اخباراخبار ايران

مذاکره برای بقا؛توهم بهبود از مسیر دیپلماسی؛ واقعیتِ سرکوب، فقر و اعدام

در حالی‌که بار دیگر بحث ازسرگیری مذاکرات میان حکومت تهران و قدرت‌های جهانی به جریان افتاده، تجربه‌ تاریخی مردم نشان می‌دهد که میز مذاکره همواره عرصه‌ای برای معامله بر سر بقای رژیم بوده، نه بهبود وضعیت زندگی مردم. پس از توافق برجام، نه تنها گشایشی در معیشت مردم حاصل نشد، بلکه شاخص‌های اقتصادی و حقوق بشری نیز روندی نزولی را طی کردند؛ قیمت ارز به شکل بی‌سابقه‌ای افزایش یافت، سرکوب‌ها شدت گرفت و اعدام‌ها ادامه پیدا کرد. میلیاردها دلار پول آزادشده نیز به‌جای سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های داخلی، صرف توسعه پروژه‌های نظامی و حمایت از نیروهای نیابتی حکومت شد.

این روند تنها به طولانی‌تر شدن عمر سیاسی نظام انجامید، بی‌آن‌که سهمی برای مردم در آن متصور باشد. مردم حکومت تهران، همان‌طور که در انقلاب مشروطه، نهضت ملی شدن نفت، و انقلاب ۱۳۵۷، عملاً قربانی کشمکش میان استعمار و ارتجاع شدند، امروز نیز در معادلات پشت‌پرده مذاکرات جایی ندارند.

در چنین فضایی، اصلاح‌طلبان با تبلیغ صبر و انتظار برای «نتایج مذاکرات»، می‌کوشند این توهم را القا کنند که در همین ساختار سیاسی، بهبود شرایط ممکن است. اما تجربه و واقعیت می‌گوید این تاکتیک چیزی جز خریدن زمان برای رژیم نیست.

در این شرایط، تحلیل‌گران و نیروهای منتقد حکومت بر این باورند که استفاده از شکاف‌های درونی نظام و تضعیف موقعیت رهبری، فرصتی برای سازماندهی و آماده‌سازی جامعه جهت یک خیزش فراگیر است. زمان آن رسیده که مردم، نه‌تنها نظاره‌گر، بلکه بازیگر اصلی در تعیین سرنوشت خود باشند؛ مسیری که تنها با عبور از نظام کنونی و ایجاد یک نظم دموکراتیک و مردمی امکان‌پذیر خواهد بود.

از دید تحلیل‌گران، این نوع واکنش‌ها – هرچند خشونت‌بار و قابل نقد – بیانگر اعتراضی عمیق و ریشه‌دار نسبت به سلطه نهادهای نظامی بر منابع و پروژه‌های عمرانی مناطق حاشیه‌نشین است. در حالی که حکومت تهران تلاش دارد با این پروژه‌ها، تصویری از توسعه و امنیت ارائه دهد، وقایع اخیر نشان می‌دهند که توسعه تحمیل‌شده بدون مشارکت واقعی مردم محلی، نه تنها پایدار نیست، بلکه می‌تواند به بحران‌های جدی امنیتی نیز منجر شود.

موضوعات ذات صلة

دکمه بازگشت به بالا