مرگ یک مادر و دختر در آتشسوزی خیمه کارگران فصلی در بوشهر
آتشسوزی در چادر محل اقامت کارگران فصلی در شهرستان دیر در بوشهر منجر به کشته شدن یک مادر و دختر ۷ سالهاش شده است؛ این دو جزو کارگرانی بودهاند که برای کار برداشت گوجه از سمیرم به دیر رفته بودند. نماینده بوشهر در شورای عالی استانها زندگی این مادر و دختر و دیگر کارگران در چادر را عادی توصیف کرده و گفته «بهدلیل اینکه مدت کوتاهی در دیر میمانند»؛ و خود آنها را در این آتشسوزی مقصر میداند.
محمد حسینی در حرفهایی متناقض از یکسو گفته بهدلیل وسعت زمینهای کشاورزی اهالی منطقه به تنهایی قادر به انجام حجم بالای کار در این مزارع نیستند و ناچارند از این کارگران کمک بگیرند؛ و از سوی دیگر از حضور این کارگران ابراز نارضایتی کرده و در اظهاراتی عجیب گفته «این کارگران اهالی منطقه را هم به لحاظ حجم آب مصرفی و هم سهمیه آرد برای پخت نان با مشکل مواجه میکنند. همچنین وجود تبعه افغان و افراد غیربومی، فساد و مشکلات مالی و درگیری هم برای مردم منطقه بهوجود میآورند».
نماینده بوشهر در شورای عالی استانها بدون اینکه توضیحی درباره وضعیت ایمنی این کارگران ارائه کند، یا اینکه از وضعیت اقتصاد و اشتغال در کشور و شرایط زندگی کارگران بگوید، اعضای خانواده کشتهشده را بهدلیل اینکه «سلیندر و اجاق را داخل چادر بردهاند» مسئول آتشسوزی دانسته است، و همزمان اذعان کرده آنها در «سرمای شدید» شب را به صبح میرساندهاند.
کارگران فصلیِ بخش کشاورزی از حمایتهای قانونی بسیار اندکی برخوردارند و دستمزدهای پایینی دریافت میکنند؛ در چنین شرایطی، زنان با وجود کار برابر، بهطور متوسط ۶۰ درصد کمتر از مردان دستمزد دریافت میکنند. بر اساس آمارهای سال ۹۸ میانگین دستمزد روزانه زنان کارگر میوهچین ۶۵ هزار تومان بوده است.
از نظر شرایط بیمهای نیز، بهرغم دشواری کار و مشکلات و خطراتی مانند «تلفات جادهای، نبود امکانات در محل کار، وجود گرمای طاقتفرسا در مناطق جنوبی کشور در فصل تابستان، ساعات کار طولانی و آتشسوزی خیمهها» عموم کارگران فصلی بیمه ندارند و حمایتهای دوران بازنشستگی شامل حال آنها نمیشود.
در این میان کارگران مهاجر که در فصل برداشت به مناطق دیگر کشور مهاجرت میکنند و همینطور مهاجران و پناهندگان افغانستانی شاغل در بخش کشاورزی شرایط کاری بسیار سختتری را تجربه میکنند؛ حملات کلامی نماینده بوشهر به این کارگران مشتیست نمونه خروار از رویکردهای حاکم که به جای پاسخگویی درباره شرایط موجود و دلایل وجودی آن، کارگران مهاجر را بهعنوان ریشه مشکلات معرفی میکنند.