«مستضعف پروری » شیوه حکومت تهران
بیشتر از یک ماه از حمله حماس دست پرورده حکومت تهران به شهرکهای جنوبی اسرائیل می گذرد و فجایع غیر انسانی که مرتکب شدند، فجایعی که عقل سالم نمیتواند باور کند و روی داعشی های جلاد را هم سفید کردند.
نوار صوتی مکالمه بین یک حماسی قاتل خونخوار که در شنبه سیاه وارد یکی از شهرکهای جنوبی کشور شده بود را که دولت اسرائیل اجازه پخش آن را داده شنیدم. حماسی قاتل با افتخار از بقتل رساندن زنان و کودکان اسرائیلی به خانواده اش خبر میدهد، همچنین می گوید بیا ببین اینها چقدر ثروتمند هستند و چه وسایلی در خانه دارند.
اینجا بود که نه تنها سلاحهای ارسالی حکومت تهران برای ترویج کشت و کشتار مردم بیگناه کشف شد بلکه علائم آرمان مستضعف پروری صادره از ایران هم خود نمایی کرد و متوجه شدم که رهبران ثروتمند مردم غزه مخصوصا آنها را در این موقعیت نگه میدارند.
حکومت تهران بغیر از پول و اسلحه به منطقه، مستضعف بودن را به عزه صادر می کند تا آنها را در قهقرای جهل نگه دارند، تا مردم فقیر و وابسته به حکمرانانی باشند که روز بروز بر ثروت نجومی آنها افزوده میشود، خودشان از ترس در خارج از غزه در هتلهای ۷ ستاره بسر میبرند یا در مخفی گاههای ضد توپ قایم شده اند و مردم بدبخت و بیچاره مخصوصآ کودکان بی گناه را در ردیف اول میدان کارزار قرار میدهند و تنها چیزی که برایشان مهم نیست تعداد کشته شدگان است حتی هر چه بیشتر برایشان منفعت بیشتری دارد تا بتوانند استفاده لازمه را از آن بکنند.
حاکمانی که انبار اسحله و مهمات جنگی را زیر کودکستانها، مدارس و بیمارستانها مخفی میکنند و بدین وسیله کودکان و بیماران را در معرض خطر جدی قرار میدهند و اینجا نه صلیب سرخی هست که دخالت کند و آنها را زیر سوال قرار دهد و نه سازمانهای بشر دوستانه دفاع از حق کودکان دخالت میکنند در حقیقت عینکی بر چشم دارند که بصورت انتخابی حقایق را می بیند.
مردم غزه با پول این همه اسلحه و مهمات که زیر منازلشان بدست حماس انبار شده می توانستند در رفاه کامل زندگی باشند، هر تکه ای از این وسایل جنگی میتواند چندین خانواده را برای مدت زیادی تآمین کند ولی رهبران جاه طلب آنها را در نادانی و فقر نگه میدارند تا بتوانند بر آنها حکمرانی کنند.
چند روز قبل گزارشی را دیدم و در آن خبرگزاری الجزیره از محمدبن سلمان می پرسد چرا شما در این شرایط جنگی حاضر به کمک مردم بی پناه و گرسنه غزه نیستید؟
محمد بن سلمان پاسخ داد: بهتر است این سوال را از اسماعیل هنیه بپرسید که در سال ۲۰۱۹ او برای ملاقات با من وارد ریاض شد به من گفت: مردم غزه در تنگدستی و گرسنگی شدید بسر می برند و نیاز به کمکهای شما دارند.
محمد بن سلمان اضافه میکند، من ۱۰ روز بعد ۲۵ هزار گوسفند زنده برای خورد و خوراک مردم به غزه ارسال نمودم، متاسفانه یک هفته بعد مطلع شدم اسماعیل هانیه تمامی گوسفندان ارسالی برای مردم بیچاره را به یک تاجر هندی به مبلغ ۷ میلیون دلار فروخته است و این یک نمونه کوچک از بسیار بسیار کمکهایی که به نام مردم عزه به منطقه فرستاده شده و بالاخره سر از حسابهای بانکی بظاهر رهبران در آورده و یا صرف خرید وسایل جنگی شده، بیچاره مردم!
در روز شنبه شاهد تظاهرات افراط گرایان طرفدار حماس و طرفدار ترور در لندن بودیم. آیا اینها میوه ثمره همان تخمی نیستند که رهبران ۴ کشور اروپایی و امریکا در ایران کاشتند و تبدیل به نهال شد و با آبیاری و مراقبت بخشی از کشورهای اروپایی و امریکا این نهال به یک درخت تنومند با شاخ و برگهای فراوان و ریشه هایی که زیر خانه های مردم پیش میروند و باعث خانه خرابی مردم میشوند، آمریکایی ها هم هنوز در خواب خوش هستند و متوجه نشده اند که آنها در ردیف بعدی قرار دارند.
سازمان تروریستی مانند حماس، حزب الله و فتح از کودکان غزه به عنوان سپر انسانی و در موسسات آموزشی از سنین پایین برای اهداف تروریستی استفاده می کند!
رهبران دنیا اگر جان شهروندانشان برایشان مهم است و آینده بشریت برایشان اهمیت دارد باید دست بدست اسرائیل بدهند و حماس را نابود کنند. این به نفع ساکنان اسرائیل، به نفع ساکنان غزه و بسیار به نفع مردم ایران و به نفع همه جهان خواهد بود!
آمریکایی ها باید به نبرد علیه تروریست ها بپیوندند. آنها را از دانشکده ها و جوامع خود حذف کنند زیرا آنها مانند یک بمب ساعتی آماده به انفجار هستند. این نبرد علیه تمدن غرب است.
کلمه مستضعف و انسان مستضعف از ۴۴ سال پیش وارد لغتنامه ایرانیان شد، لغتی غریب که برای کشوری در حال پیشرفت سرسام آور مثل ایران نا آشنا بود.
با نشست هواپیمای خمینی در فرودگاه مهر آباد کلمه مستضفعف و تحقیر هم با او از پلکان هواپیما پایین آمدند و با پای گرفتن حکومت تهران در جغرافیای ایران مستضعف هم رشد کرد، درختش را آبیاری کردند تا مبادا خشک شود و بتوانند از میوه آن برای گول زدن و رد گم کردن واقعیت سوئ استفاده کنند.
مستضعف درب خانه مردم کشوری که حقوق بگیر دولت بودن برایشان افتخار و امنیت بحساب می آمد نشست و کم کم وارد خانه شد و بیش از ۴۳ سال است که این کلمه با گستاخی فراوان در خانه مردم کنگر خورده و لنگر انداخته و زندگی مردم را نابود می کند.
حالا دیگر جغرافیای ایران سرشار از مستضعف است و این تولیدی را به کشورهای منطقه هم صادر میکنند تا حاکمان دیکتاتور بتوانند حکومت کنند، ثروت هنگفت کشور را صرف بدبخت کردن مردم میکنند و نتیجه آن خودکشی های فراوان در بین جوانان کشور و داغدار شدن خانواده
گوشت را ۲۰۰٪ بالا می برند و بعد برای خوشحال کردن مستضعفان ۲۰٪ از قیمت آن پایبن میاورند.
شوربختانه این سهم مردم بیچاره ملت است و حساب خانواده قدرتمندان و بادمجان دور قابچینان از مردم عادی جداست، آنها با همسران و فرزندان خود در نقاط شمالی تهران از رفاه و آرامش با زندگی اروپایی بر خوردار هستند، جشنهای آنچنانی در منازل خود بر پا میکنند و از گشت ارشاد هیچ خبری نیست، اینجا فقط این مستضعفین هستند که بزرگترین ضربه از طرف رژیم بهشان وارد میشود چون مردم عادی برای رژیم ارزشی ندارند و این را در بین ساکنان غزه هم می بینیم. کودکان ساده و پاک را در فضای آلوده به کینه و قتل بزرگ میکنند و از همان کودکی آنها را تشویق به کشتن و کشته شدن میکنند.
نویسنده: یاسمین شالوم متحده