
افزایش ۵۱ درصدی خودکشی در جغرافیای ایران
آمار رسمی حاکی از افزایش ۵۱ درصدی میزان خودکشی در ایران طی هفت سال گذشته است؛ آماری که زنگ خطری جدی برای جامعهای است که با بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و روانی دستوپنجه نرم میکند. این روند رو به رشد، نتیجه ترکیبی از نابرابریهای اقتصادی، فشارهای معیشتی، سرکوب اجتماعی و نبود حمایتهای روانی و بهداشتی است.
خودکشی؛ شاخصی از نارضایتی و بحرانهای عمیق اجتماعی
حمید پیروی، نایبرئیس جمعیت علمی پیشگیری از خودکشی ایران، سال گذشته در همایش روز جهانی پیشگیری از خودکشی اعلام کرد که در سال ۱۳۹۵، حدود ۷۹ هزار و ۱۰۲ نفر در ایران اقدام به خودکشی کردهاند. این رقم در سال ۱۴۰۱ افزایش چشمگیری داشته و نشاندهنده روند نگرانکنندهای در جامعه است.
افزایش نرخ خودکشی معمولاً یک شاخص کلیدی از نارضایتی اجتماعی و افزایش تنشهای روانی در جامعه است. در شرایطی که مردم با تورم سرسامآور، بیکاری، کاهش امید به آینده و سرکوب آزادیهای فردی و اجتماعی مواجه هستند، اقدام به خودکشی بهعنوان واکنشی به بحرانهای حلنشده افزایش مییابد.
نقش اقتصاد در افزایش خودکشیها
یکی از مهمترین عواملی که در این بحران نقش دارد، وضعیت اقتصادی است. افزایش قیمتها، کاهش ارزش پول ملی، بیکاری گسترده و عدم حمایتهای اجتماعی، موجب فشار مضاعف بر اقشار مختلف جامعه شده است. بسیاری از افرادی که اقدام به خودکشی میکنند، در شرایطی قرار دارند که نه توانایی تأمین معیشت خود و خانوادهشان را دارند و نه امیدی به بهبود شرایط دارند.
همچنین، کاهش کیفیت زندگی، عدم دسترسی به امکانات درمانی و نبود حمایتهای روانی و اجتماعی، مشکلات اقتصادی را تشدید کرده و زمینهساز افزایش بحرانهای روحی و روانی شده است.
حکومت تهران و بیتوجهی به سلامت روانی جامعه
حکومت تهران نهتنها اقدام مؤثری برای حل این بحران انجام نداده، بلکه با سیاستهای سرکوبگرانه خود، شرایط را برای بسیاری از افراد دشوارتر کرده است. در حالی که بسیاری از کشورها با ایجاد نهادهای حمایتی، خدمات مشاورهای رایگان و برنامههای پیشگیری از خودکشی به مقابله با این معضل میپردازند، در ایران، این حوزه از کمترین توجه و بودجه برخوردار است.
علاوه بر این، عدم آزادیهای اجتماعی، سرکوب فرهنگی، فشارهای سیاسی و نبود امید به آینده، به افزایش افسردگی و ناامیدی در جامعه دامن زده است. این وضعیت بهخصوص در میان جوانان، زنان و اقشار آسیبپذیر شدیدتر است.
نیاز به تغییرات ساختاری برای کاهش بحران خودکشی
افزایش ۵۱ درصدی خودکشی در هفت سال، نشاندهنده یک بحران عمیق و هشداردهنده است. این معضل تنها از طریق اصلاحات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی قابل حل است. فراهم کردن فرصتهای شغلی، حمایت از اقشار آسیبپذیر، بهبود خدمات بهداشت روان، افزایش آزادیهای اجتماعی و کاهش فشارهای امنیتی و سیاسی از جمله راهکارهایی است که میتواند به کاهش میزان خودکشی در جامعه کمک کند.
با این حال، در شرایط کنونی و با روند فعلی سیاستگذاریهای حکومت تهران، بهنظر میرسد که این بحران نهتنها کنترل نخواهد شد، بلکه در آینده نیز ابعاد گستردهتری پیدا خواهد کرد.