اخباراخبار جهان عرببین المللمقالات

چینی‌ها در راه‌اند

عبارت «چینی‌ها در راه‌اند» را مسئول پذیرش هتل به من گفت و عذرخواهی کرد که با ورود هیئت‌های متعدد کشورهای شرکت‌کننده در سه اجلاس، هیچ اتاق خالی در هتل نمانده است.

سفر شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهوری چین، و هیئت همراه پرتعدادش به پادشاهی عربی سعودی رویدادی بزرگ و تاریخی است و در سال‌های آینده، تحولات در سطوح مختلف را شاهد خواهیم بود. البته من با کسانی که این همگرایی را با تغییر رابطه مصر از واشنگتن به مسکو در زمان جمال عبدالناصر مقایسه می‌کنند، موافق نیستم؛ زیرا عصر حاضر با آن زمان تفاوت بسیاری دارد. افزون بر اینکه انگیزه اقتصادی و مفهوم مدیریت روابطی که سعودی را با چین پیوند می‌دهد، بسیار دگرگون شده است.

روند روابط سعودی با آمریکا را می‌توان از طریق منافع دو کشور دنبال کرد. آمریکا در گذشته واردکننده عمده نفت بود و حفاظت از مناطق و کریدورهای آن هسته اصلی سیاستش را شکل می‌داد. از زمان کشف ذخایر عظیم نفت شیل، آمریکا دیگر واردکننده مهمی نیست و امروز به‌راحتی می‌تواند برای نفت سعودی در بازار جایگزین پیدا کند.
از سوی دیگر، چین با وارد کردن بیش از سه میلیون بشکه نفت در روز به بزرگ‌ترین واردکننده نفت از سعودی و سایر کشورهای خلیج تبدیل شده است.

از لحاظ عملی نیز سیاست همواره دنباله‌رو منافع اقتصادی است. بنابراین واشنگتن با کاهش میزان خرید نفت از کشورهای خلیج، تعهدات قبلی‌ خود در قبال منطقه را کاهش داده و توجهش به بازارهای دیگر در شرق و جنوب آسیا معطوف شده؛ در حالی که چین دامنه فعالیت‌های تجاری خود در خاورمیانه را گسترش داده است. از این رو، چین با توجه به رشد اقتصادی و نیاز روزافزونش به منابع انرژی و بازارهای بیشتر برای فروش تولیداتش، آینده‌ خود را در این منطقه درخشان‌تر می‌بیند.

به طور خلاصه می‌توان گفت که منافع تجاری خطوط اصلی سیاست را تعیین می‌کنند؛ به‌ویژه اینکه دولت سعودی در حال حاضر نسبت به هر زمان دیگر، گام‌های بلندتری به سمت واقع‌گرایی برمی‌دارد.

به همین ترتیب، چین نیز به‌رغم پیش‌بینی رشد چشمگیر انرژی‌های جایگزین، سعودی را برای مدت نزدیک به یک ربع قرن به‌عنوان منبع اصلی تامین انرژی خود می‌بیند؛ زیرا شمار کشورهای تولیدکننده‌ای که بتوانند مانند سعودی به تامین نفت در بازارهای بزرگ جهان ادامه دهند، بسیار اندک است.

افزون بر این، چین سعودی را بازاری بزرگ برای صادراتش و گذرگاهی اجتناب‌ناپذیر برای گسترش تجارت خود در جهان تلقی می‌کند.

تردیدی نیست که پس از سفر رئیس‌جمهوری چین به ریاض و سه اجلاس سران که سعودی برای میزبانی از او برگزار می‌کند، حرف‌های زیادی زده خواهد شد. برخی این اقدام را خیانت به رابطه با واشنگتن و واگرایی از یک ابرقدرت و همگرایی با ابرقدرت دیگر به تصویر خواهند کشید.

این در حالی است که ما گسترش رابطه با چین را هرگز به ضرر واشنگتن نمی‌بینیم؛ زیرا نزدیکی ریاض و پکن نه طرحی سیاسی و نه ائتلافی نظامی است؛ بلکه انگیزه‌های اقتصادی روشنی وجود دارد که دو کشور را به سمت توسعه روابط سوق می‌دهد.

پکن با داشتن یک نظام پایدار شریکی است که می‌توان مواضعش را برای سال‌های طولانی پیش‌بینی و روی آن برنامه‌ریزی کرد؛ در حالی‌ که روابط واشنگتن با جهان پیوسته در تغییر و نوسان است؛ علاوه بر این آمریکا در زمینه سیاست خارجی‌ خود با اختلاف‌های داخلی شدید روبرو است.

پکن از متحدانش خواسته‌ها و انتظارات سیاسی خاصی ندارد و از مداخله در امور این کشورها خودداری می‌کند. واشنگتن با توجه به قدرت نظامی گسترده‌ای که در سطح منطقه دارد، خود را نسبت به چین، در موقعیت متمایزی می‌داند و انتظاراتش بار سنگینی بر دوش کشورهای منطقه می‌گذارد؛ در حالی‌ که چینی‌ها می‌خواهند با سعودی‌ها و ایرانی‌ها تجارت کنند و حداقل در مرحله کنونی، از تعهد حفاظت از بازارها یا کریدورها تجاری فاصله بگیرند.

ایالات متحده همچنان خواهان حفظ روابط متمایز با بازارهای اصلی منطقه مانند بازارهای کشورهای خلیج و حضور در مناطقی است که برای چین نیز حائز اهمیت‌اند و به‌عنوان بخشی از عرصه رقابت بین‌المللی محسوب می‌شود. البته سعودی قصد ندارد به ائتلاف‌ها یا درگیری‌های بین‌المللی وارد شود و می‌خواهد با دنبال کردن طرح‌های توسعه و پیشرفت در چارچوب چشم‌انداز ۲۰۳۰، در بازارهای جهانی و طرح‌های بزرگ اقتصادی حضور و مشارکت چشمگیری داشته باشد.

عبدالرحمان الراشد – شرق الاوسط

موضوعات ذات صلة

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا