پیام مادر زینب جلالیان و استمداد از تمامی ارگانهای حقوق بشری برای نجات قدیمی ترین زن زندانی سیاسی
مادر زینب جلالیان در یک پیام تصویری گفت: «۱۵ سال است دخترم را ندیده ام، او از حق ملاقات با خانواده و داشتن وکیل محروم است، تقاضای کمک دارم…»
خانم غزال بلخکانلو مادر زینب جلالیان با انتشار پیامی از تمامی سازمانها و مدافعان حقوق بشر برای نجات جان دخترش تقاضای کمک کرد.
خانم غزال بلخکانلو مادر زینب جلالیان زندانی سیاسی در تبعید در زندان یزد با انتشار یک پیام تصویری، از تمامی سازمانها و مدافعان حقوق بشر برای نجات جان زینب جلالیان تقاضای کمک کرد. او گفت زینب از داشتن وکیل و ملاقات با خانواده محروم است.
مادر زینب جلالیان در این پیام که به زبان کردی ایراد شده است گفت: «۱۵ سال است دخترم را ندیدەام. نمی دانم در چە وضعیتی است. میگن کرونا گرفتە، من برایش نگرانم. از ملاقات با خانوادە و وکیل هم محرومش کردەاند.»
مادر زینب جلالیان اضافه کرد: «من دیگر پیر شدەام، بە عنوان یک مادر دوست دارم دخترم را ببینم. از سازمانها و مدافعان حقوق بشری تقاضای کمک دارم.»
شایان ذکر است پیشتر یک منبع از بی خبری و قطع ارتباط زینب جلالیان در زندان یزد و نگرانی خانواده این زن زندانی سیاسی از وضعیت او به کانون حقوق بشری نه به زندان – نه به اعدام خبر داده بود.
این منبع اعلام کرده بود نزدیک یک سال است زینب جلالیان برغم شرایط وخیم جسمی و روحی از هر گونه ارتباط با بیرون و خانواده محروم شده و از وضعیت سلامتیش اطلاعی در دست نیست.
ماموران زندان اعلام کرده اند تا زمانیکه زینب جلالیان ابراز پشیمانی و مصاحبه تلویزیونی نکند این شرایط ادامه پیدا خواهد کرد.
کانون حقوق بشری نه به زندان – نه به اعدام همصدا با مادر زینب جلالیان، از همه مجامع حقوق بشری و بین المللی میخواهد برای نجات جان این زن زندانی سیاسی اقدام فوری بعمل بیاورند.
زینب جلالیان، قدیمی ترین زن زندانی سیاسی با سنگین ترین حکم در میان زنان زندانی سیاسی در ایران میباشد.
وی متولد سال ۱۳۶۱ در روستای «دیم قشلاق» شهرستان ماکو در استان آذربایجان غربی است. او اسفند ماه ۱۳۸۶ در کرمانشاه بازداشت شد و پس از ماهها نگهداری در سلول انفرادی اداره اطلاعات این شهر و تحمل شکنجههای شدید جسمی و روحی، توسط دادگاه انقلاب اسلامی به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» و «محاربه» به اعدام محکوم شد.
این حکم پس از تایید در دادگاه تجدیدنظر در سال ۱۳۹۰ با یک درجه تخفیف به حبس ابد تبدیل شد و پس از آن زینب به زندان خوی در استان آذربایجان غربی انتقال یافت. وی طی این سالها در زندان به بیماریهای متعددی از جمله اختلال در بینایی، ناخنک چشم و برفک دهان و کرونا مبتلا شده است.
زندانی سیاسی زینب جلالیان در تاریخ ۱۰ اردیبهشت بطور ناگهانی از زندان خوی به زندان قرچک ورامین منتقل شد. وی در تاریخ ۵تیر۹۹ و در حال اعتصاب غذا از زندان قرچک ورامین به زندان کرمان منتقل شد وی در حالی در سلول انفرادی در زندان کرمان نگهداری میشد که پیش از انتقالش به زندان کرمان در زندان قرچک ورامین به کرونا مبتلا شده بود و حالش بشدت وخیم بود و در تاریخ ۳۱ خرداد با درخواست بازگشت به زندان خوی و یا زندان اوین دست به اعتصاب غذا زده بود.
وی روز سه شنبه اول مهرماه ۹۹ پس از تحمل سه مال سلول انفرادی درحالیکه وضعیت جسمی اش بشدت وخیم بود از زندان کرمان به زندان کرمانشاه منتقل شد.
و بعد از گذشت بیش از یک ماه تحمل حبس در زندان کرمانشاه، در ۲۰ آبان ۹۹ به زندان یزد منتقل شده است.
این زندانی سیاسی مقاوم پیشتر نیز بارها و بارها درخواستهای ماموران وزارت اطلاعات را برای انجام مصاحبه و ندامت رد کرده و اگر چه فشارهای بسیار زیادی از جمله شکنجه و محرومیت از درمان و احتمال از دست دادن بینایی چشمانش را تحمل میکند اما حاضر به همکاری با وزارت اطلاعات و دیکتاتوری جمهوری اسلامی نشده است.
زینب جلالیان در پیامی بهمناسبت روز جهانی زن از زندان خوی به افشای گوشهیی از جنایات در زندان پرداخته و نوشته بود:«ای ستمگران، نظارهگر بودید و هستید، دیدید نمیشود با قتلعام، شکنجه و زندانی کردن ما زنان، جلوی حق خواهی ما را بگیرید. وقتی یک زن جوهرش با آزادی سرشته شده باشد، هیچ ظلم و زوری نمیتواند او را به زانو در بیاورد.
من زمانی به این حقیقت پیبردم که در چنگال ستمگران جمهوری اسلامی بودم. لباسهای مرا بر روی تنم پاره کردند، چشمهایم را بستند، دست و پایم را با زنجیر به تخت آهنی بستند و شکنجه وحشتناک مرا شروع کردند. باور کنید هر وقت ستمگران، ظلم و شکنجه را بر من بیشتر میکنند، من جسورتر و مقاومتر میشوم.»