تحقیق تازه سپاه: دراهواز میزان نارضایتی از نظام بسیار زیاد است
آخرین اعتراضات مردم اهواز در پی بحران آب در این استان، در تابستان ۱۴۰۰ بیش از ۲۰ روز طول کشید.
نشریه وابسته به سپاه در تحقیق جدید خود میگوید میزان نارضایتی مردم این استان از حکومت در سطح بسیار بالایی قرار دارد.
امروزه در جهان بیش از ۴۰ نوع مخاطره طبیعی شناخته شده وجود دارد که در ايران ۳۱ نوع و در خوزستان ۲۱ نوع از آنها موجود است.
فصلنامه «مدیریت بحران و وضعیتهای اضطراری»، وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در تازهترین شماره خود، به بررسی مفصل «امکان وقوع بحرانهای اجتماعی ناشی از حوادث طبیعی در اهواز» پرداخته و بحرانهای کنونی موجود در این استان را از دریچهای دیگر مورد مطالعه قرار داده است.
اهواز تنوع قومیتی (عرب، لر، بختیاری، فارس، ترک قشقایی، کُرد و…) ويژهای دارد و امکان و احتمال بروز بحرانهای اجتماعی ناشی از حوادث طبیعی یا اختلافها و رقابتهای قومیتی در آن بسیار بیشتر از دیگر استانهای ایران است.
آخرین اعتراضات مردم اهواز در پی بحران آب در این استان، در تابستان ۱۴۰۰ بیش از ۲۰ روز طول کشید و با سرکوب شدید مردم معترض از سوی نیروهای حکومتی پایان یافت. در این اعتراضات، دهها نفر از معترضان با شلیک مستقیم نیروهای حکومت کشته شدند.
حالا نشریه وابسته به سپاه در تحقیق جدید خود میگوید میزان نارضایتی مردم این استان از حکومت در سطح بسیار بالایی قرار دارد.
در تحقیقی که نشریه وابسته به سپاه اخیرا درباره بررسی امکان وقوع بحرانهای اجتماعی در استان خوزستان منتشر کرده، آمده است: «امروزه در جهان بیش از ۴۰ نوع مخاطره طبیعی شناخته شده وجود دارد که در ايران ۳۱ نوع و در خوزستان ۲۱ نوع از آنها موجود است.»
سیل، زلزله، صاعقه، طوفان، زمینلرزه، خشکسالی، سرمازدگی، فرسايش خاک، دگرشکلی سواحل، آفات و بیماریهای نباتی، حریق جنگلها، آلودگی آب و محیطزیست، نفوذ و پیشروی آب دريا، رسوبزايی، نوسانات زمین، ريزشهای جوی، سنگريزش، روانههای گلی، روانگرايی، ريزشهای کارستی و نشستهای زمین در نواحی استخراج مواد از جمله بلایایی هستند که دراهواز رخ میدهند و يا احتمال وقوع آنها وجود دارد.
بعد از سیل میتوان به خشکسالی، يخزدگی، طوفان، ريزگرد، صاعقه، لغزش زمین، آتشسوزی (جنگلها) و آفات به عنوان بیشترین بلایای طبیعی در این استان اشاره کرد.
مجاورت با دريا (آبهای آزاد)، وجود بیشترین رودخانهها از نظر گنجایش انتقال آب و طول، وجود صحرا، ارتفاعات بیش از سه هزار متر، موقعیت مرزی، بیشترین میزان زمین تحت کشت، اختلاف آب و هوایی، وجود چندين گسل و مجاورت با مناطق کويری بدون پوشش و بیابانزا از مهمترين علل وقوع بلایای طبیعی در این استان هستند.
از نظر نشریه سپاه پاسداران، اختلافات و درگیریهای قومیتی و اختلافات درون قومیتی مهمترين و خطر پذيرترين بحران اجتماعی اهواز محسوب میشوند.
بحرانهای اجتماعی خود مولد ديگر بحرانها و تهديدات به شمار میروند که مهمترين عامل آنها را بايد ناکارآمدی مدیریت دولتی دانست. چیزی که امروز در خوزستان يافت میشود، منابع طبیعی و ذخاير نفت و گاز بسیار در کنار فقر شديد مردم اين منطقه است.
نشریه سپاه در تحقیق خود آورده است که در حال حاضر میزان نارضایتی مردم نسبت به حکومت در سطح بسیار زیادی است و در حوادث آبان ۱۳۹۸، حجم اعتراضات مردمی در مقايسه با ديگر استانها جدیتر و بیسابقه بود.
