمیسیون اجرایی دولت اهواز در ادامه تصریح کرد: «به همین دلیل است که ما برای آزادی وطنمان اهواز از دست حکومت تهران می‌جنگیم. تهران در سال 1925 دولت اهواز را با زور نیروی نظامی اشغال کرد با اشغال اهواز که در آن زمان یک دولت مستقل و به رسمیت شناخته شده داشت ، با نقض قوانین و میثاق‌های بین المللی توسط حکومت تهران صورت گرفت.

کعبی با تصریح و تاکید بر مستندات تاریخی منطقه اهواز گفت: «آنچه در سال 1925 اتفاق افتاد، تهاجم نظامی ارتش ایران به دولت مستقل اهواز بود، بنابراین مبارزه ما برای دفاع از خود و حق آزادی بر اساس میثاق ها و قوانین بین المللی است، بنابراین ما جدایی‌طلبان نیستیم، بلکه ما حق داریم در راه آزادی و سرزمین‌های اشغالی خود تلاش کنیم و آن را باز پس خواهیم گرفت.»

کعبی می افزاید: در این شکی نیست، اگر حکومت تهران به این باور کامل برسند که اهواز آزاد شده و از چنگال آنها خارج شده است، با آن مانند زمین سوخته برخورد خواهند کرد و بیش از دو دهه است که در قبال اهواز این رفتاررا درپیش گرفته‌اند.

آنها در قبال اشغال اهواز همچون یک دزد رفتار می کنند نه همچون یک صاحب زمین، زیرا آنها اطمینان دارند که اهواز مدت زیادی در اشغال آنها نخواهد ماند، بنابراین بحث آزادسازی و احیای اهواز حتی در میان حکومت تهران نیزمطرح است. بحث مهمی که در مورد تحت اشغال ماندن دولت اهواز مطرح است، فقط مسئله زمان است، بنابراین حکومت تهران برای سرقت هر چه بیشتر ثروت طبیعی اهواز اعم از نفت، گاز، آب و غیره  درتلاش است.

هماهنگی با اپوزیسیون‌های ایرانی

کعبی در خصوص اینکه آیا هماهنگی با احزاب داخلی جغرافیای ایران وجود دارد یا خیر، می گوید: «ما در کمیسیون اجرایی دولت اهواز  با همه ملیت‌های غیرفارس در جغرافیایی ایران اعم از کوردها و بلوچ ها هماهنگ هستیم و تنها حزبی که نمی‌خواهد با ما علیه حکومت آخوندی تهران هماهنگی کند، اپوزیسیون فارس مرکزگرای خارج نشین است که  یک طرف آن به نمایندگی رضا پهلوی دوم از سلطنت طلب‌ها و طرف دیگر ان به رهبری مریم روجوی از سازمان مجاهدین خلق بر می گردد. بنابراین هماهنگی با ملیت های غیر فارس و ملل تحت ستم تهران، صورت می گیرد، زیرا دشمن ما ملیت‌های غیر فارس یکی است وآن حکومت اشغالگر تهران است.

آیا اهواز در صورت جدا شدن از جغرافیای ایران پتانسیل یک کشور را دارد؟

کعبی در پاسخ به این سوال می گوید: این سوال مهم و راهبردی است و در این خصوص طرف‌های عربی و بین المللی از ما بسیار پرسیده‌اند. لذا ما بازهم می گوییم که دولت سه جزء دارد اولین جزء جغرافیاست، وسعت اهواز 385000 کیلومترمربع از ساحل عرب تا تنگه باب السلام «هرمز» یعنی کل ساحل شرقی خلیج است و اهوازاست که تنگه باب السلام «هرمز» را کنترل می کند.اهواز 85 درصد نفت و گاز صادراتی جغرافیای کنونی ایران را تامین می کند و مساحتی بالغ بر385 هزار کیلومتر مربع معادل سه کشور عربی سوریه، اردن و لبنان است، با تمام احترامی که برای کشورهای عربی داریم. نشان می دهد که اولین جزء یک دولت را منطقه اهواز دارا است.

رکن دوم یک کشور مردم و جمعیت آن است، شمارجمعیت اهوازی‌‌ها از 13 میلیون نفر گذشته است و رکن سوم رهبری سیاسی است که در بین مردم اهواز این رهبری موجود است.

کعبی همچنین از کسانی که از آنها به عنوان «برادران عرب، دین و انسانیت» یاد می کند، درخواست کردند که در این مصیبت که از سال 1925 بر سر مردم عرب اهوازی نازل شده است، همچنان در کنار ملت اهواز باشند.

وی در ادامه تصريح كرد از همه دولتها و ملت های عرب دوست و برادر می خواهم که برای بازگرداندن اهواز به آغوش کشورهای عربی در کنار ما باشند و با بازگرداندن دولت اهواز سد نفوذ ناپذیری در برابر جاه طلبی های فارس خواهد شد.

