روایت یک زندانی سیاسی عرب از «بوی هولناک مرگ» در زندان قزلحصار: «قتلگاهی وحشتناک» است
حمزه سواری، زندانی سیاسی عرب در نامهای با شرح جزئیات نحوه انتقال شماری از زندانیان سیاسی از اوین به قزلحصار این زندان را «قتلگاهی وحشتناک» خوانده و هشدار داده که باید «منتظر وقوع یک فاجعه انسانی» بود.
در نامه حمزه سواری که ارسال کرده است او زندان قزلحصار را «سیاهچاله» و «قتلگاهی وحشتناک برای زندانیان» دانسته و گفته که زندانیان اعم از «سنی مذهب»، «سیاسی»، «در انتظار اجرای حکم اعدام»، و «زندانیان تنبیهی و خطرناک» همگی «در کنار هم نگهداری میشوند» و «جان تمام زندانیان این زندان به معنی دقیق کلمه در خطر دائم است.»
حمزه سواری لفته ۱۱ شهریور ۱۳۸۴ در ۱۶ سالگی بازداشت شد و دادگاه انقلاب حکومت تهران در اهواز او را به «افساد فیالأرض، محاربه، و اقدام علیه امنیت ملی» به «اعدام» محکوم کرد، حکمی که بعدا به «حبس ابد» کاهش یافت.
او که همزمان با هجدهمین سالگرد بازداشتش به همراه شماری دیگر از زندانیان سیاسی از اوین به قزلحصار برده شده، میگوید به دستور «هدایتالله فرزادی» رئیس زندان اوین «به زور» به آنها «دستبند و پابند» زدند و سوار اتوبوس کردند.
به گفته حمزه سواری، زندان قزلحصار نهتنها برای زندانیان، بلکه حتی برای کارکنان خود زندان نیز مناسب نیست و «جان تمام زندانیان این زندان به معنی دقیق کلمه در خطر دائم» قرار دارد و «تنها راه حل آن بستن هر چه زودتر این زندان و انتقال زندانیان به محل مناسب جهت نگهداری است، در غیر این صورت باید منتظر وقوع یک فاجعه انسانی در آینده نزدیک بود».
او شرح میدهد که به محض رسیدن به زندان قزلحصار، «بوی تعفن از سر درون این بندگاه خبر داد» و «واقعیت تکاندهنده و شوکآور» دیدن «خستگی، ناامیدی، و درماندگی»و «تغییر چهره» زندانیان اهل سنت «در این مدت کوتاه جدایی» بود.
حمزه سواری افزوده است، «افسر شب ما را به سمت راست این بنا هدایت کرد جایی که آب متعفن کف راهرو را پر کرده بود و بوی هولناک مرگ از درون سلولهای مملو از زندانی به مشام میرسید» و «به افسر نگهبانها دستور داد که زندانیان را چهار نفره، پنج نفره، به درون این سلولها بفرستید و درها را پشت سر آنها قفل کنید».
این زندانی سیاسی با بیان این که در این «سلولهای انفرادی» چیزی «به جز یک موکت کثیف» نبود و «خالی از هرگونه امکانات زندگی بود»، اضافه کرده است که «دستشویی و حمام هر دو در یک جا و ته این سلولها» بود و «یک دوربین» نیز «به همه جا حتی دستشویی و حمام» مشرف بود.
او با تأکید بر اعتراض زندانیان سیاسی منتقل شده، گفته است که «دیگر زندانیان اظهار داشتند که این جا بهترین جای زندان است» و معنای آن «با دیدن محل اقامت زندانیان سنی مذهب که نصف آنها سالها است زیر حکم اعدام به سر میبرند و نصف دیگر سالها است که بلاتکلیف هستند برای ما آشکار شد.»
سواری وضعیت این سلولها را چنین شرح داده است که «۱۵ زندانی در یک اتاق کمی بزرگتر از سلول انفرادی» زندگی میکنند «حمام، دستشویی، روشویی و آشپزخانه آنها همگی در یک اتاق کوچکتر قرار دارد و «هواخوری مسقف» آنها نیز از سلولشان «کمی بزرگتر» است، با این حال، حاضر نیستند به سالنهای عمومی بروند چرا که «سالنهای عمومی پر از جرم و جنایت» است.
به گفته این زندانی سیاسی، واحد ۳ زندان قزلحصار برای زندانیان پیشین زندان رجاییشهر در نظر گرفته شده و در حالی که «ظرفیت نگهداری ۵۰۰ زندانی را دارا است، اما در حال حاضر حداقل دو هزار زندانی در آن نگهداری میشوند» و «تراکم فاجعهآمیز جمعیت» موجب «درگیریهای خونین، تجاوز، ضعیفکشی، و انواع بیماریهای جسمی و روانی میشود».