گفتگوی ویژه تحلیلی سایت خبری الزمان با دکتر عارف کعبی از بازتاب اعتراضات جغرافیای ایران
علیرغم تداوم اعتراضات مردم جفرافیای ایران علیه رژیم آخوندها، مردم اهواز تاکنون به صورت جدی در این اعتراضات شرکت نکردهاند و درباره ابعاد موضع اهوازیها در مورد آنچه درجغرافیای ایران می گذرد،سایت خبری الزمان این گفت وگوی تحلیلی را با دکتر عارف کعبی، رئیس کمیسیون اجرایی دولت اهواز انجام داده است.
-جناب آقای دکتر عارف کعبی با نظر به قیام کنونی که خیابانهای جغرافیای ایران را فرا گرفته است، موضع شما[ملت اهواز] در قبال این قیام چیست؟
آنچه در حال حاضر درجغرافیای ایران میگذرد، جنگ میان قدرت است آنهم با محوریت اینکه چه کسی جانشین خامنهای خواهد شد، و این مبارزات در همان مناطق فارس نشین صورت می گیرد.
وجه اول این جریانات مجتبی پسر خامنهای است،که یک جریان افراطی تندرو و تحت حمایت شبهنظامی ها( به اصطلاح مردم مبارز در خیابانها بیشرفها) می باشد وجه دوم که برای به دست گرفتن قدرت تلاش می کند، جریان اصطلاح طلبها هستند که روحانیت آن را رهبری می کند، جریانی برخاسته از درون خود رژیم است و این جریانات به سمت نمایندگان این اپوزیسیونها متمایل است، و وجه سوم بین اپوزیسیون فارسی می چرخد. یک سر این اپوزیسیونها به رهبری مریم رجوی و سر دیگر آن به رضا پهلوی پسر شاه می رسد، و مبارزات آنها با رژیم بر سر این است که چه کسی در آینده برجغرافیای ایران حکومت خواهد کرد و نه بر سر دموکراسی یا ارتقای سطح زندگی ملل جغرافیای ایران.
ملیتهای جغرافیای ایران، تاریخ ، اهداف و ناسیونالیسم متفاوتی دارند، اگرچه بعضی از آنها از یک نژاد هستند، اما بعضی از آنها چندین آیین و فرهنگ متفاوتی دارند، اما این ملیتهای فقط درفرق و مذهب متفاوت هستند، مثلا سنیها بلوچ و شیعیان بلوچ هستند که یک گرایش ملی گرایانه دارند اما در مذهب متفاوت، که می خواهند از ایران ،پاکستان و افغانستان جدا شوند،وجه مشترک آنها گرایش ناسیونالیستی آنها است که می خواهد از ایران، پاکستان و افغانستان جدا شود تا دولت مخصوص خود را بسازند.
از طرفی دیگردرجغرافیای ایران یک ملیت کورد با گرایش ملی گرایانه وجود دارد که می خواهد در کنارجدایی طلبان کورد درعراق، ترکیه و بخشی از سوریه دولت واحد مخصوص خود را تشکیل دهند و علاوه برآن در کنار دیگرجغرافیای ایران، تورکهای آذربایجانی شیعه هستند، که می خواهند به کشور آذربایجان بپیوندید و کشور خود را بسازند، این سه ملیت نیز در چارچوب قیام جغرافیای ایران برای سرنگونی رژیم مبارزه می کنند.
در مورد اهوازیها، موضع ما با آنچه در ملل جغرافیای ایران میگذرد متفاوت است، زیرا پس از روی کار آمدن رضا شاه پهلوی در تهران در سال 1925 اهواز را اشغال و با اجبار تحت تابعیت حکومت تهران نمودند و قبل از آن شیوخ اهوازی، 400 سال در اهواز ، با نام دولت اهوازویا کشورعربستان حکومت میکردند و وارث حکومت اهوازبودند،آن زمان پایتخت اهوازمحمره (خرمشهر) در شط العرب بود.
رژیمهای حاکم بر جغرافیای ایران همگی بر ادامه و تداوم اشغال اهواز اتفاق نظر داشتهاند بنابراین ما در کمیسیون اجرایی دولت اهواز از طرف ملت اهواز، از روز اول برنامه ریزی کردهایم که با تکیه بر اعتراضات ملت اهواز، رژیم را مجبوربه مذاکره میکنیم و به پای میز گفتگو خواهیم کشاند آنها مجبورند تا با ما مذاکره کنند و دست خود را از ثروت و خاک و اراضی ما بردارند.
و من فکر می کنم که رژیمهای حاکم بر تهران بدون توسل به زور این کار را انجام نخواهند داد والبته فعلا ما نیروی لازم برای رسیدن به آن را نداریم، بنابراین بعنوان بخشی از جنبشی اعتراضی کنونی که در داخل جغرافیای ایران وجود دارد نخواهیم بود چون ما حسابهای متفاوتی با آنها داریم و نمیتوانیم فرزندانمان را در نبردی وارد کنیم که ازآینده وسرنوشت آن اطلاعی نداریم.
– آیا برای سرنگونی رژیم کنونی ایران با احزاب دیگر هماهنگی می کنید؟
ما این موضوع را با اپوریسیونهای فارس همچون مجاهدین خلق و سلطنت طلبها (طرفداران شاه) مطرح کردهایم و به آنها گفتیم حاضریم با شما برای سرنگونی این رژیم مشارکت کنیم البته به شرط اخذ قول استقلال اهواز دراین صورت اقدام میکنیم اما آنها حاضربه مطرح شدن این بحث و یا هر موضوعی دیگری تا قبل از سقوط رژیم نشدند.
اما ما تجربه اینگونه مبارزه را داریم این گذشته را به ما یادآوری می کند که در سال 1979 از ما برای شرکت در سرنگونی شاه دعوت شد و درخواست به رسمیت شناختن دولت اهواز را مطرح کردیم و خمینی قبل ازاینکه به تهران برسد و زمانی که درپاریس بود یک معاهدهای با پدران ما امضا کرد و همین صحبتهای اخیر را به ما می گفتند و وقتی شاه سرنگون شد، و خمینی به حکومت رسید سرلشکرنظامیای به نام «مدنی» را علیه اهوازیها فرستاند تا با ما جنگ نابودی به راه بیندازد و تا حکومت تهران از آن بهره ببرد ما اسیر تجربیات گذشته نخواهیم شد مشارکت در اپوزیسیون فارس در سرنگونی رژیم کنونی بدون توافق قبلی و با میانجیگری عربی یا بین المللی یک امر عبث است.
– بازتاب اتفاقاتی که در خیابانهای جغرافیای ایران می گذرد بر وضعیت اهواز چیست؟
خیابانهای جغرافیای ایران در همه رژیمهای حاکم در برابر خواست مردم اهواز صف آرایی کرده است، چه کسانی که به آنها وفادار باشند و چه اپوزیسیون اهوازیها، سیاست انتقال آب رودخانههای کارون وکرخه و مهاجرت اجباری ملت اهواز از سرزمینهای آبا و اجدادیشان، رژیم و همه طرفدارانش دریک صف متحد علیه ملت اهواز برخاستند.
پلیس و سپاه تروریستی پاسداران حکومت تهران در همین خیابانهای جغرافیای ایران با شلیک و آتش گلوله با ما مقابله کردند، در مورد همین مخالفان ما[ملت اهواز] شواهد زیادی داریم که نشان می دهد آنها چهره ما را در مجامع بین المللی تحریف کردهاند و دراعتراضات به حق ملت اهواز، ما را تجزیه طلب جلوه دادهاند، علیرغم اینکه ما فقط خواستیم آب نرود در این سرزمین ما را تروریست معرفی کردند.
– شما خواستار راه حل سیاسی برای بحران اخیربودید، آیا انتظار دارید رژیم تهران به این درخواست پاسخ دهد؟
ما آنچه را که در خیابانهای ایران میگذرد به دقت دنبال میکنیم و درمعرض اتهامات اپوزیسیونهای فارس قرار گرفتهایم که ما را به حمایت از رژیم تهران متهم میکنند، در نتیجه عدم فراخوان ما برای شرکت ملت اهواز در اعتراضات فعلی به دلیل بیتوجهی به اعتراضات موجود نیست، ما آماده مذاکره با هر رژیمی هستیم که به خواستهای ما برای ایجاد دولت اهواز پاسخ دهد و می دانیم که هیچ رژیم در ایرانی به آن پاسخ نخواهد داد، و تاکید میکنیم فراخوان به اهوازی در صورتی داده می شود که قدرت مذاکره با آن رژیم ها را داشته باشیم.