در این تحقیق همچنین آمده است: «قومیت عرب به نسبت ديگر قومیتها جمعیت بیشتری را در این استان دارد و درگیریهای داخلی طوايف عرب از يکسو و از سوی ديگر اختلافات قديمی آنها با مردم فارس موجب شدهاند اين قومیت بیشترین توجه را از سوی دشمنان نظام به خود اختصاص دهد.»
مصاحبهها و بررسیهای این تحقیق نشان میدهند: «یکی از مواردی که مورد شکایت و اعتراض مردم عرب این استان است، اين است که آنها معترض هستند که چرا همیشه مسوولان امنیتی و انتظامی استان بايد از غیر قومیت عرب باشند و اين مساله را بیاعتمادی حکومت به خودشان تفسیر میکنند.»
این تحقیق همچنین میگوید: «مهمترين بحران اجتماعی دراین استان ، مبحث خلق عرب و ناسیونالیسم بختیاری است و در مرتبه دوم، با اختلافی اندک از منازعات قومیتی، اختلاف شدید طبقاتی و فقر قرار گرفتهاند.»
در اهواز به دلیل وجود شرکتهای متعدد صنعت نفت و پتروشیمی و همچنین فولاد و کارخانههای متعدد، اغلب نیروهای متخصص کاری و مديران ارشد اين مراکز از استانهایی غیر از خوزستان بوده و از حقوق و مزايای بسیار متفاوت بهرهمند هستند. آنها قدرت خريد بسیار بیشتری نسبت به مردم استان دارند که این مساله به اختلاف طبقاتی و نارضایتی اجتماعی مردم اهواز منجر شده است.
در این تحقیق اشاره شده است: «بحران اجتماعی بسیار خطرناک و پررنگ ديگر در مناطق مختلف اهواز، فقر و فحشا است و پوششهای نامتعارف غربی که در برخی محلههای تهران ديده میشوند، به همان الگو در برخی مناطق و شهرهای این استان نیز به فراوانی يافت میشوند.»
از دیگر نتایج مشخص و معین این تحقیق میگویند فقر با ۳۶ درصد، اختلافات قومیتی با ۳۲ درصد و اعتیاد با ۲۰ درصد، پررنگترين بحران اجتماعی يا بحرانآفرين اجتماعی دراین استان به شمار میروند.
این تحقیق همچنین مهمترين حوادث طبیعی را در استان، زلزله با ۴۲ درصد، سیل با ۳۴ درصد و ریزگردها با ۱۲ درصد اعلام کرده است که در خلق يا تشديد بحرانهای اجتماعی اثر دارند.
مصاحبهشوندگان در این تحقیق به زيرساختهای ضعیف در استان اشاره کرده و گفتهاند: «اگر زلزلهای با قدرت نسبتا زياد در اين استان رخ دهد، با توجه به بناهای قديمی و استحکامات ضعیف، يقیناً تلفات زیادی خواهد داشت.»
این تحقیق سپاه پاسداران همچنین مشخص کرده است: «ساختوساز غیرقانونی در جنب و حواشی رودخانهها از جمله امکانهای بحرانآفرين در اين استان هستند که حاکی از عدم نظارت و سوء مديريت برخی از و نظارتی است.»
این تحقیق میگوید: «اختلافات قديمی بر سر زمینها همچنان ادامه دارد و مرزبندیهای خطرپذیری در استان موجود است که گویی عربها و بختیاریها هر یک در کشوری مجزا زندگی میکنند.»
نتایج دیگر این تحقیق میگویند: «قومیت فارس يا خوزی از میزان ناعدالتی کمتری رنج میبرند. قوم عرب با توجه به محرومیت شديد، از بیاعتمادی زیادی نسبت به حکومت مرکزی رنج میبرد و بیشترین احساس تبعیض را بهخود اختصاص داده است.»
این تحقیق اضافه کرده است: «ايل قشقايی کمترين سطح درآمد را در استان دارد و قومیت لر و بختیاری بعد از فارسها، بیشترين درآمد را دارند.»
در این تحقیق هرچند به بسیاری از ریشههای زمینهساز بحران در استان به درستی اشاره شده و در پارهای موارد هم ناکارآمدی دولت مرکزی را عامل آن معرفی کرده اما درباره سیاستهای تبعیضآمیز و امنیتی و بدبینانه نظام جمهوری اسلامی به اقلیتهای قومی و مذهبی اشارهای نشده است.