
تشدید جنگ قدرت در بیت خامنهای؛ استیضاح ابزاری برای تسویهحسابهای درونحاکمیتی
در بحبوحه بحرانهای اقتصادی، مشروعیت سیاسی و فشارهای بینالمللی، نزاع میان جناحهای مختلف قدرت در درون ساختار حکومت تهران به مرحلهای آشکار و خطرناک رسیده است. گزارش تازه روزنامه حکومتی «شرق» از شدتگیری حملات جناح تندرو به دولت مسعود پزشکیان، پرده از رقابت ویرانگر داخلی در رژیم خامنهای برمیدارد؛ نزاعی که اکنون از پشت درهای بسته مجلس و بیت رهبری بیرون زده و به ابزار علنی چون استیضاح و حمله رسانهای بدل شده است.
پس از برکناری وزیر اقتصاد، صدور کارت زرد برای وزیر کار و حملات مداوم به تنها زن کابینه، حالا دیگر مشخص است که جریانهای افراطی در تلاشند تا دولت پزشکیان را به ابزار نمایش قدرت و تسویهحسابهای داخلی تبدیل کنند. این اقدامات درحالی صورت میگیرد که دولت کنونی با حمایت ضمنی خامنهای به عنوان راهحل میانهرو معرفی شده بود، اما اکنون به سنگری برای نبرد جناحهای رادیکال بدل شده است.
تحلیل ریشههای بحران
در واقع، آنچه در ظاهر بهعنوان «نظارت و پاسخگویی دولت» نمایش داده میشود، در باطن چیزی جز تقابل گروههای وابسته به بیت رهبری، سپاه و جریانهای امنیتی نیست. تندروها که با تکیه بر نهادهای انتصابی و قدرت پنهان، همواره ابتکار عمل را در اختیار داشتهاند، اکنون از همان ابزارهای قانونی برای تضعیف رقیب خود استفاده میکنند.
این وضعیت نشان میدهد که رژیم تهران با بحران دوگانهای مواجه است؛ از یکسو ناتوانی مزمن در ارائه راهحل برای بحرانهای اقتصادی و اجتماعی، و از سوی دیگر تشدید گسلهای سیاسی در ساختار قدرت، که در غیاب مشارکت مردمی و انتخابات آزاد، تنها به وسیله حذف، استیضاح و تهدید پیش میرود.
هدفگیری زنان، نشانهای از عقبگرد ایدئولوژیک
تمرکز تندروها بر تنها زن کابینه نهفقط گواهی بر بحران زنستیزی ساختار ایدئولوژیک حکومت تهران است، بلکه تلاش برای حذف هرگونه نماد از اصلاحطلبی یا مدرنیزاسیون در بدنه حاکمیت تلقی میشود. این در حالی است که خود رهبری نظام در سالهای گذشته وعده داده بود از مشارکت بیشتر زنان در مدیریت کشور حمایت خواهد کرد. تناقض میان شعارهای رسمی و اقدامات عملی، نشانهای دیگر از بنبست ساختاری حکومت تهران است.
در نهایت، آنچه از دل این تحولات بیرون میآید، نه یک فرآیند سالم نظارتی، بلکه نمایشی از افول مشروعیت و کارایی نظامی است که درگیر پوسیدگی درونی شده است. نزاع تندروها با دولت پزشکیان نهتنها گرهی از مشکلات مردم نمیگشاید، بلکه سرعت فروپاشی نهادهای تصمیمساز را افزایش میدهد. فروپاشیای آرام، اما قطعی، که از درون ساختار فرسوده حکومت تهران آغاز شده است