آنطور که دادخواهان میخواستند محاکمه نشد، اما ثانیههای سقوط را تجربه کرد
آنطور که دادخواهان میخواستند محاکمه نشد اما آن چند ثانیه را تجربه کرد. ثانیههای سقوط را. ثانیههای وحشت چشم دوختن به مرگ را. در دقیقترین شکل ممکنش فهمید سقوط به مرگ چگونه است. اگر کمتر از ۵ سال قبل، ۱۶۷ انسان و یک جنین در راه در پروازی که حکومت او سرنگوش کرد، سقوط به مرگ را ناگزیر از سرگذراندند، حالا خودش در کنار تعدادی از کارگزاران بلندپایه حکومت طعم چنین تجربه مهلکی را چشید.
ابراهیم رئیسی در آن ثانیههای پایانی به چه میاندیشید؟ چهره آنها که حکم مرگشان را از همان جوانی تاکنون صادر کرده بود به ذهنش رسید؟ یا از ممکن نشدن رسیدن به صندلی رهبری جمهوری اسلامی افسوس خورد؟ به خاک شدن دهها حقیقتی که خود آگاه و شاهدشان بود پوزخند زد؟
ابراهیم رئیسی دادخواهی نشد اما تجربه مشابه برخی از کسانی را که در مرگشان مسئولیت داشت، تجربه کرد. هزاران زندانی سیاسی که سال ۱۳۶۷ اعدام شدند، بدون شناسایی و مخفیانه دفن شدند. حالا برخی از سوختن جسدش و قابل شناسایی نبودن آن صحبت میکنند.
ابراهیم رئیسی آن طور که دادخواهان میخواستند محاکمه نشد اما مرگ طبیعی هم نداشت. او نخستین فرد کشته شده از اعضای هیئت مرگ سال ۶۷ محسوب میشود.
یاد همه قربانیان حکومت جمهوری اسلامی در ۴۵ سال گذشته گرامی باد.