اخباراخبار ايران

بحران برق؛ نمادی از ناکارآمدی ساختاری حکومت تهران

بحران خاموشی گسترده در مناطق مختلف، بار دیگر ناکارآمدی و بی‌تدبیری حکومت تهران را نمایان کرده است. در شرایطی که بسیاری از مناطق کشور به دلیل آلودگی هوا، برف و یخبندان دچار مشکلات جدی شده‌اند، قطعی مداوم برق، زندگی روزمره مردم را مختل و کسب‌وکارها را به تعطیلی کشانده است. به گزارش رسانه‌های داخلی، روز چهارشنبه ۲۴ بهمن، تهران و ۲۵ استان دیگر شاهد تعطیلی گسترده مدارس، ادارات و بانک‌ها بودند، اما این تصمیم‌ها تنها بخشی از بحران عمیق‌تر در تأمین انرژی کشور را بازتاب می‌دهند.

قطعی برق؛ ضربه‌ای به اقتصاد و معیشت مردم

خاموشی‌های گسترده نه‌تنها آسایش شهروندان را بر هم زده، بلکه مشاغل و کسب‌وکارهای کوچک را نیز دچار خسارت‌های جبران‌ناپذیر کرده است. کارخانه‌ها، نانوایی‌ها، کارگاه‌های تولیدی، فروشگاه‌ها و تعمیرگاه‌ها، همگی در سایه قطعی برق، فعالیت خود را متوقف کرده‌اند. نانوایی‌ها، که یکی از حیاتی‌ترین مراکز تأمین نیاز روزانه مردم هستند، با از کار افتادن دستگاه‌های برقی و فاسد شدن خمیرهای آماده پخت، قادر به ارائه خدمات نیستند. در همین حال، گزارش‌های میدانی نشان می‌دهد که صاحبان مشاغل کوچک در تأمین هزینه‌های خود دچار بحران شده‌اند، درحالی‌که همچنان موظف به پرداخت قبوض برق، مالیات و سایر هزینه‌های جاری هستند.

یک مغازه‌دار معترض در ویدئویی منتشر شده می‌گوید: «برق مغازه من قطع شده و این ساعت اوج کار من است. نه زندگی ما زندگی است و نه کاسبی ما کاسبی! تا کی قرار است این وضع ادامه پیدا کند؟»

 جنگ قدرت در میان نهادهای حکومتی

بحران برق تنها نتیجه سوءمدیریت نیست، بلکه نمادی از اختلافات و بی‌نظمی درون ساختار قدرت نیز به‌شمار می‌آید. درحالی‌که وزارت نفت، وزارت نیرو را مقصر اصلی بحران معرفی کرده و اعلام داشته که مدیریت نادرست سبد سوخت، عامل این وضعیت بوده است، وزارت نیرو تلاش دارد کمبود گاز را علت اصلی قطعی برق جلوه دهد. این جنگ لفظی بین نهادهای حکومتی درحالی ادامه دارد که مردم، تنها قربانیان این سوءمدیریت و کشمکش‌های بی‌نتیجه هستند.

در همین راستا، سخنگوی دولت پزشکیان نیز در واکنشی مبهم و فاقد راه‌حل، تنها به توجیه وضعیت پرداخته و اعلام کرده است که قطع برق «انتخاب اول دولت نیست، بلکه اجبار است»؛ توجیهی که نه‌تنها مردم را قانع نمی‌کند، بلکه عمق بحران در سیاست‌گذاری‌های انرژی را آشکار می‌سازد.

 بحران برق؛ بخشی از بحران عمیق‌تر

واقعیت این است که بحران برق تنها یکی از نشانه‌های بحران عمیق‌تر در ساختار حکومت تهران است. سیاست‌های اشتباه، فساد گسترده و تمرکز منابع بر اولویت‌های غیرملی، نه‌تنها نتوانسته است زیرساخت‌های اساسی کشور را تقویت کند، بلکه در شرایط فعلی، مردم را در تنگنای شدید اقتصادی و معیشتی قرار داده است.

این وضعیت، بار دیگر ناتوانی حکومت تهران را در مدیریت بحران‌ها و تأمین ابتدایی‌ترین نیازهای مردم نمایان می‌کند. در چنین شرایطی، خشم عمومی و نارضایتی گسترده، تنها یک نتیجه مشخص دارد: فقدان مشروعیت و ناکارآمدی سیستمی که روزبه‌روز مردم را بیشتر در گرداب مشکلات فرو می‌برد.

موضوعات ذات صلة

دکمه بازگشت به بالا