چرا اعتراضات اخیر در جغرافیای ایران نمی تواند ثمر بخش باشد؟

کعبی همچنین در مورد تداوم اعتراضات درجغرافیای ایران و گسترش اعتصابات معتقد است «تظاهراتی که بیش از 70 روز است در داخل مناطق فارس نشین ، کوردستان و بلوچستان اشغالی ادامه دارد، در حد انقلاب نیست. انقلاب به دلایل زیادی نیاز دارد، اول اینکه این اعتراضات که علیه شبه نظامیان حکومت پس از کشته شدن دختر کورد مهسا امینی موسوم به «پلیس گشت ارشاد» به راه افتاده، بدون رهبری است و رژیم از قدرت خود سوء استفاده کرده و توانسته اعتراضات را مهار کند. آنهم با در پیش گرفتن رفتارهای بسیار زشت و مذبوحانه یعنی از طریق سرکوب، قتل، دستگیری و تهدید خانواده ها. بنابراین، اعتراضات فعلاً به انقلابی تبدیل نشده، که  بتواند رژیم را سرنگون کند.»

وی در ادامه گفت:همچنین عامل دیگر اختلاف بین رهبران غیرفارس و اپوزیسیون فارس در انقلابی نشدن اعتراضات نقش موثری داشته است، چرا که ملیت‌های غیرفارس یک گونه جهت گیری و اپوزیسیون فارس جهت گیری‌های دیگری دارند و این تلاقی وبرخورد جهت گیری‌ها اعتراضات را تضعیف کرده است. جهت گیری‌های متضاد و گاها متفاوت باعث عدم وجود رهبری واحد برای رهبری اعتراضات درجغرافیای ایران شده است، بنابراین فقدان رهبری واحد نقطه‌ای مهلک برای اعتراضات و عدم گسترش آنها در تمام مناطق جغرافیای ایران بوده است، به همین دلیل بود که ما اهوازی‌ها دراعتراضات اخیرشرکت نکردیم زیرا می بینیم جنبشی که اکنون وجود دارد، مبارزه بین جناح‌های حاکم در تهران و مبارزه بین اپوزیسیون فارس است آنهم بر سر اینکه چه کسی برجای رژیم آخوندی تهران حکومت خواهد کرد به همین دلایل است که  اعتراضات به انقلاب تبدیل نشده است.

تلاش برای سرنگونی رژیم ایران

رئیس کمیسیون اجرایی دولت اهواز در ادامه تشریح کرد: در پی گسترش اعتراضات در جغرافیای ایران، رژیم آخوندی تهران در حالی که مشخصا از آمریکا نام می برد، احزاب خارجی را به دخالت در آن و تشویق مردم به ادامه اعتراضات  متهم کرده است.

و من باور نمی‌کنم که دست‌های خارجی پشت اعتراضات درجغرافیای ایران باشد. چرا که این اعتراضات مربوط به کشته شدن دختر کورد در تهران به دست پلیس گشت ارشاد وابسته به جریان تندرو در تهران بود، جنبش اصلاح طلبان نیزاز این فرصت استفاده کرد و به اعتراضات دامن زد تا بر جناح دیگر قدرت که جناح تندرو است فشار بیاورد.

ملل غیرفارس و حتی فارس‌ها از فرصت برای سرنگونی رژیم استفاده کردند و بدین ترتیب مدیریت حکومت از دست تندروها وارد فازبحران شد. و تحرکات اعتراضی توسط جنبش اصلاح طلبان سهم خواه ازحکومت و اختلاف بین اپوزیسیون فارس خارج و رژیم آخوندی تهران آغاز شد و شاهد شعار سرنگونی رژیم بودیم.

کعبی در تبین شرایط موجود در ایران بیان کرد: به همین دلیل بود که کوردها و بلوچها به امید اینکه رهبری واحدی بین آنها و اپوزیسیون فارس در خارج با هدف مشترک سرنگونی رژیم  آخوندی ایجاد خواهد شد وارد تظاهرات شدند، اما بین آنها اختلاف ایجاد شد و تظاهرات بدون رهبر ماند یا شاهد آن هستیم که هر روز یک عده پیش ما ظهور می کنند که مدعی رهبری انقلاب اخیر هستند.

کعبی در ادامه تصریح کرد که قطعا اعتراضات اخیر، یک اعتراضات مردمی است و هیچ دست خارجی پشت آن نیست، نبود رهبری واحد، بخشی از ناکامی این جنبش در رسیدن به هداف است، همچنین در کنار آن اراده بین المللی برای سرنگونی نظام وجود ندارد، متاسفانه کشورها  فقط با صدور بیانیه های محکومیتی به این موضوع  نیزبسنده کرده‌اند چون نمی خواهند رژیم آخوندی تهران را در حال حاضر سرنگون کنند، بلکه از حرکت و جنبش مردم در کف  خیابان استفاده می کنند تا با توجه به شرایط سخت رژیم در خیابان و درسطوح منطقه‌ای و بین المللی و موقعیت بحرانی آن بیشترین دستاوردها را به دست آورند.

موضوعات ذات صلة

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا